هشتمین جلسه از دوره پنجم سری کارگاههای آموزشی لژیون سردار نمایندگی آبادان با استادی راهنما همسفر الهام و نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر نرگس با دستور جلسه «عدالت، آیا در کنگره ۶۰ همه باهم برابرند؟» در روز دوشنبه ۱۴۰۴/۰۴/۲۰ در ساعت ۱۵:۳۰ برگزار شد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
هر کدام از ما میتوانیم در حضور هم لژیونیهای خود تاثیر گذار باشیم و میتوانیم این انگیزه را به هم لژیونهای خود بدهیم که در لژیون سردار بهتر شرکت کنند.
قسمت اول دستور جلسه امروز عدالت است، تعریف همه چیز در کنگره برای ما تغییر کرد، چیزی که من قبلاً در مورد عدالت میدانستم و در بین عموم میدیدم، این بود که عدالت یعنی همه افراد به طور مساوی و برابر از همه امکانات برخوردار باشند و این را به معنی عدالت میدانستم اما در کنگره متوجه شدم عدالت یعنی هر کسی در جایگاه واقعی خودش قرار میگیرد.
تمایز افراد در شرایطی که دارند و محیطی که زندگی میکنند و بسته به تلاش و کوشش افراد و تداوم آنها در ادامه دادن در مسیری که خودشان را در آن قرار میدهند، بستگی دارد؛ این تلاش تعیین میکند هر کسی در زندگی چه چیزی را به دست میآورد و میتواند چه چیزهایی را داشته باشد یا از دست بدهد و این عین عدالت است.
مثال خیلی ساده؛ شخصی که برای کنکور تلاش میکند و در طی یکسال زحمت میکشد و از خیلی چیزها میگذرد که مثلاً رشته پزشکی قبول شود، در زمان مناسب خودش ترازوی عدالت میزان میشود و چیزی که میخواهد قبول خواهد شد؛ اما این عدالت نیست، کسی که وقتش را به گشت و گذار گذرانده و گهگداری لای کتاب را باز کرده، این ترازوی عدالت به اندازه شخصی که تلاش کرده یک میزان باشد.
این دستور جلسه ما را به معنی واقعی عدالت میرساند و به خودمان برمیگردیم، چون هر چیزی که در کنگره وجود دارد برای این است که ما در آخر به خودمان بیاییم و ببینیم چه چیزی برای ما دارد و عدالت برای این است که من به خود بگویم پس اگر بخواهم جایگاهی برای خودم به دست بیارم و چیزی را داشته باشم باید شرایط خودم را تغییر دهم؛ زمانی ترازوی عدالت براي من میزان میشود که در مسیر درستش قرار بگیرم و تلاش و تداوم در ادامه دادن آن مسیر است.
قسمت دوم جلسه این است که در کنگره همه افراد با هم برابر هستند؟ آیا در خانواده همه با هم برابرند؟ در جامعه، یک موسسه یا اداره همه با هم برابرند؟ خیر؛ پس در کنگره همه افراد با هم برابر نیستند اما به شخصیت افراد احترام گذاشته میشود.
افراد هر چیزی که دارند و ندارند را پشت در میگذارند و وارد کنگره میشوند، اینجا وقتی کنار هم مینشینیم، اصلاً مهم نیست در بیرون از چه جایگاه و شرایط مالی و اجتماعی برخوردار هستیم؛ این خیلی قشنگ است که همه یکسان هستند، از یک نوع آموزش برخوردار میشوند و اینکه افراد چقدر تلاش کنند تا خودشون را تغییر بدهند و تلاش کنند تا آگاهی خودشون را ببرند بالا تفاوتیاست که بین افراد وجود دارد.
مسلماً شخصی که از ابتدا در جلسات به خوبی شرکت میکند و برایش مهم است یک ربع قبل از جلسه حضور داشته باشد، هر هفته یک سیدی تحویل دهد و به دنبال دلیل برای آمدن به کنگره است.
دلیل برای نیامدن خیلی زیاد است، قطعاً هر شخص بعد از ده ماه، یازده ماه بسته به میزان تلاشی که داشته، ترازوی عدالت برایش میزان میشود، به رهایی و درمان میرسد و در زمان مناسب به جایگاه کمک راهنمایی میرسد یا خدمتهای دیگر؛ این شخص با کسی که خلاف این عمل کرده و آنطور که باید عمل نکرده، جایگاهشان یکسان نیست.
سفر اولی با سفر دومی در کنگره جایگاه یکسانی از نظر خدمت ندارند، به سفر دومی خدمت میدهند اما به سفر اولی نمیدهند چون ممکن است در سفر اولی عدم تعادل ایجاد شود و سفرش بهم بخورد چون اولویت در کنگره، حضور در کنگره است.
یک سفر اولی در ابتدا باید به کنگره بیاید، محبت، عشق و آموزشها را دریافت کند و در مسیر باشد؛ برای اینکه درمانش کامل شود بعد از رهایی میتواند خدمت کند و در جایگاههای خدمتی قرار گیرد؛ مسلماً سفر اولی با سفر دومی یا مرزبان جایگاهشان با هم فرق میکند.
ربط این دستور جلسه با لژیون سردار خیلی زیاد است، کسی که قبل از گلریزان تمام تلاش خود را برای گلریزان میکند و حواسش هست در آبان هر سال گلریزان داریم و خودش را برای این موضوع آماده میکند، با کسی که دو روز قبل از گلریزان با تمام تکرارهایی که در کنگره شده، خیلی فرق دارد.
نگاه میکند که چقدر میتواند پرداختی داشته باشد و این دو شخص باهم برابر نیستند، باید دقت کرد ما یک صور پنهان داریم، یک صور آشکار؛ در کنگره هم به همین شکل یک صور پنهان داریم، یک صور آشکار.
در ظاهر چیزی که همه میبینیم و در باطن چیزی که سیستم را اداره میکند و از چشم ما پنهان است اما تلاشی که ما داریم برای اینکه در خدمتها ظاهر بشویم، هیچ وقت از نگاه این سیستم پنهان نمیماند.
باید دانست تلاش مهم است، خیلی به نتیجه توجه نکنیم؛ چند ماه قبل از شروع گلریزان، حواسم باشد و با هر میزان که میتوانم پسانداز داشته باشم؛ وقتی آنقدر برایم مهم است که خدمت مالی داشته باشم و پی بردم به اینکه چرا باید خدمت مالی داشته باشم، از یکسری هزینههای اضافی خودم حذف میکنم و نسبت به برداشتی که از لژیون خود دارم تلاش میکنم.
موقع گلریزان مهم نیست مبلغ واریزی چقدر است؛ شرایط من ایجاب کرده مبلغ من ۱میلیون باشد اما تلاش من برای جمعآوری این مبلغ به اندازه کسی که پهلوان است از نظر سیستم همان اندازه است و پنهان نمیماند؛ خدمت مالی در کنگره در ظاهر مالی است اما خدمت معنوی حساب میشود.
اشخاص با مشکلات زیاد میآیند و پرداختی دارند اما بعد میگویند شرایطم خیلی بهتر شد و موقع مشکلات راه حلهای زیادی جلوی پای من گذاشته شد؛ درست است که خدمت مالی است اما در اصل خدمت معنوی است و خدمت معنوی به همراه خودش بار مالی را میآورد.
خیلی وقتها ما بهتره برگردیم به گذشته خودمان نگاه کنیم که این چند سالی که از عمر من گذشته چه کاری را براق خودم انجام دادم؛ غیر از کاری که برای خانواده برای همسر و فرزندم انجام دادم، چه کاری را برای خودم انجام دادم.
کنگره یک فرصت خیلی خیلی خوب است، سالهای آینده وقتی برمیگردیم به عقب که چه کاری در طول عمرمان برای خودمان انجام دادیم، میفهمیم کنگره تنها جایی بود که توانستیم و فرصت داشتیم، یک کاری برای خودمان انجام دهیم؛ خدمتی که انجام میدهیم برای اینکه حال کسی رو خوب کنیم و در خدمت مالی سهیم باشیم که اگر زمانی من نبودم باعث شود یک نسلی از اعتیاد نجات پیدا کند، یک خانواده و یک جامعه از اعتیاد نجات پیدا کند.
شاید آن زمان من نباشم اما خدمتی که الان انجام میدهم، سالهای سال همراه من است حتی اگر در این بعد زمینی حضور نداشته باشم اما به اسم من حک میشود و تنها چیزی است که با خود میبرم؛ خیلی کارها در طول روز انجام میدهیم و خیلی هزینه میکنیم که شاید چیزی به ما اضافه نکند؛ باید حواسمان باشد جایز است که این هزینه را داشته باشیم که به اسم ما ثبت شود و چیزی به نفس ما اضافه کند و درجه ما را بالاتر ببرد.
تقدیر دبیر جدید همسفر مولود از دبیر قبلی همسفر نرگس؛
.jpeg)
.jpeg)
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر بدریه (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
91