جلسه نهم از دور دوازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی شعبه دنا؛ با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر حمید و دبیری موقت مسافر زکی با دستور جلسه «وادی ششم و تاثیر آن روی من» روز سهشنبه ۲۸ مرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر. از گروه مرزبانی، ایجنت محترم، راهنما محترم آقا مجتبی، و نگهبان محترم آقا حمید کمال تشکر و قدردانی را دارم که این فرصت را فراهم آوردند تا در این جایگاه قرار گیرم، آموزش ببینم و خدمت کنم.
دستور جلسه این هفته به وادی ششم و تأثیر آن بر روی من با موضوع «حکم عقل را در قالب یک فرمانده کاملاً اجرا کنید» اختصاص دارد. جناب آقای مهندس در CD مربوط به وادی ششم تبیین میدارند که ایشان تحقیقی انجام داده و دریافتهاند که شمار اندکی از افراد جایگاه دقیق عقل را میشناسند. اغلب چنین میپندارند که عقل همان مغز است؛ حال آنکه مغز، فرماندهی سیستمهای فیزیکی بدن را بر عهده دارد و عقل، جایگاهی بالاتر و نهاد ناظر بر مغز محسوب میشود.
آقای مهندس توضیح میدهند که اگر بدن را به مثابه شهری در نظر بگیریم، اقشار گوناگونی از جمله افراد نیکوکار، بدکار و مصرفکنندگان در آن سکونت دارند. مغز در رأس این سیستم قرار گرفته و عملکردی مشابه یک قاضی ایفا میکند. در وجود ما نیز عقل، جن و روح هر سه حضور دارند؛ روح ما را به انجام اعمال نیک و ارزشمند رهنمون میسازد و جن، مسیر کارهای ناپسند و ضدارزش را در پیش میگیرد.
ایشان بیان میدارند که عقل، ماهیتی است که خود را تکمیل و توسعه میدهد. بخش اعظمی از اطلاعات در حافظه عقل ذخیره شده و چنانچه موضوعی را از خاطر ببرد، با کسب تجربه مجدداً آن را فرامیگیرد و خطاهای گذشته را تکرار نمیکند. در دستور جلسه تأکید شده است که حکم عقل را همچون فرماندهی بی چون و چرا اجرا کنیم؛ به این معنا که مهمترین نکته آن است که هرگاه عقل تصمیمی اتخاذ میکند، آن تصمیم به طور کامل عملی گردد. گاهی نفس اماره ما را به گمراهی میکشاند و اجازه نمیدهد تصمیم صحیح اتخاذ کنیم، اما هنگامی که تصمیم درست گرفته شد، اجرای آن از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که در غیر این صورت فایدهای نخواهد داشت.
جناب مهندس میفرمایند: لازم نیست لزوماً کارهای بزرگ انجام دهیم، بلکه میبایست به تدریج و با انجام اعمال ساده و کوچک، مانند استحمام به محض احساس نیاز به نظافت بدن یا شستن ظروف کثیف بلافاصله پس از استفاده و عدم تعویق آنها برای مدت طولانی، گام برداریم.
مثال دیگری که ایشان مطرح میکنند مربوط به اعتیاد است؛ بنده شخصاً همیشه تمایل به قطع مصرف مواد داشتم، اما پس از هر بار مصرف، پایپ و زرورق را درون سطل زباله میانداختم و با خود میگفتم این آخرین بار است که مواد مصرف میکنم. با این حال، چند ساعت بعد که خماری به سراغم میآمد، مجدداً آنها را از داخل سطل زباله برمیداشتم و مصرف میکردم. خدا را شاکرم که پا به کنگره گذاشتم؛ زیرا سلامت جسمانی لازمه تفکر سالم است و بدون آن تفکر صحیح شکل نمیگیرد.
در پایان، از جناب آقای مهندس نیز به خاطر فراهم آوردن این بستر مناسب، که مصرفکنندگان به آسانترین و بهترین شکل ممکن میتوانند وارد کنگره شوند و به حال خوب، آسایش و آرامش دست یابند، صمیمانه قدردانی میکنم. از توجه شما سپاسگزارم.

تایپ: مسافر صادق لژیون پنجم
ویرایش و ارسال: مسافر طاها لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
80