سیدی «قانون» راجعبه تقدیر و فرمان الهی است. نظر فلاسفه در مورد این موضوع، یک سری میگویند زندگی اختیار است و یک سری میگویند نه جبر است و نه اختیار و بین اینها است؛ ولی ما میگوییم سه شاخه است: یک شاخه جبر است که تقدیر میشود، شاخه بعد خواست است که اختیار میشود و شاخه بعدی فرمانالهی است. کل زندگی ما بر مبنای این ۳ شاخه است. یک مقداری دست خودمان است، جبر؛ مثلا چک کشیدی ۱۰۰ میلیون امروز سررسید چک است؛ پس امروز جبر است، هر عمل نیک و بد انجام دهیم مسلماً نتیجهاش به ما برمیگردد. تقدیر همان نامه پیشین است کارنامه را نامه پیشین میگوییم و ما همیشه در حال امتحان دادن هستیم و هر عمل نیک و بد قدر مسلم نتیجهاش به ما برمیگردد. اگر نفرت بکاریم، نفرت برداشت میکنیم، گندم بکاریم گندم برداشت میکنیم آنچیزی که میکاریم را برداشت میکنیم. مورد بعد خواست است، ما آنچه خواسته و نیازمان است انجام میدهیم و کاری به تقدیر نداریم. تقدیر کار خودش را انجام میدهد تقدیر مثل تیری است که از چله کمان رها شده و به هدف میخورد، فقط زمان میبرد و صبر کوچک خدا ۴۰ سال است. در بعضی مواقع خداوند سریعالحساب است و به نظر آقای مهندس جبر نداریم.
هر موضوعی در جای خودش هم تقدیر است و هم اختیار و هم فرمانالهی است که حساب و کتاب خودش را دارد. فرمانالهی حساب و کتاب خودش را دارد برای عوام یک جور است و برای خواص، جور دیگر است. زلزله و سیل می آید که فرمان الهی است یا در جایی قرار میگیری که نه تقدیر بوده و نه خواست تو، بلکه فرمانالهی است. در گذشته هر اتفاقی برایمان افتاده، هم تقدیر بوده و هم فرمان الهی و نباید بابتش ناراحت باشیم. انسان موجودی است که بقاء دارد با مرگ هم از بین نمیرود. آن چیزی که ما را اذیت میکند خوف است، از آینده و از گذشته و ما دائماً در زمان گذشته یا آینده هستیم و زمان حال را به مسلخ میبریم. کار میکنیم، زحمت میکشیم و پول پسانداز میکنیم که آینده خوش بگذرانیم وقتی پول جمع کردیم، وقتی میخواهیم خوش بگذرانیم دیگر نمیتوانیم راه برویم یا بیماری داریم و یا دیگر نمیتوانیم پولهایمان را خرج کنیم. یاد گرفتن اینکه ما در حال زندگی کنیم خیلی سخت است؛ پس یادگرفتن در حال زندگی کردن خیلی مهم است. افکار موقعی آرام میشود که در زمان حال زندگی کنیم، برای یک مسئله در آینده، زمان حال خود را خراب میکنیم. غصه میخوریم که چرا فلانی با ما قهر کرد یا غصه و حرص میخوریم که خانه مال ما نیست، خانه در اختیار شما است چیزی که در اختیارتان است متعلق به شما است از آن استفاده کنید، اگر این هنر را پیدا کنیم، در زمان حال زندگی کنیم آن موقع از زندگیمان لذت میبریم، رنجور نمیشویم و شکسته نمیشویم.
در ادامه آقای مهندس فرمودند: تقدیر برایتان پیش آمد نترسید؛ چون آن بد بودنش برایتان پرده از رازهای زیادی بر میدارد.اعتیاد خودم را مثال میزنم که چه شکستهای اقتصادی، چه حقارتها، چه درگیریهایی از داخل و آن همه تاریکی از رازهای زیادی از جمله درمان اعتیاد، درمان سیگار، درمان چاقی و... پرده برداشته شد؛ پس اگر برای ما مشکل پیش میآید؛ باید نگاه کنیم بعداً در آن خیر باشد. باید هر کاری میکنیم به آن نگاه کنیم که کار خوب انجام میدهیم یا کار بد. پشت سر دیگران حرف میزنیم، تجسس میکنیم، به دیگران کمک میکنیم یا نفرین میکنیم، نافرمانی میکنیم و... وقتی این کارها را کردیم؛ باید تصفیه کنیم، وقتی تصفیه کردیم ما را به یاد خیلی چیزها میآورد. مثل آب گل آلود است که تبدیل به آب زلال میشود، به مسائلی که به درد ما نمیخورد فکر نکنیم، مثل داستانی است که ابتدا و انتها ندارد و تنها انرژی ما را میگیرد. اگر بتوانیم تصفیه کنیم؛ یعنی دروغ نگوییم، بدخواه دیگران نباشیم، از غم دیگران ناراحت شویم، در شادی دیگران شاد باشیم، غیبت نکنیم و... وقتی افکار سالم باشد، میتوانیم برنامهریزی در کارها داشته باشیم.
شاگرد میپرسد: چگونه مسائل را بیان کنیم؟ استاد میگوید: با صراحت بیان نکنید، نباید همه را بیان کنید؛ چون باعث خرابی میشود و ذهن را پریشان میکند؛ باید به آرامی باشد. یک مرتبه باعث ایجاد بحران و مشکل میکند حرف نرسیده که بزنید باعث میشود افکار پریشان شود و جو را به هم میزنید. اگر کار نیکی انجام دهید پاداش میگیرید، وقتی خوبی میکنید به شما خوبی میکنند. اگر ظلمی کنیم تقدیر فردا این است که به ما ظلم میشود. اگر امروز تن کسی را بلرزانیم تقدیر این است که فردا تن من خواهد لرزید.
رابطخبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون هفتم)
ویرایش: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
74