جلسه دهم از دوره پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پردیس به استادی اسیستانت ورزش همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر فیروزه و دبیری همسفر هانیه با دستور جلسه «وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملا اجرا نماییم) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۲۸ مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
حکم عقل را در قالب فرمانروای بزرگ کاملا اجرا کنیم؛ هر انسانی نسبت به مواردی که آموخته باید اقدام به اجرا کردن کند. اگر قابلیت اجرا کردن را نداشته باشد هیچ ارزشی ندارد؛ زیرا برای باورها هیچ ارزشی نیست؛ پس اجرا کردن خیلی مهم است. پنج وادی را گذراندیم. در وادی اول آموختیم هر چیزیکه در اطراف ما وجود دارد حاصل یک فکر است. در وادی دوم به ما امید داد و گفته شد بیهوده نیستید؛ زیرا هر شخصی که به این جهان قدم نهاده برای هدف و رسالتی بوده است. در وادی سوم به ما گفته شد: هیچ کس به اندازه خودت به فکر تو نیست، پایه، اساس و ریشه خود تو هستی. در وادی چهارم گفته شد: نمیتوانی مسئولیتت را به خداوند واگذار کنی و اگر مسئولیت خود را به عهده خداوند بگذاری یعنی مسئولیتها را از سر خودت باز کردهای. این چهار وادی، وادی تفکر بودند؛ در وادی پنجم یاد گرفتیم که تفکر تنها هیچ ارزشی ندارد؛ باید آن تفکرات خود را از قوه به فعل در بیاوریم؛ زیرا مهمترین چیز توان انجام آن عمل و اجرا کردن است. در وادی ششم میگوید اگر واقعا میخواهی به مقصد خودت برسی باید فرمانبردار عقل خودت باشی و حکم عقل را اجرا کنی. عقل یکی از اجزای صورِ پنهان ما میباشد، شاید درک این موضوع برای ما مقداری سخت باشد؛ اما یکی از ویژگیهای خوب آموزش در کنگره این است که همیشه آقای مهندس برای درک بهتر از آموزش برای ما از تمثیل استفاده میکنند که برای جایگاه عقل فرمودند: عقل مانند یک قلعه در یک جای خوش آب و هوا و در بهترین مکان شهر است نگهبانانی دارد و این نگهبانان اجازه ورود هر شخصی به این قلعه را نمیدهند؛ چون امنیت این قلعه بسیار مهم میباشد.
یعنی جایگاه عقل هم بالاترین جایگاه شهر وجودی ما میباشد و نگهبانانی که اجازه ورود به هیچ فردی به قلعه را نمیدهند: همان سربازان دانایی ما هستند که دانایی اجازه نمیدهد هر خواستهای وارد قلعه شود؛ بههرحال نفس خواسته دارد و به هر نحوی میخواهد فرمان در موردش اجرا و انجام شود. هرقدر دانایی من بیشتر باشد قدرت و توانایی من برای تشخیص خواستهها بیشتر است. آقای مهندس در تعریف دانایی میگویند: قدرت تشخیص ماهیت خواستهها در هر شکل و لباسی. ممکن است نفس خواسته خود را به شکل دیگری عنوان کند در نتیجه هر چهقدر دانایی من بیشتر باشد بهتر میتوانم تشخیص بدهم. همه ما میدانیم عقل به خودی خود خطا نمیکند، در دو صورت خطا اتفاق میافتد: یکی اینکه داده و اطلاعات غلط باشد و دیگری اینکه نفس بر عقل غلبه کند؛ برای مثال شخصی اضافه وزن دارد و اکنون میخواهد به وزن ایدهآل خود برسد، باور و اطلاعات او این است که از طریق عمل معده، عملهای زیبایی و ... به وزن ایدهآل خودش برسد (درصورتیکه این داده و اطلاعات غلط است) در نتیجه زمانیکه این اطلاعات را به عقل میدهد و عقل فرمان اجرای آنرا صادر میکند؛ زمانی هم وجود دارد که داده و اطلاعات درست است و من میدانم که این کار درست نیست و راه درست یعنی ورزش کردن، تغذیه سالم و روش صحیح زندگی کردن را باید بلد باشم تا در طول زمان به وزن ایدهآل برسم داده و اطلاعات درست را دارم؛ اما فرمان اشتباه صادر میشود؛ یعنی نفس بر عقل غلبه کرده است و به حدی خواسته قوی هست که فشار میآورد.
همانطور که آقای مهندس گفتند: فرد میگوید من تا عید باید این وزن را کم کنم و این قدر فشار میآورد که عقل مغلوب میشود و فرمان به تصرف نفس درمیآید و آن کار غلط صورت میگیرد. وادی ششم در مورد روح صحبت کرده است، آقای مهندس روح را بسیار زیبا برای ما توضیح دادند که روح بهعنوان یک معلم برای ما است. عامل یادگیری در انسان و فرقی که انسان با موجودات دیگر دارد در روح است؛ چون ما روح داریم آموزشپذیر هستیم وگرنه موجودات دیگر هیچ وقت آموزشپذیر نیستند. روح، القاء مثبت میکند و ما را در مسیری که به انسانها کمک کنیم و در مسیر درست حرکت میدهد. با تمام خصوصیاتی که روح دارد با اراده عقل رهبری میشود. این مسئله خیلی مهم است که عقل و دانایی ما در چه شرایطی قرار دارد و عقل مثل ماشین حساب دقیق هست و هر چه دادهها درستتر باشد؛ ولی هم درست خواهد بود و اگر در این مورد بخواهم نتیجهگیری داشته باشم: فرماندهی عقل خیلی مسئله مهمی اس؛ چون تمام مسائلی که در گذشته، حال، آینده درگیر آنها هستیم، عملکرد ما، رفتار و کلام ما همه حاصل تصمیمات و تشخیص و پردازش عقل میباشد و چیزهایی که باعث میشود این تصمیمگیری درست باشد، اطلاعات باید صحیح باشد از سلامت حس برخوردار باشیم و حس در تعادل باشد؛ یعنی دچار حسهای کینه، منیت، حسادت و ... نباشیم، درست فکر کردن را یاد گرفته باشیم که در چهار وادی اول ما درست فکر کردن را آموختیم، دانش و آگاهی را بالا ببریم، هر چه دانش عمیقتر باشد عقل دقیق تر میسنجد.
رسیدن به فرمان عقل کار سختی نیست؛ ما میتوانیم از کارهای خیلی کوچک شروع کرده و فرمان عقل را انجام بدهیم. فرمان عقل شبیه به ورزش کردن است. ما در ورزش نمیتوانیم یک باره به عضلات حرکات سنگین بدهیم؛ بلکه باید از حرکات سبک شروع کنیم تا ذره ذره عضلات ما آن ظرفیت و پتانسیل را پیدا کند تا بتواند ورزشهای سنگین را انجام بدهد؛ فرمان عقل نیز همینگونه است که کارهای کوچک انجام بدهبم و زمانیکه کار کوچکی را انجام داده و موفقیتی کسب کردیم همین باعث میشود که اعتماد به نفس ما بالا برود و ذرهذره بتوانیم کارهای بزرگتری را انجام بدهیم. فرمان عقل شبیه به ورزش کردن است. ما در ورزش نمیتوانیم به عضلاتمان یکباره حرکات سنگین بدهیم؛ بلکه باید از حرکات سبک شروع کنیم تا ذرهذره عضلات ما آن ظرفیت و پتانسیل را پیدا کنند تا بتوانند ورزشهای سنگین را انجام بدهند؛ فرمان عقل نیز همینگونه است که کارهای کوچک انجام میدهیم و زمانیکه کار کوچکی را انجام دادیم و موفقیتی را کسب کردیم همین باعث میشود که اعتماد به نفس ما بالا برود و بتوانیم کارهای بزرگتری را انجام دهیم. انشاءالله همه ما بتوانیم آموزشهایی که از کنگره میگیریم را کاربردی کنیم و به فرمان عقل و شو شود نزدیک شویم.

مرزبانان کشیک: همسفر مرضیه و مسافر امیر کیوان
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
عکاس: همسفر ماهرخ رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
228