مقاله راهنمای محترم مسافر مهدی در خصوص وادی ششم( حکم عقل را در قالب فرمانروای بزرگ کاملا اجرا کنیم):
به نام قدرت مطلق الله
برعکس تصور خیلی از ما ها که فکر میکنیم عقل در مغز ما قرار دارد و این مغز است که تصمیم گیرنده است، موضوع اینگونه نیست مغز فرمانروای فیزیک بدن است؛ مغز مترجمی است برای عقل و در واقع رابطی است برای عقل.
عقل جزو صور پنهان انسان است و ساختار آن سوای این ساختارِ جهانی فیزیکی است.
ما نمیدانیم عقل از چه ماده ای تشکیل شده و برای ابتدا و انتهای آن نمیتوان زمانی را مشخص کرد، قبل از تولد و تکمیل مغز وجود داشته و بعد از مرگ و نابودی مغز نیز وجود دارد، بر این اساس است که طبق آموزشهای ادیان مختلف نفس ما پس از رفتن از این جهان دارای عقل،خاطرات و احساس میباشد.
یک سری اطلاعات اولیه در عقل جایگذاری شده است مثل ترس از ارتفاع یا ترس از حرارت زیاد همچنین یک سری اطلاعات در اثر آموزشها و یا تجارب زندگی به آن افزوده میشود.
البته اطلاعات اولیه که در آرشیو قرار دارد بسیار گسترده است، و زمانی میتوان به آن دسترسی پیدا کرد که ظرفیت آن را به دست آورده باشیم.
به نظر بنده تکامل عقل بر پایه رشد اضلاع این مثلث میباشد:
1- اطلاعات اولیه 2- آموزش 3- تجربه.
حال میخواهیم بدانیم که وظیفه عقل چیست؟ وظیفه عقل صدور احکام درست برای زندگی درست و رسیدن به آرامش میباشد در طول زندگی انسان همواره بر سر دو راهی یا چند راهی قرار میگیرد لازم است راهِ درست را انتخاب کند؛ عقل برای تشخیص درست یا نادرستی احتیاج به اطلاعات دارد یعنی ما اگر بخواهیم هر کاری انجام بدهیم عقل باید سوابق را بررسی کند، نظایر آن را بیاورد آنگاه به ما بگوید این کار درست است یا غلط و برای این کار نیاز است که ما دانایی موثر در اختیار آن قرار داده باشیم؛ و یا تجربیاتی از آن موضوع کسب کرده باشیم به هرحال تصمیمی که عقل میگیرد اگر بر پابه اطلاعات درست باشد تصمیم درستی خواهد بود و هرچه این اطلاعات و آموزش و تجربیات درست تر و دقیق تر باشد فرمان عقل نیز کامل تر خواهد بود.
مثلا در سفر اول وقتی متوجه میشویم اعتیاد یک بیماری قابل درمان است و لاعلاج نیست همین اطلاعات درست به عقل میرسد و سف ما آغاز میشود.
گفته میشود حس اولین قوه به کار انداختن عقل است، معمولا این احساسات به صورت غریزی و امیال درونی بروز میکند که شامل غریزه کسب علم و.... میباشد که اگر در کنار بروز این امیال و غرایز دانایی موثر نداشته باشد قدرت آنها بر قدرت عقل چیره شده و فرمانروای ما به جای عقل به دست نفس اماره یا نفس لوامه می افتد.
اما هرچه جهانبینی ما و نیز دانایی موثر ما قوی تر باشد کنترول بیشتر بر آن خواهیم داشت؛ لازم به ذکر است که همه موجوداتِ دارای عقل و تفکر هستند مانند موریانه ها که کُلُنی هایی با آن عظمت و مکانیزم پیشرفته را میسازند؛ و یا گیاهی که در سایه قرار گرفته برای رسیدن به نور مسیر رشد خود را منحرف میسازند، در کنار این تفکر و عقل تک تک موجودات،، خودِ جهان هستی دارای یک عقل کامل میباشد گه شامل همه این تفکرات و عقل ها میباشد همانند کوچکترین حافظه کامپیوتر( bit) که اطلاعات کمی دارد و خود کامپیوتر که از مجموعه آنها تشکیل سیستم عامل را میدهد، عقل انسان ها در این میان راهنمای دانایی به نام روح دارد که همین امر به آن فرّ ایزدی میدهد و همواره مارا به کارهای درست و صلح و آرامش راهنمایی میکند، و نیز امکان دسترسی به آرشیو را در صورت قرار گرفتن در مسیر ارزش ها و پیدا کردن ظرفیت لازم امکان میدهد.
موضوع مهم دیگر این است که یک سری چیز ها بر تصمیمات عقل موثر است مثلا سلامت جسم ما میباشد؛ چرا که اگر جسم دارای عیب و نقص باشد توان اجرای خیلی از فرمانهای درست را از دست میدهد و همین امر باعث میشود ذره ذره تفکرات غلط مانند حسادت، خود بزرگ بینی، نفرت، ناامیدی و ترس بر انسان غلبه کنند وهمگی اینها اخلال در صدور فرمان درست عقل ایجاد میکند.
در مقوله جسم سفر دوم زمان بسیار خوبی است که بتوان جسم را بیشتر و بیشتر بازسازی کرد که بهترین بازسازی ورزش است یا اینکه اگر وزنمان متعادل نیست به تعادل برسانیم.
نکته دیگر ار اجرای فرمان عقل ( کن فیکون) است، باید این را در نظر داشته باشیم که چون در جهان ما بُعد زمان حکم فرماست باید در انجام هر کاری انتظار طی شدن زمان مورد نیاز را داشته باشیم و این اصل جزء مواردی است که خیلی از انسان ها آنرا در نظر نمیگیرند و به نتیجه مطلوب نمیرسند.
بنابراین برای نزدیک شدن به فرمان عقل نیاز به آموزش و تزکیه است همچنین به جسم سالم نیز نیاز است که خوشبخانه در کنگره زمینه دسترسی به همه اینها به سهولت فراهم شده است امیدارم که از این بستر بهره کامل ببریم و قدر آن را بدانیم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
487