جلسه حضوری همسفران لژیون یازدهم با استادی راهنما همسفر زهرا و دبیری همسفر فاطمه با دستورجلسه "سیدی فلز وجودی و انرژی" روز دوشنبه ۳۰ تیرماه ۱۴۰۴ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
با نوشتن و آموزش هر سیدی میتوان به جرأت بگویم از هزینه میلیونها تومان پول به روانشناس فاصله میگیریم و حتی تبدیل به یک روانشناسی شویم که با شناخت درون خود از بسیاری از مشکلات و بیماریها دور میشویم یکی از این سیدیهای آموزشی سیدی فلز وجودی است که استاد امین بسیار زیبا در مورد دانایی انسان و تشبیه آن به فلز این مسئله را برای ما شکافتند.
ایشان فرمودند: فضاها به دو دسته تقسیم میشوند فضاهای قابل تغییر و فضاهایی که غیر قابل تغییر هستند و برای تغییر آنها باید علم آن را داشته باشیم، فضاهای غیر قابل تغییر یعنی فضایی که حتی اگر ما علم و توان تغییر آن را داشته باشیم باز قادر به تغییر آن نیستیم، در آیه ۴۰ سوره نور خداوند فرمودند: که انسانها و موجودات از خود نوری ندارند مگر اینکه خداوند از نور خود به آنها بدهد.
بعضی مکانها و انسانها را خداوند مقدر نکرده به آنها نوری بدهد و اگر ما بخواهیم به زور به آن مکان یا انسان نور را برگردانیم هیچ چارهای نداریم مگر اینکه از نور و توان خود که خداوند به ما داده آن شخص یا مکان را احیا کنیم؛ اما به محض برداشتنِ نور ما آن مکان دوباره به تاریکی مطلق برمیگردد و اگر ما روی این کار اصرار بورزیم باعث میشود که خود نیز از مسیر خارج شویم و نیرو و توان لازم را برای ادامه کارهای خود نداشته باشیم.
گاهی افراد وارد کنگره میشوند مانند پدر و پسر یا دو برادر یا دو نفر دوست یک نفر رها میشود و دیگری همچنان در تاریکی اعتیاد به سر میبرد در اینجا وظیفه چیست آیا باید برای درمان او تلاش کرد؟ اگر فرد خواسته تغییر نداشت و حتی فرد رها شده را دعوت به تاریکی کرد باید با احترام از او فاصله گرفت که با انجام عمل سالم ما قدرت تشخیص پیدا میکنیم و یک حسی به ما داده میشود که کجا و در چه مکانهایی باید برویم با چه افرادی نشست و برخاست داشته باشیم درغیر این صورت برای ما قابل تشخیص نیست.
در مورد فلز وجودی انسانها حضرت محمد(ص) را مثال زدند که با شرایط سخت زندگی مانند از دست دادن پدر و مادر و پدر بزرگ و شرایط سخت آب و هوایی عربستان زمینه برای ایشان مهیا بود تا در مسیر خلاف قدم بگذارند، اما تبدیل به انسانی میشود که دنیا را دگرگون میکند و این به دلیل فلز وجودی ایشان است فلز افراد با یکدیگر تفاوت دارد فلز وجودی همان دانایی انسان میباشد.
گاهی انسان در کنار فردی قرار میگیرد اگر در یک سطح انرژی باشند اشکالی به وجود نمیآید؛ اما اگر اختلاف زیاد باشد فردی که فلز بهتری دارد آسیب میبیند باید مراقب باشیم که هر چیزی با همجنس خود هماهنگ شود فلز افراد قابل تغییر است مانند فلز فرد مصرفکننده که قابل تغییر است مسافر با کاهش هر پله خواب او با کیفیت میشود و انرژی به کالبد دوم انتقال میدهد.
سپس این انرژی را به الکترونهای سلول انتقال میدهد و با افزایش انرژی سلول، عملکرد سلولها تغییر میکند و فرد در طول سفر احساس تولد دوباره را تجربه میکند نکته دیگر در مورد حقههای نفس است که فرد با قانون ذرهذره وارد تاریکی میشود و برای خروج از تاریکی باید از همان حقه ذره ذره استفاده کند.

مشارکت اعضای لژیون:
مشارکت همسفر نفیسه:
در قسمت اول سیدی در مورد مکان و زمان صحبت شد، که برخی از مکانها و افراد غیر قابل تغییر هستند و هر چه هم که ما برای آن ها انرژی و وقت بگذاریم نتیجهای در بر نخواهد داشت گرچه علم و تخصص آن را هم داشته باشیم و تا زمانیکه اذن برای او صادر نشود بی نتیجه خواهد بود. در این مورد آیهای از قرآن آمده است که میفرماید: «هیچ موجودی و مکانی نوری در آن تابیده نمیشود مگر آنکه خداوند او را عطا کند.» بنابراین ما هر چه با تلاش، نور و انرژی خود خواستار آبادانی مکانی باشیم موفق نخواهیم بود و همیشه آقای مهندس هم در سیدیهای خود مطرح نمودهاند که راهنماها وقت و انرژی خود را برای رهجویانی که خواسته رهایی در وجود آنها نیست نگذارند، در مورد موضوع مکان من نیز تجربهای دارم، مسافر من به دلیل شغل خود همیشه در حال کرایه کردن مغازه است و گاهی بعضی از این مکانها کاسبی به خوبی انجام نمیگیرد و قابل تغییر نیست؛ بنابراین بایستی برای انتخاب مکان مناسب و همچنین نشست و برخاست با افراد مناسب سطح دانایی خود را افزایش دهیم و به قدرت تشخیص برسیم، در مبحث دیگر در مورد فلز وجودی افراد صحبت شد که استاد فرمودند: تفاوت انسانها به خاطر فلز وجودی آنها است، شاید دو نفر که به پتانسیل وصلهستند مثلاً عملکرد دو هروئینی به یکدیگر متفاوت است، یکی با تخریب کمتر و دیگری با تخریب بیشتر. در زمان پیامبر در آن وضعیت و بحران اقتصادی و عاطفی هر کسبه جای ایشان بود ممکن بود جنایتکار و با تخریب بالایی باشد اما یکی پیامبر شد و دیگری ظالم و ستمگر و این بستگی به فلز وجودی و دانایی هر کس دارد، هر چه سطح دانایی فرد بالاتر باشد فلز وجودی مرغوبتری خواهد داشت، در مورد انرژی صحبت شد، زمانیکه افراد هم حس در کنار یکدیگر قرار میگیرند که میتواند برای آنها خوشایند یا ناخوشایند باشد و حتی ممکن است فلز وجودی آنها نیز یکسان نباشد که در اینجا تبادل اطلاعات و انرژی اتفاق میافتد و باعث سازندگی و رشد ما خواهد شد، اما زمانی هست که فلز وجودی افراد شبیه به یکدیگر است اما در کنار هم قرار نگرفتهاند و در جاییکه یکی از آنها فلز وجودی بهتری دلشت، انتقال انرژی صورت میگیرد در این صورت کسیکه خوب و سالمتر است ضرر میکند، چون انرژی آنهابه فردی که برتر است منتقل میشود، زمانی با عبور جریان برق از دو فلز به یک پتانسیل یکسان وصل میشوند که یکی از آنها جریان برق را عبور میدهد و دیگری عبور نمیدهد و یا حالا نارسانا است و یا جنس فارس نا مرغوب است، یک مسافر باید تا پایان سفر خود بتواند جنس فلز وجودی خود را تغییر داده و آن ناخالصیهای وجودی را با ترکیه و پالایش خارج کند.
مشارکت همسفر آرزو:
گاهی اوقات با وجود علم و مصرف انرژی؛ اما باز قادر به تغییر فضا نیستیم، و نیرو و توان خود را در جایی که باز خوردی ندارد تلف میکنیم و سالیان سال انرژی و وقت خود را صرف مکان و یا شخصی میکنیم که از خود نوری ندارد، در این سیدی متوجه شدیم که هیچ موجودی از خود نوری ندارد مگر اینکه خداوند به او نور داده باشد و با عدم آن نور به تاریکی مطلق بر خواهد گشت، گاهی ما برای شخص وقت میگذاریم که او را تغییر دهیم، من آرزو در بسیاری از زمانها برای اطرافیان خود وقت و انرژی میگذارم و از انرژی خود به آنها میدهم که آن شخص را تغییر بدهم؛ اما تا زمانی این امکان پذیر است که من از نور خود به آن شخص دهم و به محض اینکه با خستگی از این مرحله کنار رفتم افکار منفی نیز به سراغ آن شخص خواهد آمد؛ زمانیکه با توان و نیروی خود با تأکید و اصرار کاری را انجام میدهم و به نتیجه مطلوب نمیرسم باعث میشود از آن مسیر خارج شوم، انسانها با نرسیدن به نتیجه مطلوب تلاش خود را متوقف میکنند و تصمیم به هجرت میگیرند و با جدا شدن افرادی که پیوند محبت دارند از یک فاز وارد فاز دیگر و باعث باز شدن قفل میشوند به قول آقای مهندس باید فرد نسبت به آن موضوع محروم شود تا محرم شود و با انجام عمل سالم به قدرت تشخیص برسد و بداند که به چه مکانی برود و با چه افرادی نشست و برخاست کند و حریمها را رعایت کند گاهی اوقات فضاها قابل تغییر نیستند شخص باید به اندازه سهم خود تلاش کند من نمیتوانم تمام انرژی خود را از نظر توان، نیرو و زمان صرف کنم و به نتیجه دلخواه نرسم و بدانم که تفاوت انسانها در فلز آنها است شاید شخصی معتاد باشد؛ اما برای رسیدن به هدف خود تلاش بسیار میکند، من نیز برای رسیدن به هدف در جهت ارزشها باید تلاش کنم هر چند در مسیر به موانع بسیار برخورد کنم؛ اما باید مقاوم باشم تا به نتیجه نهایی برسم.
مشارکت همسفر زهرا؛
دو نوع فضا همیشه وجود دارد که یک نوع آن قابل تغییر است و دیگری غیر قابل تغییر میباشد و برای تغییر فضا باید علم آن را داشته باشیم. من قبل از ورود به کنگره همیشه در صدد تغییر اطرافیان خود بودم در صورتیکه هرگز علم این کار را نداشته و برای رسیدن به نتیجه مطلوب بسیار انرژی صرف میکردم، در قسمت دیگری از این سیدی در مورد فلز وجودی انسانها صحبت شد که منظور همان دانایی افراد بود. در مورد انتقال انرژی فرمودند: مثل این است که زمانی با کسی میخواهیم صحبت کنیم یا چیزی را به کسی آموزش دهیم از انرژی خود استفاده میکنیم و در اینجا طرف مقابل با گرفتن انرژی ما ممکن است حالش خوب شود اما خود مورد اذیت واقع شویم، در مورد مقاومت در مقابل تغییرات منفی صحبت شد که ما باید با رفتار درست بسیار مقاوم باشیم و زمانی میتوانیم مقاومت کنیم که خود را تزکیه و پالایش کنیم.
مشارکت همسفر زهره:
برای انجام هر کار ابتدا باید عشق به آن و سپس اجازه آن کار را داشته باشیم، در برخی کارها شاید عشق لازم باشد ولی اجازه آن نیست و خداوند اذن انجام آن کار را نداده است و باعث شکست من در انجام آن کار خواهد شد، ما قادر به تغییر انسانها نیستیم و نباید برای کسانیکه خواسته ندارند انرژی و زمان گذاشت، من زهره در این سی دی آموختم نمیتوانم با اصرار مسافر خود را تغییر دهم، زیرا خواسته درونی او هنوز قوی نشده که سفر خوبی داشته باشد و تنها این کار باعث هدر رفتن انرژی من خواهد شد، بنابراین بهتر است تغییرات را روی خود انجام دهم و به آن تبدیل لازم برسم. فردی که در تاریکی است بایستی با تمام وجود تاریکیها را لمس کند که به روشنایی برسد و اما زمانیکه من به او نور دهم روزی با تمام شدن نور فرد به تاریکی دوباره بر میگردد، برای خدمت به دیگران باید آن علم را داشته باشیم که بتوانیم خدمتی را انجام بدهیم ، مانند علمی که آقای مهندس در درمان اعتیاد داشتند و توانستند به دیگران خدمت کنند، در این سیدی در مورد مکان صحبت شد، که ما نمیتوانیم مکان را تغییر دهیم و حضرت محمد(ص) با تلاش زیاد خود موفق شدند که مردم را به دین اسلام دعوت کنند و در نهایت حجرت کردند و سپس انسانها متوجه اشتباه خود شدند، در مورد فلز وجودی فرمودند: که فلز وجودی حضرت محمد(ص) خوب بود که توانستند در کارهای خود موفق باشند و محیط باعث نمیشود که مثلاً من زهره بگویم محیط باعث بد شدن من بوده است، به قول معروف انسان با ذات خوب علم و آگاهی مطمئناً رشد میکند و امیدوارم با دریافت آموزشهای کنگره بتوانم فلز وجودی خود را تغییر دهم، من برای خودم مثالی زدم و آن فلز مس بوده که به طلا تبدیل خواهد شد، آن چیزی که انسانها را به یکریگر نزدیک میکند انرژی است و اینکه اگر از دو جنس مخالف باشه باعث تخریب خواهد شد و آن جنسی که بهتر است از بین خواهد رفت و تخریب بیشتری میبیند، من با گرفتن این آموزشها متوجه شدم زمانی که با طرف مقابل هم نظر نیستم برای اثبات حرف خود اصرار نکنم.
ویرایش: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
عکس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
نمایندگی همسفران سلمانفارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
260