رسیدن به فرمان عقل با تزکیه و پالایش

مقاله در مورد وادی ششم، که می‌گوید: حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرایی نمائیم. کنگره۶۰، انسان را شامل دو قسمت یعنی: صور آشکار و صور پنهان تقسیم‌بندی می‌کند‌. به اجزایی که قابل لمس و رویت است صور آشکار می‌گویند و صور پنهان به قسمت‌هایی که قابل لمس و رویت نیست می‌گوییم، مثل: عقل، نفس و روح. حکم عقل یعنی: این قسمت از صور پنهان، که فرمانده است و حکم صادر می‌کند و فقط کارش حکم صادر کردن است و کار دیگری نمی‌کند و برای این‌که حکمی صادر شود، احتیاج به اطلاعات دارد و این اطلاعات را حس به عقل صادر می‌کند.

عقل دارای فر ایزدی است و اشتباه نمی‌کند. ارتباط نفس اماره با عقل این است که نفس شخص را تشویق می‌کند که کارهای ضدارزشی انجام دهد مثل: مواد مصرف کردن. حال این موضوع مطرح می‌شود، عقل که حکم اشتباه صادر نمی‌کند، پس چرا مجبور می‌شود که حکم صادر کند و شخص مواد مصرف کند؟ وقتی که در انسان خواسته‌های نامعقول وجود دارد و منشاء آن نداشتن آگاهی است، در این مواقع عقل در گوشه‌ای قرار می‌گیرد و خواسته‌های نامعقول جای آن را می گیرد و نفس اماره خواسته‌های خود را به کرسی می‌نشاند، در این مواقع یک صدایی در درون به صدا درمی‌آید که این کار ضدارزشی را انجام نده؛ ولی در مقابل آن ندایی دیگر وجود دارد که می‌گوید انجام بده!؟ پس در درون ما یک جنگ وجود دارد.

در جامعه می‌گویند که شخصی که مواد مصرف می‌کند، چرا جسم و مال خودش را صرف مواد می‌کند و چرا از مصرف کردن دست برنمی‌دارد. در کنگره، جسم، روان و جهان‌بینی سه پارامتر درمان است که جسم با دارویOT و جهان‌بینی از طریق آموزش‌های آقای مهندس و کتاب‌ها و راهنماها به رهجو داده می‌شود. موقعی که جسم و جهان‌بینی به تعادل رسید، روان هم خود به خود به درمان می‌رسد. پس تعریف آن می شود خلق و خوی. کسی که مواد مصرف می‌کند خلق و خوی او درگیر مواد و افیونی شده است.

ما به وسیله‌ی استفاده از مواد، فرماندهی عقل خود را از دست داده‌ایم و خواسته‌های نامعقول برای این‌که به هدف خود برسند با لباس و ظاهری زیبا وارد فکر و اندیشه‌ ما می‌شوند و عقل را قول می‌زنند و گوهر جان ما را می‌ربایند؛ وقتی آگاهی زیاد شد دیگر دچار تشخیص اشتباه نمی‌شود و حکم اشتباه صادر نمی‌کند. بعضی از انسان‌ها اعتقاد دارند که عقل در مغز قرار دارد درست است؛ ولی مغز فرمانروای کل جسم ظاهری ما است؛ اما مغز مترجمی برای عقل است و جزئی از عقل می‌باشد و با مرگ، مغز از بین می‌رود؛ ولی عقل با مرگ از بین نمی‌رود. ممکن است که متوقف و دسترسی به آن محدود شود؛ ولی ازبین نمی رود مانند: خواب. تفکر می‌تواند مثبت یا منفی باشد و کاری که درست و منطقی باشد، می‌گوییم که عقلانی است و با عقل جور در می‌آید. انسان برای تشخیص تفکر و کارهای مثبت و منفی نیاز به ترازو دارد که به او بگوید این تفکر درست است یا غلط و این مرجع بالاتر عقل نام دارد. عقل یعنی؛ هدایت کننده و از کلمه عقال گرفته شده است؛ اگر می‌خواهیم به فرمان عقل نزدیک شوید باید تزکیه و پالایش شده باشیم.

منابع: کتاب ۱۴ مقاله و عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر

رابط خبری: مرزبان همسفر معصومه 

نویسنده: مرزبان پارک همسفر فاطمه 

ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون چهارم) دبیر سایت

ارسال: همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر پروین (لژیون هفتم) نگهبان سایت 

همسفران نمایندگی قیدار