وادیها مسیری هستند که باید از وادی اول تا وادی چهاردهم آموزش ببینم و آموزههای خود را اجرایی کنم. خدا را شکر که مسیر کنگره برای من و مسافرم باز شد تا حال خوش را تجربه کنیم، پس باید قدردان کنگره باشیم.
قبل از ورود به کنگره شاید چشم گفتن، اطاعت کردن و فرمانبرداری برایم دشوار بود؛ چون در اعماق تاریکیها بودم و نمیدانستم زندگیم چطور میشود، با ورود به این مکان مقدس متوجه شدم انسانهایی که به من آموزش میدهند همگی با من همدرد هستند و مانند خودم در عمق تاریکیها بودند و راه سختی را طی کردهاند تا به حال خوش رسیدند و امروز در نقش راهنما، مرزبان و ایجنت ایستادهاند تا بدون مزد و منتی به من کمک کنند تا به حال خوش برسم. طی این آموزشها و ایمان به کنگره شروع به حرکت و فرمانبرداری کردم و به راهنماهای عزیزم چشم گفتم و با گوش دادن به صحبتهایشان روزبهروز حالم خوب شد و با تغییرات مسافرم و خودم، نور به زندگیم تابید.
آقای مهندس، کنگره و اساتید مثل خورشید بر من و زندگیم تابیدند. من هم دنبال نور بودم قطعاً همان جا بود که عقل به من فرمان میداد، پس باید برای کوچکترین کارهایم از عقل فرمان بگیرم و انشاالله روزبهروز نزدیکتر به فرمان عقل شوم و مسئولیتهایی را بپذیرم که نشان درست از فرمان عقل باشد. فرمانبرداری و چشم گفتن کمک کرد تا بتوانم روزی بر خود و احساساتم و... فرماندهی کنم. هر سال این دستورجلسهها تکرار میشود تا من فاطمه ببینم با خود چه کردهام.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
عکاس خبری: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
ارسال: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
121