جلسه سوم از دوره سوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی همسفر روح الدین ، نگهبانی مسافر یونس و دبیری مسافر ماشالله، با دستور جلسه «عدالت ، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟» سه شنبه ۲۱ مرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارنمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان روح الدین هستم یک همسفر.
خدا را شکر میکنم که در بین شما هستم و از ایجنت محترم آقا پژمان تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه بنشینم تا آموزش بگیرم و خدمت کنم.
دو هفته تعطیلات داشتیم و به چیزی که من فکر میکردم این بود که در این تعطیلات چقدر من میتوانم استفاده کنم و به اعتقاد من اصلا خود عدالت هم به همین معنی است، که تا زمانی که نتوانم آنچه را یاد گرفتم و آن دانستههایم را به عمل بیاورم نمیتوانیم به آن حال خوش برسم، چرا آقای مهندس همیشه حالشان خوش است؟ چرا وقتی ما پیش آقای مهندس میرویم اینقدر انرژی میگیریم؟ چرا ما با گوش دادن به سیدیهای آقای مهندس حالمان خوب میشود؟ چون حرف ایشان با عملشان یکی است و آنچه در کلام میگویند در عمل هم اجرا میکنند.
در واقع حال خوش ما بستگی به این دارد که چقدر این سیدیها و این دستور جلساتی که هر هفته برای ما میآیند که به نظر من هرکدام به اندازه یک کتاب معنی و مفهوم دارند، چقدر اینها را فرا بگیریم و چقدر آنها را عملی کنیم و به اندازه همان حال دلمان خوش میشود و این عین عدالت است.
ما در کنگره نمیتوانیم خلاف کنگره حرکت کنیم، چون که اینجا بر پایه نظم و انضباط است و ایجنت و مرزبان هم دارد، ولی چقدر از این آموزشگاه کنگره ۶۰ من آموزش میگیرم و چقدر از آنها فرا بگیرم و در بیرون از کنگره آنها را اجرا کنم، این بستگی به من دارد.

به نظرم مهمترین جایی که من باید آن دانستههایم را اجرایی و کاربردی کنم در گروه خانواده است، چون در خانواده کسی من را مجبور نمیکند که من چگونه برخورد کنم، و اینجاست که من به میزان آن چیزی که آموختم و نشان میدهد که چه چیزی آموزش گرفتم و در خانواده مشخص میشود، برای مثال: من در خانواده میتوانم پایم را دراز کنم و کسی هم به من خورده نمیگیرد، و همینطور میزان احترامی که به همسرم و بچهام میگذارم، و اما چیزی که باعث میشود این کار را نکنم میزان شناخت، آگاهی و معرفت من است.
در واقع به نظر من اگر کسی میخواهد خودش را محک بزند باید ببیند در خانواده رفتارش چگونه است، اگر من به شعبه میآیم آدم خوبی هستم و در جامعه هم آدم خوبی هستم، ولی در خانواده حرمتها و آموزشها را اجرا نکنم این نشان دهندهی این است هنوز آموزشها را کامل کاربردی نکردم و حال خوش من هم دقیقا به این بستگی دارد و این عین عدالت است.
در بیرون از کنگره میگویند: عقل انسانها به چشم انسان است، یعنی نگاه میکنند میبینند مثلا اگر من یک کارمند هستم ظاهرم را نگاه میکنند که من چقدر تلاش میکنم و بر مبنای آن تلاشم به من جایگاه میدهند و ارتقا پیدا میکنم، ولی یک تفاوت اساسی بین بیرون و کنگره است، که کنگره خدمتگزاران را بر مبنای صورپنهان انتخاب میکند، یعنی اگر من در ظاهر خیلی خوب باشم ولی در درون ندانم برای چی دارم خدمت میکنم، جایگاه به من نمیدهند و یا اگر در جایگاهی هم باشم خدمتم را درست نمیتوانم انجام بدهم و به مرور زمان، جایگاه از من گرفته میشود، و این تفاوت و رکن اصلی است که من آیا آن خدمتی که میکنم از صمیم قلب است؟ چرا دو نفر به کنگره میآیند و یکی پیشرفت میکند و دیگری خیر؟ ولی در ظاهر هر دو دارند سیدی مینویسند و اگر راهنما فرمانی میدهد هم به اجرا در می آورند، ولی در آخر یکی ارتقا جایگاه پیدا میکند و دیگری نه، چون این دقیقا به صورپنهان برمیگردد، که آیا تو در دلت با عشق داری خدمت میکنی؟ یا داری برای ظاهر سازی خدمت میکنی؟ این را باید متوجه بشوم که هر چه در درون باشد رشد میکند و در بیرون زیبا میشود.
این را من باید متوجه بشوم که هر چی بکارم برداشت میکنم، چون این کلام خداوند است و خداوند در کمین نشسته است، برای مثال: من در بیرون کاری انجام میدهم و ۲ سال میگذرد و یک جایی جوابش را میگیرم، کاری که من انجام میدهم ممکن است ۱۰ سال بگذرد ولی یک جایی یقه آن را میگیرند و من به دیروز خودم نگاه میکنم و میگویم چرا برای من اتفاق افتاد؟ ولی نمیدانم این نتیجه کاری است که ۱۰ سال پیش انجام دادم و آن موقع میگویم چرا من؟ این در حالی است که خداوند هست تا این عدالت برقرار باشد و این عین عدالت است.
در کنگره هیچ کس نمیتواند عدالت را اجرا نماید مگر اینکه شناخت و آگاهی داشته، معرفت و عمل سالم انجام دهد و به همان میزان عدالت برایش برقرار میشود و به همان میزان حال خوش نصیبش میشود.
از این که به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.
گروه سایت نمایندگی دزفول
عکاس: مسافر رضا
تایپ گزارش: مسافر داود
ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار
- تعداد بازدید از این مطلب :
108