وادی ششم، وادی حکم عقل؛ چه کلماتی که در عمق وجودم ریشه دواندهاند و زندگیام را از نو تعریف کردهاند. قبل از کنگره۶۰، عقل من در خوابی عمیق فرو رفته بود و تحت تأثیر اعتیاد مسافرم، در تاریکی جهل و نادانی دست و پا میزدم. تصمیماتم بر پایه احساسات لحظهای و خواستههای نفسانی بود نه بر پایه خرد و منطق. وقتی وارد کنگره۶۰ شدم و با وادیها آشنا شدم، حس کردم نوری به درونم تابیده است. وادی ششم، برای من فقط یک متن نبود، یک بیدارباش بود. «حکم عقل را باید اجرا نمود؛ چون عقل کامل، فرمانروای مطلق و بیچون و چرای صور آشکار و پنهان ماست.» این جمله، تلنگری بود که به من آموخت، برای رسیدن به حال خوش و رهایی پایدار، باید زمام امور را به دست عقل بسپارم. آموختم که عقل، نه تنها در تصمیمگیریهای بزرگ زندگی؛ بلکه در جزئیترین انتخابها نیز نقش حیاتی دارد. از انتخاب دوستان و حتی نوع غذایی که میخورم، همه باید با فرمان عقل انجام شود.
این وادی به من یاد داد که چگونه بین خواستههای نفس اماره و فرمان عقل تمایز قائل شوم. نفس، همیشه به دنبال راحتی و لذتهای آنی است؛ اما عقل، آیندهنگر است و به خیر و صلاح من در بلندمدت میاندیشد. در کنگره۶۰، با آموزشهای ناب، به آرامی پردههای جهل از مقابل چشمان عقلم کنار رفت. سفر تدریجی درمان، به من فرصت داد تا هر روز، قدمی به سوی بیداری عقل بردارم. هر بار که وسوسهای به سراغم میآمد و عقلم مرا به مسیر درست هدایت میکرد، حس قدرت و اعتمادبهنفس بیشتری پیدا میکردم. این وادی به من آموخت که چگونه به ندای درونیام گوش دهم و بر اساس خرد و بینش تصمیم بگیرم. امروز، به لطف وادی ششم و آموزشهای کنگره، دیگر آن انسان سردرگم گذشته نیستم. عقلم بیدار شده است و راهنمای من در مسیر زندگی است. میدانم که هنوز تا کمال، راه زیادی دارم؛ اما با تکیه بر حکم عقل و ادامه مسیر آموزش، میتوانم به بهترین نسخه از خودم تبدیل شوم. وادی ششم، نه تنها زندگیام را نجات داد؛ بلکه به آن معنا و جهت بخشید.
من امروز با تمام وجود، شاکر این بیداری و این راه پرنور هستم. در ادامه این مسیر، هر روز با چالشهای جدیدی روبهرو میشوم. وسوسهها هنوز هم گاهی سر و کلهشان پیدا میشود؛ اما تفاوت در این است که دیگر تنها نیستم. عقل بیدار شدهام، مانند یک چراغراهنما در دستانم است که مسیر درست را به من نشان میدهد. آموختهام که صدای عقل را از هیاهوی خواستههای نفس اماره تشخیص دهم. این تمایز، کلید آرامش و پایداری من است. هر بار که موفق میشوم بر اساس فرمان عقل عمل کنم، نه تنها حس رضایت درونی پیدا میکنم؛ بلکه اعتمادبهنفسم نیز افزایش مییابد. این پیروزیهای کوچک، مرا برای رویارویی با چالشهای بزرگتر آماده میکند. کنگره60 به من آموخت که بیداری عقل یک شبه اتفاق نمیافتد؛ بلکه حاصل یک سفر تدریجی و مداوم است. هر روز باید مراقب افکار و اعمالم باشم و اجازه ندهم تاریکی جهل دوباره بر ذهنم سایه بیفکند. این یعنی مطالعه، گوش دادن به آموزشها و مشارکت فعال در جلسات. این یعنی پرسشگری و تحلیل، نه پذیرش کورکورانه.
وقتی در مورد موضوعی شک دارم، به جای اینکه اجازه دهم احساساتم مرا به سمت تصمیمات نادرست سوق دهند، لحظهای درنگ میکنم و از خود میپرسم: «حکم عقل در این شرایط چیست؟» امروز، نه تنها در تصمیمگیریهای شخصی؛ بلکه در روابطم با دیگران نیز از حکم عقل پیروی میکنم. وقتی با مشکلی مواجه میشوم، به جای واکنشهای احساسی، سعی میکنم با منطق و همدلی به آن نگاه کنم. این تغییر رویکرد، روابطم را بهبود بخشیده و به من کمک کرده تا درک بهتری از دنیا و آدمها داشته باشم. وادی ششم به من یاد داد که عقل، تنها برای حل مسائل پیچیده نیست؛ بلکه برای زیستن آگاهانه در هر لحظه از زندگی نیز ضروری است. این وادی، پایه و اساس ساختن یک زندگی سالم، متعادل و پربار است؛ زندگی که در آن، صلح درونی و بیرونی، ریشهدار و پایدار است. اینک، هر سپیدهدم با ندایی از درونم بیدار میشوم که میگوید: «امروز نیز زمام امور را به عقلت بسپار و بگذار او تو را به سوی کمال و سعادت رهنمون شود.» این ندای عقل، نه تنها راهنمای من است؛ بلکه الهامبخش من برای کمک به دیگران نیز هست؛ زیرا میدانم که این نوری که در درونم شعلهور شده، میتواند راه را برای بسیاری دیگر نیز روشن کند.
رابط خبری: راهنما همسفر فاطمه (عضو لژیون سردار)
عکس: همسفر شهزاد رهجوی راهنما همسفر ناهید (عضو لژیون سردار)
نویسنده و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر فاطمه (عضو لژیون سردار) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
412