English Version
This Site Is Available In English

هرچه انسان داناتر باشد از آسایش بیشتری برخوردار است

هرچه انسان داناتر باشد از آسایش بیشتری برخوردار است

سلام و عرض ادب خدمت شما. لطفاً به‌رسم کنگره خودتان را معرفی کنید و به ما بگویید چگونه با کنگره آشنا شدید؟

سلام دوستان، طیبه هستم همسفر. من و مسافرم توسط یکی از اقوام که پیام کنگره را به ما دادند با این مکان مقدس آشنا شدیم. به مدت پانزده ماه، به راهنمایی، مسافر مرتضی و همسفر مینا سفر کردیم و اکنون به لطف خدای مهربان و دستان توانمند آقای مهندس، نوزده ماه است که آزاد و رها هستیم. ورزش خودم والیبال و ورزش مسافرم فوتبال است.

در وادی ششم از روزنه‌های نور صحبت شده است؛ روزنه‌های نور چیست و ابعاد آن به چه چیزی بستگی دارد؟

من فکر می‌کنم روزنه‌های نور همان کارهای ارزشی و صراط مستقیم است. هرچه من در مسیر نزدیک‌شدن به صراط مستقیم حرکت کنم؛ روزنه‌های نور برای من بیشتر باز می‌شود، بیشتر دریافت می‌کنم و از زندگی لذت می‌برم. هر زمان به‌طرف کارهای ضد ارزشی حرکت کنم، دوباره به سمت تاریکی باز می‌گردم. هدف اصلی کنگره این است که من یاد بگیرم که در صراط مستقیم باشم و بتوانم در این مسیر بمانم.

در سی‌دی «میزان دانایی» آقای مهندس از دو نوع دانایی صحبت کردند. برداشت شما از فرمایشات ایشان چیست؟

آقای مهندس دانایی را به دو نوع؛ یکی دانایی خاص و دیگری دانایی عام تقسیم کرده، فرمودند‌ که دانایی خاص؛ یعنی من در رشته خاصی، علم و دانایی داشته باشم و بتوانم همه کارهای مربوط به آن رشته را به‌درستی انجام بدهم. دانایی عام؛ یعنی مهارت خوب زندگی‌کردن که همه به این دانایی نیازمندند. آقای مهندس هر هفته در سی‌دی‌هایی که برای آموزش ما منتشر می‌کنند، بسیار زیبا در مورد این دانایی سخن می‌گویند؛ زیرا ما باید با آموختن علم و دانش کنگره به دانایی عام برسیم. این دانایی لازمه زندگی هر شخص است تا بتواند به مهارت‌های درست زندگی دست یابد و هنر درست زندگی‌کردن را بیاموزد. گاهی در زندگی با مسائلی مواجه می‌شویم که با گوش‌دادن سی‌دی‌ها می‌فهمیم که آن مسائل بسیار پیش‌پاافتاده هستند و ما در موردش چیزی نمی‌دانستیم. دانایی عام ابزاری است که مثلاً یک دکتر متخصص قلب که در جراحی قلب، دانایی و مهارت کامل دارد نیز؛ به آن نیازمند است تا بتواند بهتر زندگی کند و در آرامش باشد.

هنگامی که تصمیم می‌گیریم از ضد‌ارزش‌ها  دور شویم، نفس اماره با القائات منفی، ما را نسبت به انجام تصمیم خود ناامیدی می‌کند! در این شرایط، توصیه شما برای غلبه بر نفس اماره چیست؟

اولین کاری که نفس اماره انجام می‌دهد ایجاد ناامیدی در دل ماست! به نظر من نقطه مقابل ناامیدی، حرکت‌کردن است. زمانی که ناامید می‌شویم اولین کاری که باید انجام دهیم این است که شروع کنیم به حرکت در جهت حل مشکلات. ما می‌توانیم طبق سی‌دی «حقه‌های نفس»، نفس اماره را گول بزنیم! استاد امین بسیار زیبا در این سی‌دی به ما آموزش می‌دهند که چگونه این کار را انجام دهیم. زمانی که نفس اماره به ما می‌گوید این کار را انجام نده، یا اکنون زمان این کار نیست؛ ما باید کار خود را از کم شروع کنیم و زمانی که شروع به حرکت کردیم می‌توانیم آن کار را به اتمام برسانیم. من فقط باید شروع به حرکت کنم و این شروع‌کردن، بسیار تأثیرگذار است. همان‌طور که نفس با حقه‌هایش ما را گول می‌زند و به‌طرف تاریکی می‌برد؛ ما هم باید همانند خودش با او رفتار کنیم و آرام‌آرام خودمان را به‌طرف روشنایی‌ها پیش ببریم.

اگر بخواهیم فرمان عقل را به اجرا درآوریم، چگونه و از کجا باید شروع کنیم؟

باید از کارهای کوچک و ساده شروع کنیم؛ مثلاً  مسواک‌زدن، ظرف شستن یا به‌موقع بیرون بردن سطل زباله از خانه، کارهای ساده و کوچک را زمانی که تصمیم می‌گیریم، همان موقع انجام دهیم. این تمرین باعث می‌شود به‌مرورزمان به فرمان عقل نزدیک شویم و به نظر من باید تزکیه و پالایش را ذره‌ذره انجام دهیم. باید حس ما خوب باشد و در مسیر رسیدن به صراط مستقیم قرار بگیریم تا بتوانیم خیلی راحت‌تر به فرمان عقل نزدیک شویم.

اکثر آموزش‌های کنگره۶۰ در جهت افزایش دانایی ما است، از طرفی بیرون کنگره، بسیار شنیده‌ایم که انسان هرچه نادان‌تر باشد آسوده‌تر است! تحلیل شما در این مورد چیست؟

در واقع این سخن بسیار نادرست است؛ زیرا هرچه انسان داناتر باشد در آسایش بیشتری قرار دارد و این دانایی با تفکر، آموزش و تجربه به دست می‌آید. من این را با تمام وجود حس کردم. از وقتی که به کنگره آمدم (اکنون تقریباً ۳ سال است در کنگره حضور دارم) نسبت به قبل خیلی راحت‌تر زندگی می‌کنم؛ زیرا مشکلاتم را پذیرفتم و در جهت حل آنها حرکت کردم! آقای مهندس همیشه در سخنان خود می‌گویند مشکلات همیشه وجود دارند و ما انسان بدون مشکل نداریم. باید بیاموزیم چگونه با مشکلات خود برخورد کنیم. برای من همین جمله کافی بود تا مشکلات زندگی‌ام را درک کنم و بپذیرم. زمانی که در کنگره حضور پیدا کردم؛ اولین چیزی که به من گفتند این بود که باید مسافرم را با هر مصرفی که دارد بپذیرم و رها کنم. شاید اول سفر، بسیار مشکل داشتم؛ اما همین جمله من را بسیار آرام کرد. چند ماه بعد وقتی به گذشته نگاه کردم فهمیدم که پذیرش مشکلات، تا چه حد باعث آرامش من شد! با آموزش‌هایی که گرفتم، خیلی راحت می‌توانم با سختی‌ها کنار بیایم، زندگی بهتری دارم و در موقعیت‌های مختلف می‌توانم تصمیم‌های بهتری بگیرم؛ زیرا ذهنم آرام است و با تفکر درست توانستم به نتایج بهتری در زندگی برسم.

لطفاً از حضورتان در کنگره و حس و حالی که دارید برای ما سخن بگویید.

حضورم در کنگره، بهترین  اتفاق‌ زندگی من بود. از زمانی که به کنگره آمدم و شروع کردم به آموزش گرفتن، فوق‌العاده حس‌های من خوب شد و اتفاقات بی‌نظیری در زندگی من افتاد! اکنون هم حضور در کنگره را با هیچ مکانی عوض نمی‌کنم. اگر جشن و مراسمی باشد من کنگره را به آن مکان‌ها ترجیح می‌دهم. عاشق کنگره هستم و امیدوارم کسانی که خواهان رهایی هستند در کنگره حضور پیدا کنند؛ نه فقط برای رهایی از مواد؛ بلکه جهت رهایی از تمامی بندهایی که ما را اسیر خود کرده است. امیدوارم آنها هم در کنگره حضور پیدا کنند و این حس و حال خوبی که من دارم، شامل حال آنها هم بشود.

کلام آخر...

با تمام وجود آرزو می‌کنم آقای مهندس و خانواده ایشان همیشه سالم و تندرست باشند و آرامش در زندگی آنها موج بزند. سپاسگزار آنها هستم که باعث شدند من این حس و حال بی‌نظیر و خوب را داشته باشم. سپاسگزار راهنمای عزیزم خانم مینا هستم و برای ایشان هم آرزوی سلامتی و سربلندی دارم.

مصاحبه‌کننده و طراح سؤال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر طاهره مرزبان خبری
ارسال: راهنما همسفر افسون نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .