نهمین جلسه از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه مسافران نمایندگی غزالی مشهد، با استادی مرزبان مسافر آرش، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر مهدی، با دستور جلسه "وادی ششم و تأثیر آن روی من" در تاریخ بیست و هشتم مردادماه ۱۴۰۴، رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
به نام قدرت مطلق الله سلام دوستان آرش هستم یک مسافر، از صمیم قلب و با تمام وجود خدا را سپاسگزارم که در این مجموعه و این گروه در کنار شما عزیزان هستم و بهعنوان یک خدمتگزار توفیق خدمت دارم و این برکت از من گرفته نشده است و دوباره به من توفیق داده شد تا بهعنوان استاد خدمت کنم این مطلب را از صمیم قلب گفتم؛ چون واقعاً حال درونی من است در خصوص دستور جلسه وادی ششم، حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم، یک موضوع را در سفر اول متوجه شدم که دوست دارم در مورد دستور جلسات با شما به اشتراک بگذارم این را همه ما در آموزشها خواندهایم که بشکافید آنچه شکافتنی نیست این را من در دستور جلسهها انجام دادم تا بتوانم بفهمم، چون آن زمان فهم من برای درک دستور جلسهها کم بود و متوجه نبودم که حکم فرمانده را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم؛ یعنی چه، مگر انسانها وجه تمایزشان با حیوانها عقل نیست؟ پس چرا اینگونه گفته میشود؟ اگر اینگونه باشد همه ما داریم حکم عقل را انجام میدهیم چرا یک وادی و یک دستور جلسه به این موضوع تعلق میگیرد؟ من دستور جلسهها را برای خودم تقسیمبندی کردم تا بتوانم آنها درک کنم دستور جلسه کلماتی دارد که هر کدام معنی خاصی دارد که در این وقت نمیگنجد؛ اما من سعی میکنم بهصورت کامل آن را شرح دهم البته مطلبی را از قبل آماده نکردم و تأثیر گرفتم از راهنمای ارجمندم در لژیون مرزبانی که ایشان هم مطلب را از قبل آماده نمیکنند و دلی صحبت میکنند من هم خواستم همانند ایشان عمل کنم، حکم چیست؟ عقل چیست؟ نشانههای عقل چیست؟ در کدام صور انسان قرار میگیرد؟ قالب، چهارچوب، فرمانده، فرمانده چه خصوصیاتی دارد؟ ما بهعنوان فرمانبردار در برابر فرمانده باید چگونه باشیم؟ کاملاً و به طور کامل باید فرمانها را اجرا کنیم اگر فرمانها را گلچین کنیم در مدت کوتاهی متوجه میشویم نتیجه بسیار متفاوتی میگیریم اکثر ما معنی حکم را میدانیم این عبارت بیشتر در دادگاهها استفاده میشود مثلاً میگویند حکم فلان شخص صادر شد حکم چیزی است که تغییر ندارد و باید اجرا شود حکومت میکند؛ بنابراین همانطور که در سی دی وادی ششم شنیدیم عقل نشانههایی دارد زمانی که عقل به ما حکمی میدهد باید انجام دهیم؛ یعنی در آن تبصره و چرایی ندارد نشانههای عقل چیست؟ در وادی هم مطالعه کردیم مغز مترجم عقل است و به ما میگوید باید چه کاری انجام دهیم و منشأ آن عقل کل یا نور مطلق است وقتی که عقل فر ایزدی دارد پس باید به آن اعتماد کرد وقتی به عقل دادههای درست بدهیم هیچ زمان به ما دستور غلط نمیدهد مگر اینکه داده غلط به آن داده باشیم داده غلط چه زمانی به عقل داده میشود؟ وقتی که نگهبانان عقل کار خودشان را بهدرستی انجام نداده باشند یا ما به آنها صدمه زده باشیم و نفوذ در آنها انجامگرفته باشد در این صورت اطلاعات غلط به عقل داده میشود و برایناساس تحلیل میکند البته تحلیل عقل همیشه صحیح است پس عقل کار خودش را بهصورت صحیح انجام میدهد قالب هم چهارچوب دارد در چهارچوبی که برایش تعیین شده است باید انجام دهیم پس این چهارچوب هیچ راه فراری ندارد فرمانده هم مشخص است همه ما خدمت سربازی را تجربه نمودهایم و میدانیم که به فرمانده نمیشود نه بگوییم وقتی به ما فرمان میدهد ما باید فرمانبردار باشیم و کاملاً اجرا کنیم یکی از مواردی که من در طول چند ماه با آن دستوپنجه نرم میکنم این است که بارها به من گفته شده که تو برای انجام هر کاری توجیه میآوری اگر من در مسیر قرار گرفتم باید بدانم که انجام فرمان تبصره ندارد.
.jpg)
در کنگره ما توجیه نداریم؛ بنابراین باید فرمانها را کامل اجرا کنیم دو حالت دارد یا کار انجام میشود یا نمیشود اصلاً حد وسط ندارد این در مورد عقل هم صادق است ما در کنگره زندگیکردن را تمرین میکنیم من همیشه در صحبتهایی که با عزیزان در کنگره انجام میدهم میگویم، کنگره ۶۰ یک آزمایشگاه است برای زندگی بیرون، باید اینجا تمرین کنیم اگر اینجا به زمین بخوریم خیلی بهتر است از اینکه بیرون از اینجا زمین بخوریم اینجا راحت میتوانیم بلند شویم کسانی حضور دارند که دست ما را میگیرند و به ما آموزش میدهند تمام ماجرا همین است ما داریم اینجا تمرین میکنیم تا دعای آخر جلسه را که همان نزدیکشدن به فرمان عقل است را بتوانیم انجام دهیم چگونه؟ در وادی خواندهایم، فرض کنید در یک برزنت خیلی قوی قرار گرفتید و نور ندارید آن برزنت بهراحتی پاره نمیشود تا بتوانید از آن خارج شوید، ما در این وادی در چنین وضعیتی هستیم، چگونه میتوانیم به نور برسیم و خورشید را ببینیم؟ موقعی که سوراخ کوچکی در آن پارچه ایجاد کنیم و این سوراخ را بزرگ و بزرگتر کنیم، چگونه میتوانیم سوراخ کنیم؟ جناب مهندس مثالی میزنند همیشه از مسواکزدن شروع کن، موقعی که مسواک میزنی شیر آب را ببند، از همین چیزهای کوچک شروع کن، وقتی سوراخ کوچکی روی برزنت ایجاد کنی راحت بقیه سوراخ را بزرگتر میکنی، برای همین است که با رعایتکردن بعضی از مسائل نیروی بازدارنده بیکار نمیمانند چون میدانند برزنت را از بین میبرید و به عقل کل وصل میشوید برای همین نمیگذارند، یک شب مسواک میزنید دو شب میزنید شب سوم نمیزنید و میگویید یادم رفت آنجا نیروی بازدارنده کار خودش را کرده است، دلیل اینکه وقتی وارد کنگره میشویم میگویند لباس سفید بپوش، پاشنه کفشت را تا نکن و مرتب بیا بهخاطر این است که من هنوز یک ماه سفر نشدم تا بفهمم چگونه است، از اینجا مهندس میخواهد سوراخ را در برزنتت ایجاد کند تا دیدمان باز شود، از چه زمانی؟ از زمانی که لباس سفید میپوشیم و مرتب میشویم شاید خودمان زیاد متوجه نشویم؛ ولی اطرافیانمان میفهمند که یک اتفاقی افتاده است، در آن هنگام پشت نیروهای ضد ارزشی میلرزد؛ چون در مسیر درست قرار گرفتیم، از آنجا است که شما مثل من و هر کس دیگری تجربه میکنید، همه ما وقتی وارد کنگره میشویم؛ چون در مسیر درست قرار میگیریم در ماههای اول مشکلاتمان زیاد میشود؛ چون نیروهای بازدارنده میدانند که تو در حال تغییر هستی، یک مثالی آقا داریوش همیشه میزدند میگفتند فرض کنید شما لیونل مسی بارسلونا هستید، به همین راحتی شما را از دست نمیدهد شما بازیکن خوب تیم ضد ارزشها بودید مشکلات را برایتان درست میکند یا ذهنی یا واقعی، پس راه چه است؟ من که بازی را بلد نیستم پس باید حرف راهنمایم را گوش کنم، مربی اگر میگوید دفاع راست بایست توپ را پرتاب کن انجام دهم، اگر کنگره را قبول دارم فقط فرمانبردار راهنما باشم، راهنما مربی است و راه را بلد است، راهنما اگر میگوید سی دی بنویسم باید بگویم چشم اگر بگوید لباسهایت مرتب باشد باید بگویم چشم، تمام چیزی که کنگره به من آموزش میدهد، روش زندگی است هیچ جای کنگره این نیست که ما میخواهیم شما را خدمتگزار کنگره کنیم اصلاً این نیست، هدف نهایی کنگره تبدیلکردن افراد به خدمتگزاران کنگره، راهنما و دیدبان نیست این چیزی است که من فهمیدم، چگونه فهمیدم؟ از اینکه ما نگفتیم جمعیت رهایافتگان از دام اعتیاد، بلکه میگوییم جمعیت احیاء انسانی کنگره ۶۰ ما میخواهیم یک انسان را زنده کنیم در این مسیر تمرین میکنیم که رهجو باشیم، فرمانبردار و خدمتگزار باشیم تا بیرون از این مکان کار خودمان را بهصورت صحیح انجام دهیم اگر یوسف پشت دربسته گناه نکند هنر نیست هنر این است که در بیرون از این فضای ایزوله، پاک و مقدس کنگره بتوانیم فرامین و حرمت را رعایت کنیم تمام ماجرا این است، در این وادی میخوانیم اگر خودمان را خودرو فرض کنیم فرماندهی و راننده آن خودرو عقل است ما اگر بنز آخرینمدل هم باشیم؛ اما قادر به حرکت نباشیم به درد نمیخورد امیدوارم همه ما به فرمان عقل نزدیک شویم، از اینکه به حرفهای من گوش کردید متشکرم.
مرزبان خبری: مسافر حسین
عکاس:مسافر سجاد لژیون چهارم
تایپ:مسافر سجاد لژیون چهارم، مسافر حمیدرضا لژیون چهارم
ویرایش و ارسال خبر: مسافر حمیدرضا لژیون چهارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
52