جلسه دوم از دور چهارم سری لژیونها سردار کنگره60 نمایندگی باغستان کرج با استادی راهنمای محترم مسافر مرتضی، نگهبانی مسافر اسماعیل و دبیری همسفر منصور با دستور جلسه وادی ششم و تاثیر آن روی من سه شنبه مورخ 28 مرداد ماه 1404 راس ساعت 15:30 برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:
خداراشاکرم که بار دیگر فرصتی شد تا دربین شما عزیزان حضور پیدا کنم و در این جایگاه قرار بگیرم، دستور جلسه این هفته وادی ششم و تاثیر آن روی من می باشد، گاهی اوقات می گویم که خداوندا بنده در زندگی خود چه کاری انجام داده ام که در مسیر کنگره60 قرار گرفتم؟ دستور جلسه در رابطه با حکم عقل می باشد و ارتباطش با لژیون سردار و تاثیر آن روی من، سوال این جاست که این وادی چه پیامی برای من به همراه دارد؟ یکی از دلایل مهم موفقیت کنگره60 روشن کردن صورت مسئله اعتیاد و دیگر در رابطه با صور پنهان و صور آشکار انسان می باشد.
صور آشکار که کاملا مشخص است، مانند دست پا و هر آنچه که قابل رویت است و صحبت کردن راجع به آن راحت است، اما در رابطه با صور پنهان چون تصویری در رابطه با این موضوع نداریم صحبت کردن در مورد آن کمی سخت تر است، در کنگره60 چهارده وادی وجود دارد که از وادی اول تا وادی چهارم در رابطه با تفکر می باشد، حتی بزرگان ما در گذشته گفته اند که یک ساعت تفکر کردن از هزارسال عبادت کردن بهتر است، نکته بعدی که بسیار مهم است وادی پنجم به ما می گوید که تفکر قدرت مطلق حل کردن مسائل ما در این دنیا نیست.
شاید در جهان های دیگر این مسئله قدرت داشته باشد اما در جهان ما یعنی جهان خاکی یا کره زمین به تنهایی تاثیر گذار نیست و باید در کنار تفکر کردن حرکت کنیم، در ادامه وادی ششم به ما می گوید که عقل را به عنوان فرمانروای کل بپذیریم و دستوراتش را به اجرا در بیاوریم، جزوه جهان بینی تعریف عقل را به ساده ترین شکل ممکن برای درک بهتر برای ما مثال زده است، این جزوه به ما می گوید که یک قلعه را در شهر وجودی خودمان که همان جسم ما هست تصور کنیم.
این قلعه بالاترین سمت را در جسم ما دارد، حالا چه کسی در این قلعه وجود دارد؟ عقل در این قلعه ساکن می باشد، حال این قلعه چه حکمی صادر می کند و چه کسانی از این قلعه محافظت می کنند، سوال اصلی این جاست که چه گونه و بر چه اساسی حکم صادر می کند؟ جزوه جهان بینی می گوید یک سری سرباز در اطراف این قلعه هستند به نام سربازان دانایی که از این قلعه محافظت می کنند، تعریف دانایی دار کنگره60 یعنی تشخیص ماهیت خواسته ها.
پس این سربازان تشخیص می دهند که جه چیزی وارد قلعه بشود و چه چیزی خارج شود و تشخیص های درست هم به میزان دانایی این سرباز ها بستگی دارد، عقل یک افسر تجسس دارد که نامش حس می باشد، اگر کاری پیش بیاید افسر تجسس را می فرستد تا به مسائل رسیدگی کند و اطلاعات را جمع آوری کند، حالا شخص مصرف کننده را در نظر بگیرید که تمام حس هایش آلوده است و این افسر تجسس اکثر اطلاعاتش غلط می باشد، و سرباز های دانایی افراد مصرف کننده از هوشیاری خوبی برخوردار نیستند و حس و اطلاعات بد و غلط را به راحتی از این سرباز ها عبور می کند.
در نتیجه به واسطه همین اطلاعات غلط عقل فرمان های درستی نمی دهد، بنده اگر در مسیرم به مشکل می خورم باید بیایم و ببینم که کجای کار من اشکال دارد و آگاهی ام را بالا ببرم، مسئله ای که روشن شد این است که بنده اگر بخواهم تصمیمات درستی در زندگی ام بگیرم باید حس هایم را درست کنم، دعای کنگره60 می گوید که خداوندا مارا از تاریکی ها دور کن و با روشنایی ها آشنا کن که به فرمان عقل نزدیک بشویم، این روشنای ها چه چیزی می باشد؟ یکی از مهم ترین های این روشنایی ها گذشت کردن، بخشیدن و محبت می باشد.
لژیون سردار به ما می گوید برای ورود به این لژیون باید بلیطش را بخری تا آموزش هایش را دریافت کنی، خداوند مارا به زمین آورده است تا به کمال برسیم و بخشیدن را یاد بگیریم، شما اگر به تمام هستی نگاه کنید در حال بخشیدن به یکدیگر هستند، رودخانه ها و درختان و ... هیچ چیزی را برای خودشان نمی خواهند، حال بنده که انسان هستم و می گویم اشرف مخلوقاتم در کجای داستان قرار دارم؟ در سی دی های گذشته جناب مهندس فرمودند که عشق و محبت پایه و اساس همه چیز می باشد.
اگر عشقی نباشد مانند ظروف تهی می باشیم، عشق زبانی و در حد حرف هم عشق نیست، عشق یعنی این که از وقت و انرژِی خودت بزنی و پس اندازی کنی و ببخشی، این نوع بخشیدن است که حس را جلا و صیغل می دهد، از این که به صحبت های بنده توجه کردید از همه شما عزیزان سپاسگزارم.
تایپ: مسافر مهدی لژیون نهم
تنظیم و ارائه: مرزبان خبری مسافر محمدرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
95