به نام خالق عشق و مهربانی قلم در دست گرفتم تا بنگارم آنچه در زندگی برمن گذشته است. از شریک زندگی بودن تا همسفر شدن، از ظلمت تا روشنایی، از جهل، تا آگاهی از نادانی تا دانایی، در آخر از اعتیاد تا رهایی. ازنظر من کنگره ۶۰ مکانی است؛ که مورد تائید نیروهای الهی است؛ زیرا انسانهای بسیاری در این مکان مقدس جان دوباره گرفتند؛ و درخت زندگیشان پربار شده است. زندگی شخصی من به دو بخش تقسیمشده قبل و بعد از ورودم به کنگره قبل از ورودم به کنگره بهشدت در تاریکیها قرار داشتم، وقتی فهمیدم با یک مصرفکننده زندگی میکنم روزبهروز حالم خرابتر شد، در سکوت مطلق تنهایی خودم به سر میبردم نه باکسی صحبتی میکردم. نه معاشرتی باکسی داشتم، انگار یک جسم بیروح شده بودم. با معرفی یکی از بستگان با کنگره آشنا شدم وقتی وارد کنگره شدم. انگار وارد بهشت شدم نمیتوانستم جلوی خودم را بگیرم.فقط اشک میریختم و در کنگره فهمیدم که اعتیاد درمان دارد و با گذر زمان حالم بهتر شد.
سفر اول خیلی برای من شیرین و بهیادماندنی بود. مسافرم سفر خوبی داشت؛ و به این نتیجه رسیدم که باید حال خودم را هم خوب کنم و اولویت خودم باشم. خدا را شاکرم که کنگره را سر راه من قرارداد تا من از اعماق تاریکیها به روشناییها حرکت کنم. خدا را شاکرم که توفیق آموزش در کنگره ۶۰ نصیب من شد و از پروردگار خودم میخواهم مسیر کنگره برای همه مصرفکنندگان بیماری اعتیاد روشن شود و به آرامش برسند. در آخر از تمام خدمتگزاران کنگره 60 و خدمتگزاران سایت نهایت تشکر رادارم.
نویسنده: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)
ویرایش: رابط خبری همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)
ارسال: همسفر زینب رهجوی همسفر راهنما سکینه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی الوند قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
44