به نام خداوند آرامشدهندهٔ قلبها
انسان وقتی در تاریکیها و ناامیدیها غرق میشود، حتی اگر گاهی دلش هم بخواهد بهسوی نور و امید برگردد، حس میکند دیگر راهی وجود ندارد و همهچیز به پایان رسیده و او باید تا آخر در این باتلاق بماند.
این حس قبل از ورود من به کنگره در وجودم بود اما با ورود به کنگره حس کردم دریچهای بهسوی رهایی و آرامش به رویم بازشده است. در این مکان مقدس جرقه امید در دلم شعلهور شد و یاد گرفتم صفت گذشته در انسان صادق نیست چون انسان جاری است.
آموزشهای ناب کنگره، چراغ راهی شد در مسیر پرپیچوخم زندگی من، کنگره 60 نهتنها مسیر درمان اعتیاد را برای ما هموار کرد؛ بلکه به من همسفر آموخت که چگونه زندگی کنم و چگونه از زندگی کردن لذّت ببرم.
من همیشه سعی داشتم کسی باشم که دیگران میخواهند ولی کنگره به من آموخت من باید خودم باشم تا بتوانم اگر صفت بدی هم دارم، ذرّه ذرّه خود را اصلاح کنم. هرروز که میگذرد تمرین و تکرار بیشتری برای بالا بردن نقطه تحملم و خوب اندیشیدن را میآموزم و به حضور گرم و دلنشین مسافرم بیشتر پی میبرم و عاشقانه دوستش دارم.
سیدیهای هر هفته آقای مهندس مرا امیدوارتر و سرزندهتر میکند اگر قبلاً از خدا میخواستم زودتر از دنیا بروم الآن این حس را ندارم و دوست دارم اگر به بُعد دیگری منتقل شدم انسانی آگاه، با تزکیه و پالایششده باشم.
شاید این دل نوشتهٔ مرا، کسی که اکنون حال خرابی دارد و از زندگی سیرشده است میخواند، من این نوید را به او میدهم هنوز نقطهای روشن است و سعی کند فقط کمی از نعمتهایی که خداوند به او داده است را ببیند. زندگی پر از سختیها و فراز و نشیب است؛ ولی مطمئناً خوشی و شیرینیهایی دارد، همهچیز میگذرد حتی سختیها و دشواریها، پس سخت نگیریم و سعی کنیم آرام باشیم و به خداوند توکل کنیم، او همیشه هوای بندههایش را دارد بهخصوص بندههایی که به سمت ارزشها میروند و به دنبال نور و روشنایی هستند.
در پایان از همه خدمتگزاران و زحمت کشان کنگره 60 صمیمانه سپاسگزارم.
تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون ششم)
نویسنده: راهنمای تازه واردین همسفر پروانه
عکاس: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون ششم)
ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
82