به باور من ریشه ایمان تسلیم نیکو در برابر فرمان خداست و کلید ایمان توکل محض است؛ آنچنان که آقای مهندس بیان فرمودند: ایمان، یعنی تجلی نور خدا در انسان و این بدان معناست که همانگونه که باری تعالی از روح خود بر ما دمیده، زمانی ما انسان باایمان تلقی میشویم که صفاتی چون، رزاق، رحمان، رحیم، عالم، غفار، فتاح و ... که از نمونه صفات پروردگار است را تا حدی در خود نهادینه کنیم. کسانی که ایمان عملی دارند همیشه به مانند دریا، اقیانوس و رودخانه در حرکت، پویایی و خدمت به خلق هستند و به دیگر مخلوقات حیات میبخشند و انتظار پاداش ندارند. ریشه بسیاری از بیماریها از بیایمانی، عدم توکل، رضا و تسلیم است و این سبب ایجاد آشفتگی و در پی آن انواع بیماریهای جسم و روان میشود.
افکار بیمارگونه امراض را پدید میآورند. بیمار درگیر اعتیاد بهواسطه مصرف مواد از تعادل خارج شده و درگیر نوسانات شدید خلقی همراه با دورههایی از شیدایی و افسردگی میشود و این موضوع سبب میشود که درگیر ضدارزشهایی مانند بینظمی شود و از آنجایی که در کنگره60 رعایت نظم از جایگاه بالایی برخوردار بوده و یکی از مهمترین آموزشها در کنگره یادآوری این امر مهم به مسافران است که در پرتو رسیدن به تعادل ایجاد میشود.
تا بذری نکاریم، محصولی برداشت نمیکنیم و محصول ایمان بخشندگی و خدمت بلاعوض به خلق خداست. ایمان، یعنی قادر باشیم با تمام عشق و محبت داشتههای خود را طبق اخلاص، به دیگر مخلوقات خدا هدیه کنیم و این خدمت به خلق سبب گشایش راهها، آرامش و سبکبالی میشود و بالعکس انسانهایی که سنگ جلوی پای دیگران میاندازند و مشکل ایجاد میکنند هیچگاه روی آرامش را نخواهند دید و مانند کسی که آتش گداخته را در دست دارد، آسیبهای جبرانناپذیری به خود وارد خواهند کرد. در پایان باید بگویم که ایمان، یعنی شناخت با دل، گفتن با زبان و عمل با ارکان. خدایا ایمانمان را قوی کن که تو را در تنهایی خود گم نکنیم.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (اژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
39