English Version
This Site Is Available In English

در کنگره همه با هم برابر نیستند.

در کنگره همه با هم برابر نیستند.

جلسه نهم از دوره یازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه  مسافران نمایندگی یوسف، با استادی مسافر سعید، نگهبان مسافر اصغر و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه  "عدالت، آیا همه افراد در کنگره ۶۰ باهم برابرند؟"  روز دوشنبه ۲۰ مردادماه ۱۴۰۴  ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

در ابتدا میخواستم از حال و احساسم بگویم و از تجربه خودم در رابطه با ترک و درمان اعتیاد در این سال ها صحبت کنم. بنده از سال ۷۹ وارد NA شدم و با کنگره ۶۰ آشنایی نداشتم ،چند سالی بود که درگیر تریاک شده بودم ولی مواد اصلا با روحیات من سازگار نبود و من را عصبی و پرخاشگر میکرد، تا بالاخره شروع به رفتن در جلسات کردم و تا سال ۱۴۰۲ هم ادامه داشت. یعنی حدود ۲۵ سال من به این جلسات میرفتم، ولی به یکسال نمیکشید که من دوباره شروع به مصرف مواد میکردم حتی تولد یکسال پاکی هم گرفتم اما به دروغ چون چند ماه قبل من مواد زده بودم ولی اعلام نکردم،تمام مدت به این موضوع فکر میکردم که چرا من با این قدمت حضور در جلسات نمیتوانم پاکی خود را حفظ کنم و در نهایت در همین جلسات بود که توسط یکی از دوستان که تجربه رهایی ۶ ساله داشت با کنگره ۶۰ آشنا شدم، او به من گفت که اصلا نمیخواهم بگویم کدام موسسه بهتر است من با کنگره توانستم به ۶ سال رهایی برسم، اینجا بود که جرقه این موضوع در ذهن من خورد که چطور این جوان توانسته ۶ سال بدون وسوسه، رهایی خود را حفظ کند.
یکی از دلایلی که من در ذهن خودم داشتم که چرا پاکی من مستدام نیست این بود که افراد حاضر در این جلسات مصرف و نوع زندگیشان با من متفاوت است و من خودم را جدا از آنها میدیدم، وقتی به کنگره ۶۰ آمدم دیدم همه اعضا مثل من هستند و من به آنها حس نزدیکی بیشتری میکردم و هنوز هم که دوستان من در NA با من تماس میگیرند به آنها نمیگویم که من در کنگره ۶۰ عضو هستم چون انها موسسات دیگر را قبول ندارند.
این تجربه ی ۲۵  ساله ی من از شرکت در جلسات NA بود که میخواستم با شما به اشتراک بگذارم، نمیخواهم بگویم که NA خوب نیست ولی با روحیات من سازگار نبود.در رابطه با دستور جلسه باید بگویم که به نظر بنده همه باهم در کنگره برابر نیستند و جایگاه آنها به تلاشی که میکنند بستگی دارد و اگر بخواهم خودم را مثال بزنم با یکی از دوستانم در لژیون که هر دو باهم وارد کنگره شدیم، به دلیل عدم فرمان برداری من، سفر من طولانی تر شد، چون من سالها قبل کتاب ۶۰ درجه را خوانده بودم فکر میکردم میتوانم خودم را به رهایی برسانم و به صحبتهای راهنما گوش نمیکردم ولی در لژیون که به برادرهایم نگاه میکردم و متوجه حال خوب و سرحالی آنها میشدم فهمیدم که کار من ایراد دارد و پس از یک وقفه دو ماهه که از کنگره جدا شدم تصمیم گرفتم که اینبار به تمام فرامین راهنما گوش دهم و تازه به حال خوب رسیدم.در آخر میخواستم دوباره تاکید کنم که جایگاه هر فرد بستگی به عملکرد و تلاش او دارد و به نظر من پاداش فرمان برداری از راهنما حال خوب است.


 

 

تهیه گزارش و عکس: مسافر رضا
تایپ و ارسال: مسافر سپهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .