سلام دوستان رضا هستم مسافر. قبل از هر صحبتی خدا را شکرگزارم که در مسیر زندگیم با کنگره آشنا شدم و توانستم در مسیری قرار بگیرم که درمان بشوم، بیشتر از یک سال قبل پیام کنگره به من داده شد بنا به دلایلی نتوانستم بروم، یعنی آگاهی این را نداشتم که نمی شود همه چیز را باهم به دست آورد.
من هم درمان اعتیاد را می خواستم، هم شغلم و هم وقتم، خلاصه با کوتاه ترین راه میخواستم درمان بشوم. هرکسی در زندگی هدف دارد، زندگی بدون هدف و خواسته ممکن نیست. هدف داشتن باعث رسیدن به موفقیت می شود و دست پیدا کردن به هدف یکی از مواردی است که افراد برای رسیدن به آن برنامه ریزی می کنند من نه تنها هدف بلکه خودم را نیز گم کرده بودم.
بگذریم؛ من بار ها ترک کرده بودم، وقتی که پیام کنگره هم به من رسید سقوط آزاد بودم و در شرایط روحی و روانی بسیار بدی که داشتم، نتوانستم به آن وضعیت ادامه بدهم، باز برگشتم سر خانه اول و مصرف کردم دیگر لذتی برایم نداشت احساس می کردم با هر وعده مصرف، مانند چاه کنی هستم که ته چاه مشغول به حفاری است و روز به روز دارم پایین و پایین تر می روم به وضوح تاریکی را حس و تجربه کردم و دیگر امیدی نداشتم که بتوانم از دام اعتیاد خلاص بشوم. تا اینکه با کنگره شدم و کنگره مانند طناب و قرقره ای که بالای چاه قرار دارد من را از تاریکی و اعماق ظلمات بیرون کشید و خیلی خوشحال و قدر دان تمام این اتفاقات هستم و تا ابد مدیون کنگره خواهم بود.
نویسنده: مسافر رضا لژیون سوم
تهیه و تنظیم: همسفر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
67