هفتمین جلسه از چهل و دومین کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، شعبه نیما یوشیج بهشهر به استادی مسافر قاسم، نگهبانی همسفر مهدی و دبیری همسفر نور محمد با دستور جلسه «وادی ششم و تاثیر آن روی من» در روز یکشنبه مورخ 26 مرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان قاسم هستم یک مسافر. ابتدا از مهندس و خانواده محترمش تشکر میکنم واز خداوند شاکرم که این حال خوش را به من دادند.ضمناً از آقا مصطفی تشکر میکنم که این فرصت را به من دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم. همچنین از آقا حمید تشکر میکنم که استادی جلسه را به من واگذار کردند.
در مورد دستور جلسه وادی ششم و تأثیر آن بر روی من، حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم. عقل در صور پنهان انسان است، درواقع وجود دارد اما قابلرؤیت نیست و با مرگ هم از بین نمیرود و جنس نامشخصی دارد، همچنین همه احکام از عقل صادر میشود، اگر کاری بخواهد صورت بگیرد. بهعنوانمثال ما در کنگره یاد گرفتیم که ساختارها با تفکر آغاز میشود و شکلگیری هر تفکری نیازمند تجزیهوتحلیل است، عقل فرمانده کل است که تفکر را میگیرد و تجزیه تحلیل میکند و راهی را که درست است را به ما نشان میدهد
ما در تفکرات خود افکار مثبت و منفی داریم، ما در زمان مصرف به افکار مثبت عقل گوش ندادیم و تفکرات منفی را اجرا کردیم و به اعتیاد کشیده شدیم ،باوجوداینکه میدانستیم این مسیر چقدر اشتباه است. در کنگره یاد گرفتیم هر کاری را باید با تفکر پیش ببریم و نتایج را سبک و سنگین کنیم و چیزی را که عقلانیت در آن باشد بپذیریم.

خود عقل کلمه عربی است و به معنای هدایتگر است. یعنی فرماندهی که ما را کنترل میکند. مثلاً مهندس جسم را شهری معرفی میکند که عقل فرمانده آن است که نمی خواهد نیروها و مردمانش به نابودی کشیده شوند. ما به کنگره آمدیم تا از راهنمای خود یاد بگیریم هر کاری میکنیم عقلانی باشد. بدون شک باید در این شرایط در جلسات آموزشی شرکت کنیم و سرخود را باراهنمایی که این راه و سختی را رفته و کشیده عوض کنیم. چون هرچه در مورد اعتیاد و سفر به ما بگوید قطعاً درست است. عقل میگوید راهی که میگوید درست است در کنگره این راه را اجرا کردیم و نتیجه مطلوبی گرفتیم و نیز باید این نتیجهای که گرفتیم و راهی را که رفتیم در اختیار دیگران بگذاریم. نباید بگوییم که دیگر کار ما تمام شد و برویم پی کار خود. باید از عقل بیشتر از این استفاده کنیم.
باید عقل را بکار بگیریم و نتیجهی خوب بگیریم و بهروزهای خوب برگردیم، درست است که امروز من حال خوشی دارم ولی میتواند بسیار بهتر و بالاتر از این باشد. روزگاری در بیست سال پیش من حالی داشتم که سعی کنم به آن حال برگردم و پله پله جبران کنم.
یکی از خاطراتی که دارم روز اول آمدم تولد آقا الله قلی بود، گفتند اگر راهنما گفت بروید در حیاط و سنگی که در محوطه ریخته را بهعنوان دارو بخورید شما باید اجرا کنید چون عقل میگوید که راهنما راه درست را به شما نشان میدهد. ما به دلیل ناآگاهی اعتراض میکردیم که چرا این شربت دز کمی دارد یا داروی فلان کلینیک کیفیت ندارد. مواردی بود که خودمان را گول میزدیم. عقل میگوید امری که راهنما به آن فرمان میدهد را چشمبسته اجرا کن، اگر ضرر کردی برو راهی که سابق ادامه میدادی را دنبال کن. تشکر میکنم از همه شما که به صحبتهای من گوش دادید.
عکس و ویراستاری:مسافر علی لژیون پانزدهم
بارگذاری:مسافر محمد جواد لژیون هشتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
177