English Version
This Site Is Available In English

طعم خوش بخشش

طعم خوش بخشش

سخنان استاد:
خداوند را بی‌نهایت سپاگزارم که در بعدی هستم که اقای مهندس هستند و می‌توانیم از آموزش هاشون استفاده بکنیم و هر چقدر هم کار بردی بکنیم بیشتر به آسایش و آرامش می‌رسیم و توان جسمی و عقلی خودمون می‌رسیم واز ایجنت محترم حسین اقا و تیم سردار نگهبان و دبیر خزانه‌دار عزیز تشکر می‌کنم که شرایط و این بستر را فراهم کردن که امروز من در خدمت شما عزیزان باشم.

امروز جلسه ما دو بخش هست یکی دستور جلسه وادی پنجم هست و دومی انتخابات نگهبان؛ دبیر، و خزانه داری، هست و اما در وادی پنجم می‌گویید در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیس وقی می‌گوید در جهان ما یعنی جهان‌های دیگری هم هست ولی خوب جهان‌های دیگر هم احساس می‌کنم در درون من هست به این دلیل من کابوس می‌دیدم نه با پول می‌شد خرید نه با اسلحه می‌شد زد هیچ کاری نمی‌شد کرد ولی زمانی که در همین جهان یاد رفتن را یاد گرفتم رفتم دیگه از ان‌ها جدا شدم وقتی بختک می‌افتاد روی خودم اون سنگی عمال خودم بود چیزی بود که خودم به وجود آوردم وقتی که می‌آید دیگر توان بلند شدم ندارم که من خودم خیلی درگیر بودم در این مسئله که خدارو شکر یکسری آقای مهندس که بیماری‌ها را شمردند که در سی دی پرواز بود که گفت نمی‌توانند درمان کنند فقط آمدند تشخیص‌دادند و فقط نگه‌داشتند و می‌دانیم که یک عقل فوق بشری می‌خواهد و جناب مهندس فرمودند که من آمدم این کار را انجام بد‌هم و گفتند ما تنها کاری که می‌توانیم انجام بدهیم این است که کنگره را گسترش بدهیم این وظیفه‌ی ماست چون تا دیروز داشتیم به بدن خودم آسیب می‌زدم امروز به دیروزم نگاه می‌کنم متوجه دیوانگی‌های خودم می‌شدم که دنبال جنس خوب می‌گشتم و به خودم آسیب می‌زدم و محکوم به آسیب زدن بودم چون نیاز داشتم بله درست است آقای مهندس می‌فرمایید که قوی‌ترین دشمن خودمان همان جهل و نا‌آگاهی خودمان هست و الان از جهل و نا‌آگاهی دارد من را نجات می‌دهد و من روز‌به‌روز دارم بهتر می‌شوم و ما همیشه می‌گویم مسافر حتی ایجنت هم مسافر می‌گوید کسی که تازه لژیون انتخاب می‌کند هم می‌گوید مسافر حتی کسی که سفر جونز هم می‌کند می‌گوید مسافر و من گا‌ها فکر می‌کنم که چون راهنمایی قبول شدم دیگر تمام شده است نه این‌طور نیست هرچه بیشتر آگاهی کسب کنی قرار است امتحان سخت‌تری را پشت سر بگزاری و مسئولیت بیشتری قرار است گردن من باشد.
وقتی که اقای نگهبان نوشتار سردارو می‌خواند من را خیلی تو فکر بردئ که می‌خواند آیا یاری‌رسانی هست که بتواند با گام‌های کوتاه و گام‌ها بلند از این ویرانی‌های که خیلی از خانواده‌ها داشتن از هم می‌پاشیدند وبعد می‌گویید تا خداوند به کی رخصت دهد وبه من کی اجازه بدهد تا وارد بشوم تا خودم را از دست خودم نجات بد‌هم وقتی که یک تازه‌وارد وارد لژیون سردار می‌شه اولین چیزی که باید یاد بگیرد بخشیدن هست باید از جهان مادی بگذره و بکارد وباقی ش با نیروی مافوق هست با خداوند هست ما داریم به آن توان می‌رسیم در پیام صفر دوم نگهبان می‌گویید همسفران در آن مکان لا مکان تو را یاری خواهد داد در سی دی پرواز اقای مهندس می‌گوییند سفر دومی باید آسمانی بشود تا بتواند سفر مادی انجام بدهد تا بتوانم ازش عبور کنم تا به خودم برسم استاد بالا در جلسه می‌خوانند. دوستان ما برای رهای خود باید سه سفر را طی کنیم در سفر اول همه نیرو‌ها به یاری من می‌اییند تا من را به رهایی برسونند تا بتوانم سفر دوم را آغاز کنم به گفته اقای مهندس خود‌به‌خود رسیدن یعنی من آدرس خودتون را به خودتون می‌دهم و کسانی که دغدغه دیگران را دارند بخل و حرص ازآن‌ها می‌بارد ومگر می‌توانید حسادت را بگذاری کنار مگه می‌توانید خشم را بگذاری کنار مگر آن که ان بند را ببرم آنها بخاطر عمالم معرفت شناخت آگاهی وظلع بعدی عمل سالم و عدالت و اقای مهندس آمدند راه نشان می‌دهند عمل کنی حالت خوب هست یا عمل بکنی یه دفعه می‌بینی ۴۰ کیلو وزنش اومد پایین و همش هم رایگان وچقدر کسانی که بچه‌دار نمی‌شدند بچه‌دار شدند ویا چقدر از مریضی‌ها از‌بین‌رفتند امروز صبع من خودم پارک لاله بودم یکی می‌گفتند من ۷۰ تا قرص آرام‌بخش می‌خوردم یخورد فکر کنیم چقدر می‌خواستیم قرص یا مواد مصرف کنیم که به این حال خوش و آرامش وآسایش که الان داریم داشته باشیم امیدارم که ایمان داشته باشیم و دین ایمان فهم من است نسبت به فهم آگاهی خودم قدم برداشتم در صراط مستقیم هستم من تا دیروز نمی‌دانستم دیگه امروز آمدم کنگره می‌فهمم اگر نسبت به دانسته‌های خودم کامل قدم بر نداشتم در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست امیدوارم هرچیزی که حرف می‌زنیم بتوانیم عمل بکنیم بتوانیم نسبت به اون وضیفه‌ای که داریم رسالت آگاهی که داریم کامل اقدام کنیم و جایگاهی که به ما دادند قدرشو بد‌انیم ودر حد اندازه آن جایگاه باشیم اینم بگوییم در سی دی انعکاس آخرش یه پیامی خواندند و گفتند بروید ببینم چه برداشتی می‌کنید.
آن گاه یادی جز یاد خداوند در تو جاری شود
ما همه آن چرا که از یاد برده‌ایم به یادت خواهیم آورد و با عشق و محبت
ولی اگر یک ذره غافل بشوید سقوط در ۲۰ثانیه هست و صعود خیلی طول می‌کشد قافل بشوید رفتید چون نیروی منفی اطراف هست بعدش چیزی دیگر گفت:
گفتنند من همه آن چرا که به تو دادم باز خواهیم گرفت من تو را در جهان چگونه می‌بینم همان‌گونه که خود ببینی
از این که به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما ممنونم.

تایپ: مسافر سعید، مسافر مسعود

تنظیم: مسافر محمدرضا

تهیه شده در سایت مسافران کاسپین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .