دومین جلسه از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی اسلامشهر با استادی راهنما همسفر عاطفه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر شهناز با دستور جلسه (حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملا اجرا نماییم «وادی ششم و تاثیر آن روی من») در روز سهشنبه ۲۸مرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد:
دستور جلسه امروز وادی ششم میباشد. ما پنج وادی را پشت سر گذاشتیم امروز در طی سفر برسیم به جایگاهی که میتوانیم باز عقل را بهعنوان فرمانده لایق بشناسیم و جایگاه فرماندهی را به آن برگردانیم. ما در جامعه میبینیم که اکثر انسانهایی که درگیر اعتیاد و به اسمی معتاد میباشند، گفته میشود عقل ندارند و نمیتوانند برای زندگی خودشان تصمیم بگیرند و از نو به زندگی برگردند. بهخاطر همین فکر میکنند که عقلشان را از دست دادهاند، در صورتیکه کنگره و آموزشهای کنگره به ما یادآوری میکند که عقل وجود دارد و چیزی نیست که فناپذیر باشد و از بین برود. فقط به دلیل اینکه انسان و نفس نتوانسته درست خودش را بشناسد و موقعیتی که در آن قرار دارد را بشناسد. فرماندهی از عقل گرفته شده و به دست نیروهای نفس اماره سپرده شده است.
یک عقل کلی و یک عقل جزئی داریم عقل کلی، عقلی است که تمام روزمرگیهای تمام عالم را رقم میزند و برای تمام عالمیان تصمیم میگیرد؛ اما خداوند همیشه بزرگترین و بهترین چیزی که به انسانها داده اختیار است اگر از یک انسان اختیارش را بگیریم انگار تمام هستی را از آن گرفتیم و با دادن یک پیامبر درون به انسان که همان عقل هر انسانی که میباشد؛ این حجت را تمام کرده و به هر انسانی یک عقل داده که آن عقل جز میشود. عقل هیچوقت ازبین نمیرود چون جزء صور پنهان ما انسانها است ما خیلی در موردش نمیدانیم؛ شاید حتی ذرهای هم در مورد آن ندانیم؛ اما چیزی که است، عقل معمولاً با مغز اشتباه گرفته میشود. مغز، یک جسم یک تا یک و نیم کیلو گرمی است؛ که در جمججه انسان جای دارد، فناپذیر است، با مرگ از بین میرود، جز اینکه در حالت عادی دیده نمیشود. وقتی جمججه شکافته شود این مغز دیده میشود این دو با هم خیلی فرق دارند. مغز یک اپراتور تبدیل کننده برای عقل است و فرمانهایی که عقل میدهد را به بدن صادر میکند و بدن در مورد آن تصمیمگیری میکند.عقل کل؛ مانند یک خورشیدی میباشد که بدون هیچ منتی به تمام هستی میتابد و عقل کل روزنهای است که هر انسان نسبت به تلاشی که خودش میکند میتواند از آن نور که عقل کل دارد میدهد را برداشت کند. حالا اگر ما به سمت نیروهای ارزشی در حرکت باشیم، این روزنه بزرگتر میشود و نور کاملتر و بهتری دریافت میکنیم هر چقدر به سمت نیروهای منفی حرکت کنیم تاریکی که برداشت میکنیم بیشتر میباشد و بیشتر در تاریکی فرو میرویم. آقای مهندس به خاطر اینکه ما این موضوع عقل و فرماندهی عقل را بهتر و بیشتر دریافت کنیم.
مثال شهر وجودی را آوردند و گفتند: انسان با تمام ویژگیها و تمام افرادی که میباشند؛ مانند یک شهر وجودی با تمام ساکنین خوب و بد میماند. از این شهر یک فرمانده مراقبت میکند و این شهر یک پادشاه دارد. پادشاه اصلی ما عقل است که فرایزدی دارد و هیچوقت اشتباه نمیکند؛ مگر اینکه حس ما به آن اطلاعات اشتباه بدهد. ما اگر نگاه کنیم در فرماندهی یک کشور پادشاه داخل شهر و در قلعه نشسته است هیچوقت خود پادشاه بلند نمیشود که برود و اطلاعات جمع کند، سربازهای خود را میفرستد و میروند اطلاعات جمع میکنند و برای او خبر میآورند. دقیقاً این اتفاق در شهر وجودی با حس ما میافتد؛ اگر حس ما سالم و پاکیزه باشد، پالایش پیدا کرده باشد، اطلاعاتی هم که به عقل داده میشود اطلاعات درستی میباشد؛ اما اگر حس ما آلوده باشد اطلاعاتی هم که به عقل داده میشود، اطلاعات آلوده و غلط است و عقل بر مبنای آن اطلاعات که حس داده را میدهد، تصمیم درست را میگیرد. خود عقل هیچوقت اشتباه نمیکند این حس ما است که اطلاعات غلط را میدهد. زمانیکه میبينند عقل نمیتواند اطلاعات درست و تصمیمهای درست را بگیرد، شورش میکنند و آن فرماندهی را از شهر و خود عقل میگیرند. چه کسی جای عقل میآید؟ نیروهای نفس اماره میآیند و جایگاه عقل مینشینند و تصمیمگیری میکنند. حالا برای اینکه بتوانیم دوباره فرماندهی را به عقل بدهیم؛ باید به آن اعتماد کنیم و ذرهذره با تصمیمهایی که به ما میگوید توجه کنیم، تصمیم درست را انتخاب کنیم و عمل کنیم تا انشاءالله بتوانیم در سفر دوم تصمیمات مهم و حیاتیتری را بگیریم.
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر زهرا مسافر احمد
تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون چهارم)
ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
عکاس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
109