مبنای عدالت، تلاش فرد است

عدالت در لغت به معنی انصاف داشتن، هماهنگی و تعادل است؛ یعنی هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد. ما در خیلی از مواقع به اشتباه معنی عدالت را با مساوات و برابری یکسان می‌دانیم؛ در حالی‌که اصلاً این‌طور نیست و عدالت و برابری، معنای متفاوتی با هم دارند. معنی لغوی برابری به‌ معنی تساوی و رفتار یکسان و بدون تبعیض با همه افراد به ویژه در حقوق و فرصت‌ها است. در کنگره۶۰ همه افراد برای رسیدن به درمان از یک فرصت برابر برخوردار می‌شوند، بدون در نظر گرفتن شرایط مالی و اقتصادی، دین و مذهب، طبقه اجتماعی، سطح سواد و هر عاملی که در بیرون از کنگره ممکن است باعث وجه تمایز و تبعیض بین افراد باشد. در کنگره، همه افراد در یک موقعیت برابر و بدون تبعیض قرار می‌گیرند. همه اعضا خدماتی را دریافت می‌کنند که از هر لحاظ برای همه یکسان است. منابع آموزشی، سی‌دی‌ها، کتاب‌ها برای همه اعضا یکسان است. برخورداری از حمایت راهنما، شرکت در کارگاه‌های آموزشی نیز نقطه مشترک بین تمام اعضای کنگره است و هر شخص به محض ورود در کنگره از تمام این امکانات و خدمات به‌طور کاملاً یکسان و برابر برخوردار می‌شود.

آن‌چه که مبنای عدالت است، میزان تلاش هر فرد است؛ چرا‌که عدالت یعنی هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد‌. در کنگره۶۰ فرصت‌ها یکسان است و هر فرد با میزان تلاش و خدمتی که انجام می‌دهد جایگاه خودش را تعیین می‌کند. تصور این‌که عدالت؛ یعنی همه با هم برابرند، کاملاً اشتباه است. آیا می‌توانیم بگوییم که دانایان با نادانان برابرند؟ آیا می‌توانیم بگوییم آنهایی که خدمت می‌کنند و آنهایی که خیانت می‌کنند برابرند؟ اعضای کنگره۶۰ بر مبنای خدماتشان، کارهایی که انجام می‌دهند، شخصیت‌شان، مهربانی، محبت و صداقت‌شان ارزش‌گذاری می‌شوند و قطعاً همه با هم برابر نیستند.

در کنگره، جایگاه‌ها با هم متفاوت است. مثلاً دیده‌بان، ایجنت، مرزبان و راهنما‌ هر کدام جایگاه و مسئولیت خاص خودشان را دارند؛ البته این تفاوت‌ها اصلاً دلیل بر فخرفروشی نیست؛ چراکه به‌ طور کلی همه، مثل هم هستیم و در عمل به همدیگر احترام می‌گذاریم و حرمت‌ها را رعایت می‌کنیم؛ اما باید بدانیم که بین مرزبانی که صبح زود می‌آید و آخرین نفر از شعبه خارج می‌شود و بار مسئولیت اداره شعبه بر دوشش است؛ با یک فرد تازه‌وارد تفاوت وجود دارد. باید بدانیم که جایگاه رهجو با راهنما متفاوت است؛ اگر رهجو احساس کند که جایگاهش با راهنما برابر است مرزها از بین می‌رود و هیچ‌وقت به رهایی نمی‌رسد؛ ولی موقعی که جایگاه رهجو با راهنما فرق داشته باشد، آن‌موقع حرف راهنما را می‌پذیرد و به رهایی می‌رسد.

کنگره؛ مثل یک سنگ آسیاب بزرگ است و تازه‌واردی که به کنگره می‌آید؛ مثل دانه‌ گندم است. سنگ آسیاب، تازه‌وارد را پالایش می‌کند و به یک عنصر دیگر تبدیل می‌کند؛ بنابراین هر شخص در کنگره می‌تواند با تلاش و کوشش خودش جایگاه خودش را پیدا کند و با خدمت کردن تغییر جایگاه بدهد. باید رفتارمان به گونه‌ای باشد که خودمان جایگاه خودمان را پیدا کنیم، قرار نیست کار خاصی انجام بدهیم تا به ما احترام بگذارد؛ اگر رفتار ما درست باشد دیگران به ما احترام خواهند گذاشت؛ حتی اگر هیچ خدمتی در کنگره نداریم، می‌توانیم با یک تازه وارد که صندلی کنارمان می‌نشیند برخورد خوب داشته باشیم؛ می‌توانیم با یک سلام و لبخند با خوشرویی با دیگران رفتار کنیم. پتانسیل بزرگ و عظیمی در کنگره وجود دارد که می‌تواند یک رهجو را به یک راهنما تبدیل کند؛ چرا که فرصت تغییر و خدمت برای همه ما وجود دارد؛ بنابراین افراد بر مبنای دانایی و نادانی‌شان و بر مبنای خدمت یا خیانت‌ جایگاهی را برای خودشان تعیین می‌کنند و این معنای عدالت است.

رابط خبری: همسفر آرزو، مرزبان خبری بوستان سوکان سمنان
نویسنده: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر راضیه از لژیون چهارم (رشته ورزشی بدمینتون)
ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر بنفشه از نمایندگی خواجو، دبیر سایت
گروه ورزش همسفران کنگره ۶۰