کنگره دریچه‌ای از نور بود

با ورودم به کنگره، دنیایی جدید به رویم گشوده شد. من درون تاریکی بودم و کنگره، دریچه‌ای از نور بود که باعث شد، دید زیباتری نسبت به جهان اطرافم پیدا کنم و زندگی‌ام هدفمند گردد. ورود من به کنگره یعنی آموختن و زیباتر زیستن؛ اینکه می‌دیدم چگونه انسان‌ها، بدون ‌منت و بی‌توقع، به هم خدمت می‌کنند و چه زندگی‌هایی که همچون چراغی در مسیر باد بودند و راه زیبای کنگره آن‌ها را از گردباد نجات می‌داد.

می‌آموزم که جهان چه قوانینی دارد و اجرای این قوانین برای عبور از هر مرحله از زندگی، سختی‌ها و چالش‌های آن چقدر به ما کمک می‌کند. با شناخت جهان‌های پیرامون و نیروهای اطراف‌مان، حل بسیاری از مسائل برای‌مان آسان‌تر می‌شود. اینکه می‌آموزم من مورد توجه الهی هستم و برای انجام هدفی به این هستی آمده‌ام، باعث می‌شود به مشکلات و چالش‌ها با دیدی بهتر نگاه کنم. حالا می‌دانم که این مشکلات برای رسیدن من به قله‌های بالاتر ضروری‌اند و من باید مسئولیتم را در این جهان به‌نحو احسن انجام دهم.

شاید تا پیش از کنگره، فقط خوبی‌ها و بدی‌ها، نیکی‌ها و زشتی‌ها را می‌شناختم؛ ولی راه مبارزه با ضد ارزش‌ها و شناخت مسیر الهی و عبور از گردنه‌های سخت زندگی با گام‌هایی محکم؛ اما آهسته را نمی‌دانستم. خداوند به من لطفی بزرگ کرده که به‌واسطه آشنایی با کنگره بتوانم با نیروهای اهریمنی درون و بیرونم مبارزه کنم و تلاش کنم تا صراط مستقیم را بیابم؛ هدفم رضای الهی و خدمت بلاعوض به مخلوقین باشد، فرصتی که شاید شامل حال هر کسی نشود و من باید قدردان این نعمت باشم.

می‌آموزم خوب زندگی کردن را و عشق به هستی و انسان‌ها را و می‌فهمم چقدر خدمت بی‌توقع به طبیعت و تمام موجودات ارزشمند است. کنگره واقعاً مکان مقدسی است که به همه زوایای وجود انسان توجه دارد؛ غیر از درمان اعتیاد؛ جهان‌بینی و حتی تغذیه ما برایش ارزشمند است. امیدوارم بتوانم مسئولیتم را در مسیر کنگره به‌نحو احسن انجام دهم؛ زیرا می‌دانم آشنایی من با کنگره اتفاقی نبوده، حتماً مسئولیت و هدفی برای من در این‌جا وجود دارد. برای قرار گرفتن در این مسیر باید همیشه شاکر خداوند باشم.

نویسنده: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم) 
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دنا