باید بگویم که تا قبل از ورودم به کنگره، همیشه فکر میکردم عدالت؛ یعنی تقسیم مساوی همه چیز بین انسانها؛ اما وقتی وارد کنگره شدم، فهمیدم عدالت؛ یعنی «هرکس به اندازه تلاش و خواست خودش برداشت میکند.» کسی که حرکت میکند، یاد میگیرد، مینویسد و خدمت میکند، صعود میکند و کسی که فقط میآید و میرود، بدون حضور قلب، همانجا که هست باقی میماند. در کنگره هیچکس به خاطر ظاهر، سن، تحصیلات، جنسیت یا حتی بیماری قضاوت نمیشود. نه مرزبان، نه تازهوارد، نه راهنما، نه همسفر و نه کودک؛ همه در چهارچوب قانون و حرمت، یکسان دیده میشوند. اما در نتیجهها و جایگاهها تفاوت وجود دارد، چون عملکردها متفاوت است.
کنگره مانند یک زمین بازی است که دروازههایش به روی همه باز است؛ اما اینکه چه کسی گل میزند، بستگی دارد به این که چه کسی تمرین کرده، عرق ریخته، باور کرده و مسیر را با ایمان قلبی ادامه داده است. اینجا هرکس بهای چیزی را که میخواهد، با دل و جانش میپردازد. کسی نمیتواند بدون حرکت انتظار پاداش داشته باشد و هیچکس بدون دلیل سقوط نمیکند. من دیدهام همسفری با صبوری و ایمان، به آرامشی رسیده که خیلیها آرزوی آن را دارند؛ و همسفری دیگر با گلایه و مقایسه، از مسیر خارج شده است. عدالت در کنگره؛ یعنی اینکه خدا در هیچ چیز کوتاهی نمیکند؛ فقط باید ببینی که خودت را تا چه اندازه برای دریافت آماده کردهای. یاد گرفتم که کنگره برای من، ترازویی شد برای سنجش خودم، نه ابزاری برای قضاوت دیگران.
عدالت، از آن مفاهیمیست که انسان همواره در جستجوی آن بوده؛ گاه آن را مطالبه کرده و گاه از نبودش شکایت نموده است. اما آیا عدالت یعنی مساوات؟ آیا بهراستی برابری ظاهری، نشانه عدل است؟ در پاسخ به این پرسش، کنگره۶۰ درهای نگاهی تازه را به رویمان میگشاید. در این مکان مقدس، جاییکه انسانها نه با گذشتهشان قضاوت میشوند و نه با عنوانشان سنجیده، بلکه با خواستنشان مسیر میسازند، تعریف عدالت دگرگون میشود. کنگره به ما میآموزد که عدالت، همان ترازوییست که عمل و نتیجه را در تعادل نگه میدارد؛ نه پاداشی بیش از استحقاق میدهد و نه مجازاتی فراتر از عملکرد.
در کنگره۶۰، همه افراد از یک نقطه آغاز میکنند، یک صندلی ساده، یک راهنما، یک لیوان چای، یک مسیر؛ اما آنچه در ادامه رخ میدهد، کاملاً بستگی به خود فرد دارد. آیا با جان و دل گوش میدهد؟ آیا سیدیها را مینویسد؟ آیا خدمت میکند، در صفها میایستد و درون خود را واکاوی مینماید؟ اگر پاسخ مثبت باشد، جهان پیرامونش آرامآرام دگرگون میگردد. عدالت در کنگره، بر پایه «قانون هستی» استوار است؛ قانونی که میگوید هرچه میکاری، همان را درو خواهی کرد. نه زودتر نه دیرتر؛ بلکه دقیق، بههنگام و متناسب با بذر کاشتهشده. اینجا اگر بخواهی در سایه بمانی، کسی برایت خورشید نمیآورد؛ اما اگر بخواهی بدرخشی، حتی از دل تاریکی، نور راهت را خواهد یافت.
در اینجا، هیچکس به اجبار بالا نمیرود و هیچکس به اجبار پایین نمیماند. عدالت در کنگره یعنی «تساوی در فرصتها»، نه در نتایج. همه فرصت آموزش دارند؛ اما نه همه شاگردی میکنند. همه فرصت خدمت دارند؛ اما نه همه دل میگذارند. همه میتوانند بجنگند؛ اما نه همه تسلیم نفس نمیشوند. کسی که اکنون بر صندلی مرزبانی نشسته، روزی رهجوی خامی بوده که در سکوت، گوش جان سپرده است. کسی که امروز در جایگاه کمکراهنماست، روزی با چشمانی اشکآلود وارد کنگره شده. پس مقام امروز، ثمرهٔ حرکت دیروز است.
عدالت در کنگره، همان عدالتیست که در جهان جاریست؛ نه مهربانی بیحساب، نه قهر بیدلیل، بلکه پاسخ دقیق اعمال. اینجا قانون حکمفرماست و در پناه قانون، امنیت و آرامش متولد میشود. آری در کنگره۶۰ همه انسانها «یکسان محترماند» اما نه «همسان در نتیجه». نتیجه را عملکرد تعیین میکند، نه آرزو. در پایان باید گفت، کنگره ۶۰ همان مدرسهایست که در آن، عدالت نه در شعار، بلکه در ساختار تنیده شده است. هر مسافر و همسفری که راه را بشناسد و خالصانه قدم بردارد، بیتردید پاداش خویش را خواهد گرفت. پاداشی به نام آرامش، آگاهی و آزادی.
نویسنده: همسفر فرشته، رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون پنجم)، نمایندگی حکیم هیدجی (رشته ورزشی شطرنج)
رابط خبری: همسفر فاطمه، مرزبان خبری نمایندگی حکیم هیدجی، رشته ورزشی دارت
ویرایش و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر الهه از نمایندگی صالحی، دبیر سایت، رشته ورزشی دارت
گروه ورزش همسفران کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
25