جلسه اول از دوره سیویکم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی نیمایوشیج بهشهر به استادی اسیستانت همسفر صدیقه، نگهبانی همسفر راحله و دبیری همسفر عاتیکه با دستور جلسه «وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملاً اجرا نماییم.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۲۷ مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را هزاران بار شکر میکنم بهخاطر اینکه توفیق خدمت را داد تا در خدمت شما دوستان باشم. از گروه ایجنت و مرزبانی سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا در این جایگاه خدمت کنم و از شما آموزش بگیرم و عشق دریافت کنم. قبل از دستور جلسه خداقوت جانانه عرض میکنم به مرزبانان عزیز که بسیار زحمت کشیدند و در این مدت کوتاه که من در خدمت عزیزان بودم ماهی یک بار همدیگر را میدیدیم و از نزدیک شاهد خدمتگزار بودن این عزیزان بودم؛ از طرف خودم و تمامی اعضاء از این سه عزیز تشکر میکنم و امیدوارم توشه عظیمی از خودشان حمل کنند و برایشان یک نیروی محرک و اندوختهای برای خدمتهای بعدی باشد و به مرزبانهای دوره جدید تبریک میگویم، امیدوارم هر آنچه باید را، از این خدمت برداشت کنند و در پایان ۱۴ ماه ببینند از خودشان و از خدمتشان راضی بودند یا خیر؟ انشاءالله که راضی باشند.
در مورد دستور جلسه «وادی ششم حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملاً اجرا نماییم». این وادی در مورد عقل صحبت کرده و ما در کنگره یاد گرفتیم هر چیزی که در موردش صحبت میکنیم باید معنی واژه آن را بدانیم که واژه به ما چه میگوید؟ ساز و کار و مکانیزمش چه چیزی است؟ آقای مهندس در کنگره ساز و کار را به ما آموزش دادند که انسان از چه چیزی تشکیل شده است. ابتدا خودمان را بشناسیم و اجزاء تشکیلدهنده خودمان را بدانیم و انسان را به دو بخش صور پنهان و صور آشکار تقسیم کردهاند. صور آشکار که همه ما به لطف کنگره میدانیم همان چیزهایی است که میبینیم مثل چشم، گوش، بینی، قلب و کلیه و همه اعضاء که میتوانیم آن را لمس کنیم و چیزهایی که نمیتوانیم را ببینیم که یک سری شواهد، قواعد و مدارک برای ما قابل لمس است؛ یعنی متوجه میشویم روح، نفس و عقل که در ما وجود دارد و همه ما هم یک شخصیت متفاوت نسبت به سایر انسانها داریم که برگرفته از صور پنهان ما که عقل یکی از مهمترین آنهاست که امروز در مورد آن صحبت میکنیم.
ما باید ببینیم عقل چه هست؟ تعریف عقل چیست؟ عقل یکی از اجزاء صور پنهان است که در آموزشهای کنگره یاد گرفتیم که عقل فر ایزدی و قدرت الهی دارد و قدرتمند است. چرا؟ چون که خداوند انسان را به وجود آورد و یک سری از ویژگیها و قدرتهای خودش را در وجود انسان قرار داد که یکی از آن ویژگیها عقل است که در ما وجود دارد. خداوند را مانند خورشید در نظر بگیریم به همه انسانها به یک اندازه میتابد و انسانی که در صراط مستقیم و مسیر نور قرار میگیرد رشد و تعقل پیدا میکند و هر چهقدر در این مسیر جلوتر برود و قویتر عمل کند قدرتش بیشتر خواهد شد و اگر در صراط مستقیم نباشد از قدرت تعقلش کمتر میشود. چهطور میشود یک انسان در مسیر باشد؟ ما میبینیم نور خدا و نور خورشید به همه یکسان میتابد؛ ولی چرا یک نفر قدرت تعقلش بیشتر و یکی کمتر است؟ به این دلیل که خداوند انسان را با نیروی اختیار آفرید و دو نیروی دیگر که همه ما با گوشت، پوست و استخوان آن را لمس کردیم، نیرویی که ما را به ارزش تشویق میکند و نیرویی که به ضد ارزش تشویق میکند در ما قرار داد و اینجا است که ما در برابر قوه عقل قرار میگیریم. نیروی خوب میگوید کار خوب را انجام بده و یک سری اطلاعات میدهد و عقل میگوید خوب است و تصمیم میگیرد انجام بدهد و نیرویی که ما را به ضد ارزشها تشویق میکند، میگوید که برو پول فقر را بخور پول یتیم را بخور خیلی لذتبخش است، طبیعتاً عقل تصمیم میگیرد که این کارها را نکند و میآید چه کار میکند؟ اینجاست که کیتوان گفت هیچ شری صورت نمیگیرد، مگر در لباس تقوا.
نیروی بازدارنده ما را به سمت منفی میکشاند و میگوید حقت است و از شیر مادر حلالتر است به این دلیل اطلاعات نادرست میدهد و عقل هم بر پایه همان اطلاعات میگوید درست است، پس برو کار ضد ارزش انجام بده و آنجا است که کار خودش را انجام میدهد، بهخاطر اینکه ما طبقات نفس را داریم؛ نفس اماره و نفس لوامه و دقیقاً نفس اماره روبهروی عقل قرار میگیرد و اینجاست که میگویند طرف عقلش کار نمیکند؛ چون نفس اماره خیلی قوی است و هنوز به مرحله نفس لوامه نرسیده است. آقای مهندس در مورد عقل فرمودند: «عقل در تکامل مانند ماشین، تابع خود عمل میکند» و این ما را به فکر فرو میبرد که یعنی چه؟ شما یک ماشین را در نظر بگیرید وقتی استارت میزنید لازم نیست کاری در به حرکت در آوردن آن انجام بدهید منظور کارهای مکانیکی برق خودرو است و برای عقل هم همینطور است؛ وقتی تصمیمات درست گرفته میشود که حرکت اولش درست باشد و حرکت بعدی درستتر خواهد بود.
در مسیر تکامل یک نفر در صراط مستقیم نیست و در هر کاری میخواهد تصمیم درست را بگیرد یکباره نمیرود یک کار عجیب خلق کند. ما یاد گرفتیم ذرهذره انجام دهیم برای مثال وقتی قرار است ساعت ۶ صبح از خواب بیدار شویم، انرژی به ما برمیگردد و قدمهای بعدی بزرگتر میشود و بالعکس وقتی عقل گفت غیبت نکن و غیبت کردیم سطح انرژیمان پایین میآید و زنجیره ضد ارزشها در ما بیشتر میشود و تعقل نیروی خودش را از دست میدهد، بهخاطر همین بعضیها تصمیم درستی میگیرند و بعضیها نه. ما از وادی پنجم گذشتیم و میدانیم آیا کاری درست است یا نه از آن خودداری میکنیم، به ما آموزش دادند که غیبت و قضاوت نادرست است و چهطور میتوانیم جلوی خودمان را بگیریم؟ وادی بعدی گفت باید عملی کنیم که از عقلمان بهعنوان فرمانروا استفاده کنیم که چهطور قضاوت نکنیم و بگوییم چشم و از فرمانروایان اطاعت کنیم.
حس را تزکیه کنیم و وقتی نسبت به یک انسانی حس خوبی نداریم همه ما نیروی درونی داریم و به سراغ همه ما میآید که دیدی فلانی اینکار را کرد؟ آنقدر آمار و اطلاعات میدهد تا اول در ذهن قضاوت کنی که بعد نتوانی جلو زبانت را بگیری و قضاوت را علنی کنی و جاهایی از گذشته خودت خجالت میکشید که قضاوتش کردم، بعداً این اتفاقات میافتد؛ پس اولین و مهمترین کاری که میکنیم حسمان را نسبت به اتفاقات درست میکنیم؛ پس وقتی حسمان اطلاعات خوبی به ما میدهد که بهطور مثال یک بخاری در گوشه خانه است و حسمان میگوید که خیلی وقت خاموش و سرد است برو و به آن دست بزن عقل هم میگوید دست بزن، وقتی اطلاعات نادرست به عقل رسید میگوید، میسوزد و نمیشود بگوییم که او عقل ندارد، نه اطلاعات نادرست بود. ما اگر بتوانیم از فرمانروای شهر وجودی خودمان که عقل است به درستترین نقطه موثر استفاده کنیم در نهایت به آسایش و آرامش میرسیم و تصمیماتی که میخواهیم را در صراط مستقیم میگیریم و میتوانیم حسمان را تزکیه کنیم و نیروهای خداوند همراهیمان میکند و رشد و تکامل در ما اتفاق میافتد.

اهداء شال مرزبانان جدید و تقدیر از مرزبانان دوره قبل









مرزبانان کشیک: همسفر اکرم و مسافر علیاکبر
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر زهره
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نیمایوشبج بهشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
386