نهمین جلسه از دوره نهم سری کارگاههای خصوصی آموزشی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی بنفشه شیروان، با استادی راهنما مسافر نجمه، نگهبانی مسافر معصومه، دبیری مسافر سمیه، با دستور جلسه «عدالت، آیا همه افراد در کنگره ۶۰ با هم برابرند؟» روز شنبه ۱۸ مردادماه ۱۴۰۴، رأس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان، نجمه هستم، یک مسافر.
بسیار خوشحالم و خدا را شاکرم که بار دیگر در این جایگاه هستم تا آموزش بگیرم. امیدوارم در تعطیلات به شما خوش گذشته باشد، حالتان خوب باشد، قدر سفرتان را بدانید و در کنار خانواده لذت برده باشید.دستور جلسه امروز درباره این موضوع است که؛ «عدالت؛ آیا در کنگره ۶۰ همه با هم برابرند؟»
عدالت از تعادل و عدل میآید. وقتی وارد کنگره میشویم، اولین چیزی که میبینیم، مثلث جهانبینی است که برای رسیدن به تعادل طراحی شده است. این مثلث از معرفت آغاز میشود و معرفت از کسب دانش. وقتی در مسیر معرفت، دانش و آگاهیات را بالا ببری، به عمل صالح و عمل سالم میرسی. وقتی به عمل سالم رسیدی، کائنات عدالت را برایت برقرار میکند. اما کسی که معرفت ندارد، عمل صالح و سالم انجام نمیدهد، و هیچگاه عدالت برایش برقرار نمیشود.
از بیرون شاید به نظر بیاید که همه در کنگره برابرند، اما اینجا ثابت شده که هر فرد خودش جایگاهش را انتخاب میکند. این انتخاب بستگی به آگاهی، دانش و آموزشهایی دارد که در کنگره میبیند. جایگاه یک سفر اولی با سفر دومی متفاوت است.
رهجویی که منظم است، سیدیها را مینویسد، دارو را سروقت میخورد و بهموقع در جلسات حضور دارد، طبیعتاً برخورد راهنما با او متفاوت است. نمیتوان انتظار داشت با کسی که فقط برای گرفتن نامه میآید، مثل او برخورد شود. این برابری نیست، اما عین عدالت است.جایگاه مرزبان با راهنما فرق دارد؛ مرزبان کل شعبه را مدیریت میکند. جایگاه ایجنت هم متفاوت است.
در کنگره یاد میگیریم که جایگاه افراد بر اساس آموزشها، معرفت و عملی که انجام میدهند تعیین میشود. مثلاً دو دوست یا دو خواهر با هم وارد کنگره میشوند. یکی همیشه حضور دارد، در پارک، جلسات، لژیون و کارگاهها فعال است و به رهایی میرسد. اما دیگری فقط حضور فیزیکی دارد؛ یا مشغول چای خوردن است، یا با گوشیاش سرگرم است و حواسش به جلسه نیست و بعد از مدتی بیرون میرود و میگوید: «کنگره خوب نیست، پارتیبازی دارد.» اما اینطور نیست.
هر کس خودش عدالت را برای خودش رقم میزند. ما به تازهواردین و سفر اولیها احترام میگذاریم، اما جایگاهشان با سفر دومیها فرق دارد. جایگاه دبیر، نگهبان و استاد هم با تازهوارد متفاوت است. کنگره به ما یاد داد که عمل سالم و صالح انجام دهیم.
مثلاً اگر رهجویی حضور ندارد و دلم برایش میسوزد، نباید بدون توجه به قوانین به او نامه بدهم. اگر سه هفته بدون دارو باشد، شاید از بیرون دارو تهیه کند و قدر کنگره را بداند. رهجویی که برای راهنما، خودش و نامهای که دریافت کرده ارزش قائل نیست، باید با او طبق عدالت برخورد شود.راهنما با رهجوی منظم متفاوت برخورد میکند؛ شاید حتی به رهجوی بینظم نگاه هم نکند. اما رهجویی که منظم و مهربان است، خوشبرخورد است و با همه میخندد، چه پزشک باشد، چه راهنما، چه کارگر و..، همه او را دوست دارند. در کنگره به همه احترام میگذاریم، اما جایگاهها متفاوت است.
چرا آقای مهندس شالهای رنگی میدهند؟ شال راهنما یکرنگ است، شال ایجنت رنگی دیگر و شال دیدهبان هم متفاوت است. این شالها جایگاه هر فرد را مشخص میکنند. وقتی راهنما، ایجنت یا مرزبان میشوی، باید فرمانبردار باشی.
اگر مرزبان بگوید: «لباست مناسب نیست، عوضش کن» یا «مقنعه سر کن» یا «دیر نیا»، باید بگویی: «چشم». غیر از «چشم»، حرف دیگری نداریم. اگر این قوانین را رعایت کنیم، عدالت برایمان برقرار میشود و ظلمی به کسی نمیشود. اما اگر خودسرانه عمل کنیم، اینجا جایی برای برقراری عدالت نخواهد بود.
کنگره مثل بانک است؛ جایگاه رئیس بانک با کارمند فرق دارد. کسی که اعتیاد را انتخاب کرده، چند جلسه به کنگره میآید و بعد دوباره به سمت هروئین یا شیشه میرود، آیا کنگره مسئول است؟خیر، او خودش جایگاهش را انتخاب کرده. یا مثلاً در ازدواج، اگر شریک زندگیام مشکلاتی دارد، من خودم او را انتخاب کردهام. هر کس بر اساس آگاهی و دانشش جایگاهش را تعیین میکند. اگر عدالت در کنگره برقرار نبود، امروز سفر اولیها و دومیها این آرامش را نداشتند.
کسی که آزمون راهنمایی را قبول میشود، زحمت کشیده، کتابخوانده، تست زده و چندین بار مصاحبه داده است. او حقش را گرفته است. کسی نمیتواند بگوید: «چرا او قبول شد و من نه؟» چون تو بهاندازه او زحمت نکشیدی. عدالت در کنگره همین است.
هر کس در جایگاهی که هست، عدالت برایش برقرار شده. است. اگر بخواهیم عدالت برایمان برقرار شود، باید دانش و آگاهیمان را بالا ببریم و در صراط مستقیم باشیم. وقتی سفرمان را درست انجام دهیم، عدالت برایمان رقم میخورد. میبینید که روزبهروز تعداد سفیدپوشهای شعبهمان بیشتر میشود. این عدالت نیست؟ شما با چند نفر وارد کنگره شدید که حالا نیستند؟ عدالت برای شما برقرار شده، اما آنها خودشان نخواستند.
امیدوارم همه ما معنای واقعی عدالت را درک کنیم و از کنگره طلبکار نباشیم. اینجا پارتیبازی نیست. حتی اگر فامیل باشیم، در یک لژیون نمیتوانیم باشیم. از همه شما که با سکوتتان به حرفهایم گوش دادید، سپاسگزارم.
تایپ: مسافر سمیه - نمایندگی بنفشه شیروان - لژیون یکم
ویرایش: راهنما مسافر مریم - نمایندگی بنفشه شیروان
بازبینی: مسافر فائزه
ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
21