گوش سپردن به ندای عقل قدمی به سوی تعادل

همسفر الهام در مورد دستور جلسه «وادی ششم و تاثیر آن روی من» مقاله‌ای ارائه کردند که در ادامه می‌خوانیم:
مقدمه‌:
هدف اصلی کنگره‌۶۰، تحقیقات علمی و کاربردی به منظور شناخت انسان، مواد مخدر و ارائه طریق به مصرف‌کنندگان مواد مخدر و خانواده‌های آن‌ها برای رهایی از اعتیاد می‌باشد؛ بنابراین برای شناخت اعتیاد بایستی عوامل و ترکیبات به وجود آورنده آن را بشناسیم. تا زمانی‌که این شناخت و آگاهی وجود نداشته باشد، حرکت مؤثری در درمان بیماری اعتیاد نخواهیم داشت.
چکیده مطلب:
در مقوله شناخت مواد مخدر و یا آنتی‌ایکس‌های مختلف و تأثیرات آن‌ها، کنگره‌۶۰ در طول سال‌ها فعالیت به نتایج بسیار ارزشمندی رسیده است که کمابیش در جریان آن هستید. در مقوله شناخت انسان نیز کنگره‌۶۰ آموزش‌هایی را در نظر گرفته است. بخش عمده‌ای از این آموزش‌ها در درون وادی‌ها و بخشی دیگر در آموزش‌های جهان‌بینی و دیگر متون مربوط به آن می‌باشد. همان‌گونه که می‌دانیم برای رسیدن به درمان کامل و قطعی اعتیاد بایستی سه ضلع مثلث درمان اعتیاد؛ یعنی جسم، روان و جهان‌بینی به تعادل برسند. وادی‌های کنگره‌۶۰ نقش بسیار مهم و حیاتی در شناخت ما نسبت به خودمان به عهده‌ دارند. دایره وسیع این وادی‌ها از موضوع تفکر آغاز می‌شود و در نهایت به موضوع محبت و دوباره از محبت به تفکر می‌رسد.

تاکنون ۵ وادی را در دستور جلسات سالانه پشت سر گذاشته‌ایم و اکنون نوبت به وادی ششم رسیده است. حکم عقل را در قالب فرمانروای بزرگ کاملاً اجرا نمایید.‌ در این وادی ما با دو پارامتر اساسی صور پنهان انسان؛ یعنی روح و عقل  روبرو می‌شویم. عقل، یکی از اجزا و پارامترهای اساسی صور پنهان است که نمی‌دانیم جنس آن چیست؛ حتی نمی‌دانیم کجا قرار دارد، شاید تصور شود که جایگاه آن در مغز است؛ اما باید بگویم که مغز، ابزاری در دست عقل است و مترجم و یک اپراتور می‌باشد.
عقل نیرویی است که فر‌‌ایزدی دارد؛ یعنی هر چقدر ما بیشتر در صراط مستقیم باشیم به نیروی الهی نزدیکتر می‌شویم، قوه تعقل ما نیرومندتر و فعال‌تر می‌شود، هر قدر از صراط مستقیم دور شویم، برعکس می‌شود. کار عقل سنجش و ارزیابی است، عقل میزان است و ترازو، برای این‌که به ما بگوید که خواسته‌های ما درست است یا نه. انسان دو راهنما دارد؛ راهنمای بیرونی که همان پیامبران و اولیا الهی هستند و راهنمای درون که عقل است. عقل به هیچ وجه اشتباه نمی‌کند، مگر آن‌که اطلاعات غلط به آن برسد. انسان موجودی است که به او اختیار کامل تفویض شده است و ما در زندگی روزمره مرتباً بر سر دوراهی‌ها و چند‌راهی‌های متعدد قرار می‌گیریم.
بایستی دائماً تصمیم بگیریم و راه خود را تشخیص بدهیم. به دنبال تفویض قدرت عظیم اختیار به انسان از سوی قدرت مطلق، قدرت تشخیص و قضاوت نیز به انسان داده شده است تا از عهده اختیار برآید و به بیراهه نرود، آن قدرت درونی عقل است. جایگاه عقل به قدری بلند مرتبه است که در وادی ششم گفته شد، روح با لطافت منحصر به فرد خود، تحت اراده عقل راهبری می‌شود؛ اما نفس اصلی‌ترین و اساسی‌ترین پارامتر شهر وجودی انسان و از اجزای صور پنهان است که در کلام الله شریف نیز به کرات از آن یاد می‌شود. ممکن است تاکنون از نفس بسیار شنیده باشیم؛ مثل نفس اماره، نفس لوامه، نفس مطمئنه، نفس ملهمه و غیره.
کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر به ما می‌گوید: نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت می‌کند، در ظاهر و در باطن. ما انسان‌ها و به شکل کلی تمام موجودات و مخلوقات دارای یک موجودیت هستیم. به عنوان مثال موجودیت یک انسان با چه چیزهایی تعیین می‌شود؟ بدن، هیکل و فیزیک اولین چیزی است که ما از یک انسان می‌بینیم و از روی آن می‌فهمیم که این موجود انسان و یا آدم است؛ پس موجودیت ما در ظاهر؛ یعنی چیزی که از انسان با چشم قابل رویت است را نفس تعیین می‌کند. تعیین موجودیت در باطن به این مفهوم است که موجودیت ما و کیفیت حضور ما در دنیای تفکرات ذهنیات و خواسته‌های عمیق درونی که کسی از آن‌ها خبر ندارد و موجودیت و کیفیت حضور ما در دنیای خواب و رویاها و دنیای پس از مرگ نیز برگرفته از درجه تعالی نفس ما است؛ بنابراین کیفیت و چگونگی اعمال ما در دنیای درون و خواب نشان دهنده عمق خواسته ما است.
کل خواسته‌های ما چه در ظاهر و چه در باطن مربوط به نفس است. زمانی‌که از نفس و خواسته‌های نفس صحبت می‌کنیم فقط منظور خواسته‌های بد و منفی نیست؛ بلکه خواسته‌های خوب، منطقی و درست نیز از نفس ما است. نفس آن چیزی است که در زمان مرگ،  فرشتگان الهی آن را تحویل می‌گیرند. در سیر مراحل تعالی و تکامل نفس در انسان به سه مرحله برخورد می‌کنیم: نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه.
نفس اماره:
نفس اماره؛ یعنی نفس امر کننده که پایین‌ترین مرحله نفس در انسان است. در این مرحله هر چیزی را که می‌خواهد فقط امر می‌کند و دستور می‌دهد، شخص کارهای ضدارزشی انجام می‌دهد و نه تنها ناراحت نمی‌شود؛ بلکه خوشحال‌ نیز می‌شود.
نفس لوامه:
هنگامی‌که نفس به مرحله میانه می‌رسد به او فجور وتقوا الهام می‌شود. در مرحله نفس لوامه و میانه با دو نوع الهام و القاء روبرو می‌شویم‌. هم انجام افعال ضدارزش و منفی، هم انجام افعال مثبت و ارزشی از سوی نیروی الهی به ما القا می‌شود و ما هستیم که باید تشخیص بدهیم به کدام سو برویم.
اکثر مصرف‌کنندگان موادمخدر که برای درمان اعتیاد خود اقدام می‌کنند، در این مرحله هستند‌.
نفس مطمئنه:
نفس مطمئنه؛ یعنی مرحله‌ای که انسان با اطمینان کامل نسبت به خوب بودن و یا منفی بودن افعال خواسته‌ها، مطلع و واقف است. با اطمینان انجام نمی‌دهد و یا با اطمینان انجام می‌دهد. قوه تعقل او به قدرت بالایی رسیده و مثلث دانای او رشد زیادی داشته است با اطمینان کامل، مواد مخدر مصرف نمی‌کند. متزلزل نیست، وسوسه درون او نیست و میلی نیست که با خود درگیر شود که مصرف بکند یا نکند؛  او به اطمینان رسیده است و دیگر حتی وسوسه‌ام هم به سراغ او نمی‌آید. مصرف کنندگان موادمخدر که با استفاده از روش dst کنگره ۶۰ به درمان و رهایی از نقطه نظر مصرف موادمخدر به نفس مطمئنه می‌رسد. جسم، روان و جهان‌بینی آن‌ها به تعادل می‌رسد و به درمان کامل، قطعی و بدون برگشت می‌رسند.
نتیجه‌گیری:
در این وادی ما یاد می‌گیریم که صدا و ندای درونی عقل را بشنویم و توجه کنیم. به دستورات او عمل کنیم و به او به چشم یک فرمانروای عادل و صالح نگاه کنیم. همان‌گونه که در دعای کنگره‌۶۰ از خداوند می‌خواهیم تا به فرمان عقل نزدیک شویم. نزدیک شدن به فرمان عقل چیز پیچیده‌ای نیست از انجام دادن کارهای خیلی ساده و پیش پا افتاده شروع می‌شود.

منابع: سخنان آقای خدامی و سایت.

نویسنده: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون ششم)
ارسال: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چالوس