English Version
This Site Is Available In English

عدالت در کنگره۶۰ یعنی، فرصت برابر برای درمان و ساخته‌ شدن

عدالت در کنگره۶۰ یعنی، فرصت برابر برای درمان و ساخته‌ شدن

بارها با خودم خلوت کرده‌ام و از خود پرسیده‌ام؛ آیا عدالت یعنی همین‌که همه باهم برابر باشند! اما از زمانی‌که به لطف خداوند وارد کنگره۶۰ شده‌ام، آموختم که عدالت با برابری از زمین تا آسمان تفاوت دارد. شخصی که وارد کنگره می‌شود از پزشک تا کارگر ساده و ثروتمند یا فقیر فرقی نمی‌کند، همه در مسیر آموزش و درمان یکسان‌ هستند و از یک روش، یک محیط، یک صندلی و حتی یک نوع پذیرایی استفاده می‌کنند؛ اما تفاوت در جایی دیگر است و سهم هرکس از آرامش و حال خوش سفر، یکی نیست.
علت این‌که آقای مهندس همواره آیه شریفه  لَیسَ لِلإِنسانَ اَلا ما سَعی را بیان می‌کنند، چیست! یعنی انسان هیچ‌چیزی نیست جز آن‌چه تلاش می‌کند؛ زیرا کنگره بر مبنا عدالت، معرفت و عمل سالم بنا شده و هرکس به‌اندازه‌ ظرفیت، خواسته و تلاشش خود و ظرفی که خود برای خود می‌سازد، بهایی که برای حرمت‌ها، قوانین و آموزش‌ها می‌دهد و به‌اندازه‌ای که جسم، روان و جهان‌بینی‌اش به تعادل می‌رسد، برداشت می‌کند؛ مثال بارز این موضوع، لژیون سردار و مسافران و همسفرانی هستند که با دل‌ و جان منتظر گلریزان بوده تا ببخشند؛ زیرا ظرف وجودی‌شان بزرگ‌ شده و بخشندگی در درونشان ریشه کرده است.
راهنمایان و خدمت‌گزاران، مانند کسانی هستند که کنار رود زلالی نشسته‌اند، آب جاری، شیرین و گوارا است؛ بنابراین شخصی یک لیوان برمی‌دارد، دیگری یک بطری بزرگ که راهنمایان تلاش می‌کنند این جریان هیچ‌زمان قطع نشود تا با رود یکی شوند و خود را به اقیانوس برسانند؛ چراکه این‌گونه هم خود سیراب می‌شوند و هم دیگران را سیراب می‌کنند.
من در کنگره آموختم همه‌چیز بستگی به خواسته‌ خودم دارد. همان‌گونه که آقای مهندس می‌فرمایند: بعضی اشخاص فقط می‌خواهند درمان شوند و پس از درمان به‌دنبال زندگی‌شان می‌روند؛ اما بعضی ماندگارند و خالصانه خدمت می‌کنند تا حال دیگران نیز خوب شود و این زنجیره ادامه پیدا کند. عدالت در کنگره یعنی هیچ‌کس از آموزش محروم نمی‌شود و هیچ‌کس از مسیر رانده نخواهد شد و این خودِ ما هستیم که چگونگی حرکت و رسیدن به‌حال خوش را انتخاب می‌کنیم؛ همچنین عدالت یعنی اگر منِ همسفر، خواسته داشته و بدون چشم‌داشت تلاش کنم، خداوند کنگره و راهنما را در مسیر راهم قرار داده تا دستم را بگیرند و برای رسیدن به درمان و مقصد یاری‌ام کنند.
در این مسیر هیچ‌کس به جز خودم، مانع من نیست. گاهی‌اوقات به سرگذشت آقای مهندس حسین دژاکام در کتاب «عبور از منطقه ۶۰درجه زیر صفر» و نیز عملکرد پیشکسوتان نگاه می‌کنم که همه خدمتگزار بوده و هستند؛ چراکه یکی راهنما، یکی ایجنت، یکی مرزبان و یکی دیده‌بان می‌شود؛ اما همه از همان نقطه‌ای شروع کردند که من و مسافرم شروع کرده‌ایم؛ بنابراین انتخاب با خودمان است که تلاش کنیم یا همان‌جا بمانیم. من در این مکان آموختم عدالت یعنی هیچ‌کس بیشتر یا کمتر از حقش نمی‌گیرد، عدالت یعنی فرصت برابر برای درمان و ساخته‌ شدن؛ اما نتیجه برابر نیست؛ زیرا نتیجه را حرکت صحیح، خواسته‌ واقعی، تلاش خالصانه و فرمان‌برداری مشخص می‌کند.
عدالت یعنی من هر اندازه در انجام خدمت صداقت داشته، سی‌دی بنویسم و تحت امر راهنما باشم، سهمم از حال‌خوش نیز همان‌قدر بیشتر می‌شود و چه حس خوبی‌ است که می‌دانم هیچ‌کس به‌اندازه‌ خودم در رسیدن به حال‌خوش و آموزش گرفتنم سهم ندارد؛ چراکه سهم من بستگی به تفکر، آموزش و تجربه من دارد که برای کسب دانایی چقدر تلاش کرده تا هم خود و هم خانواده‌ام را نجات دهم؛ بنابراین هرچه نیت خالص‌تر باشد، سهم من از حال‌خوش بیشتر خواهد بود. عدالت برای من در کنگره یعنی هرچه بکاریم، همان را برداشت می‌کنیم، نه کمتر و نه بیشتر و این زیباترین عدالتی‌ است که در تمام عمر دیده‌ام و با تمام وجود آن را حس کرده‌ام. امید که بتوانم در ادامه این مسیر، آموزش دریافت کرده و خدمتگزار باشم.

تایپ: همسفر رحیمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دهم)
ویرایش و رابط خبری: راهنما همسفر آسیه (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون هشتم)، دبیر سایت
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیک‌آباد)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .