جلسه اول از دوره پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی آزادشهر با استادی اسیستانت همسفر صدیقه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «عدالت، آیا همه افراد در کنگره۶۰ با هم برابرند؟» روز دوشنبه ۲۰ مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر که توانستم امروز در کنار شما همسفران باشم. سپاسگزارم از گروه ایجنت و مرزبانی که این فرصت را به من دادند تا در این جایگاه باشم و از دانش شما استفاده کنم و حس خوب شما را برداشت کنم الهی شکر. در ابتدای جلسه تبریک و خدا قوت میگویم به همسفر عاطفه که در مسیر کنگره و الان هم در آزادشهر بسیار زحمت کشیدند؛ بسیار بسیار از ایشان تشکر میکنیم. انشاءالله خدمات و نور این خدمتی که انجام دادند به زندگیشان برگردد و در زندگی ایشان جاری باشد. تبریک میگویم به همسفر زینب انشاءالله هر آنچه باید را برداشت کنند و در این ۱۴ ماه کولهباری از دانش و عشق داشته باشد.
دستور جلسه امروز «عدالت، آیا همه افراد درکنگره با هم برابر هستند؟» دستور جلسهای بود که احساس میکنم ما همسفرها قبل از کنگره خیلی با آن مشکل داشتیم، خیلی با آن چالش داشتیم و خداوند را بازخواست میکردیم که اگر این عدالت هست من کجای این دنیا هستم و چرا بایستی در این شرایط قرار بگیرم که مصرفکننده داشته باشم که دیگری با خصوصیات من حتی از من پایینتر با تحصیلات کمتر یا حتی از شرایط مالی ضعیفتر زندگی گل و بلبل داشته باشد و من با عذاب الهی دست و پنجه نرم کنم؛ همه ما این شرایط را داشتهایم و خیلی عذاب میکشیدیم و نمیتوانستیم برای چراهای خود دلیلی بیاوریم.
هنگامی که به کنگره آمدیم متوجه شدیم که چرا نمیتوانستیم دلیل بیاوریم؛ زیرا تعریف درستی از عدالت نداشتیم، بلد نبودیم و به ما یاد نداده بودند و فکر میکردیم عدالت یعنی برابری، یعنی همان ترازویی که از عدالت دم زده میشود، همان کفهای که باید با هم برابر باشند. ما همیشه اینطور فکر میکردیم؛ یعنی اگر من و خواهرم داریم در یکجا زندگی میکنیم باید همانطور که برای خواهرم باشد برای من هم باشد و ما فکر میکردیم این عدالت هست و وقتی برگزار نمیشد شاکی خداوند بودیم و خداوند را مورد قضاوت قرار میدادیم.
به کنگره آمدیم و متوجه شدیم عدالت یعنی هر چیزی سر جای خودش قرار بگیرد و اولین جملهای که برای من بسیار تکان دهنده بود در سیستم کنگره۶۰ و همان اوایل با خشمم با آن مواجه شدم این بود که هر جای دنیا که هستید با هر شرایط در هر وضعیتی که الان دارید زندگی میکنید عین عدالت خدا است یک مقداری هضم آن برای آدمها سخت است؛ واقعا سخت است. یکی از رهجوها به من گفت که خانم صدیقه چرا من؟ چرا پدر من باید مصرف کننده باشد؟ چرا باید بروم در زندگی که همسرم هم مصرفکننده باشد آنقدر بلا سر من بیاید و من به او گفتم از تو یک سوال میپرسم چرا تو نه ولی بچهای که در بیغوله کارتون خواب به دنیا میآید و مادر و پدر مصرفکننده هستند در حلبی آباد به دنیا میآید؛ چرا تو نه ولی او آره؛ پس ما یکچیزی کاشتیم و یک کاری کردیم در مسیر که یادمان نمیآید یک مسیری را طی کردیم که این الان جواب ما این هست یا داریم آموزش میبینیم یا تقاص کارهایی هست که داریم پس میدهیم؛ پس ما در کنگره این را متوجه شدهایم که عدالت یعنی هرچیزی در سر جای خودش باشد.
آن داستانی که آقای مهندس برای ما تعریف کردند همان تبر زنی که تبر میزد و کسی که عین آن را میگفت و عدالت دقیقاً همان کاری هست که قاضی و حاکم انجام دادند و دستمزد را کسی گرفت که تبر زد و صدای سکهها را کسی شنید که عین آن را گفت. عدالت یعنی همین؛ اگر دستمزد بین دو نفر تقسیم میشد عین ناعدالتی بود و کنگره۶۰ هم از این قضیه مستثنی نیست و همانطور که میدانیم کنگره از کائنات الگو میگیرد، از هستی الگو میگیرد و هستی هم یکسری عدالت دارد و خداوند عین عدالت است. تمام سیستم و تمام برنامهریزیهایش عدالت است؛ برای مثال قانون جاذبه زمین برای همه یکسان است، نور خورشید برای همه یکسان میتابد یا دو فرد طبقه دوم ساختمان باشند هر دو، دو تا سنگ به یک جرم پایین پرتاب کنند؛ وقتی جرم یکی باشد شرایط جوی برای آنها یکی باشد فاصله آنها از سطح زمین یکی باشد هر دوتا با هم به یک زمان به زمین میرسند. حالا یکی کارگر باشد یا یکی دکتر باشد هیچ فرقی برایشان نمیکند و این یعنی عدالت.
پس ما در کنگره یاد گرفتیم اگر جای سوالی برای ما پیش آمد که نتوانستیم جواب آن را بدهیم یعنی معنی آن را بلد نبودیم. معنی عدالت را ما بلد نبودیم دقیقاً مثل این میماند که معنی اعتیاد را در جامعه بلد نبودند و جهانیان این را بلد نبودند و میگفتند اعتیاد مسمومیت مزمن است هیچ جوابی برای آن پیدا نشد و هیچ راه حلی برایش پیدا نشد؛ اما آقای مهندس آمد اعتیاد را درمان کرد. چرا؟ چون جواب درستی برایش پیدا کرد و اعتیاد بهدرستی تعریف شد وقتی به درستی تعریف شد جواب آن را توانستیم بدهیم؛ پس ما حالا یاد گرفتیم عدالت یعنی هر چیزی سر جای خودش باشد.
کنگره شرایط یکسانی برای همه ما داده است، صندلیهای یکسان برای همه ما داده و به همه ما چایی میدهد به همه برای آموزش یک نوع سیدی میدهد و مسافرانمان به یک اندازه oT مصرف میکنند و برنامه OT خوردن برای همه آنها یکسان است برای همه ما شرایط ورزشی یکسان است و وقتی وارد کنگره میشوند دقیقاً برای من مثال مسابقه دومیدانی را دارد پشت خط قرمز همه یک اندازه هستند چه پزشک، چه مهندس، چه کارگر، چه بیسواد و چه بنا همه آنها پشت خط قرمز یک وجهه دارند.
از هیچکس پرسیده نمیشود کار شما چه هست؟ چهقدر سواد دارید؟ درآمد ماهیانه شما چهقدر است؟ ولی وقت سوت مسابقه زده میشود قوانین مسابقه و پیچ و خمها برای همه مسابقه دهندهها یکی است و چه کسی برنده میشود، چه کسی به خط پایان میرسد، چه کسی رها میشود، آن کسی که درست سفر کرده، درست سیدی نوشته، OT خود را بهموقع خورده، فرمانبردار راهنمای خود بوده و درست از آموزشها بهرهمند شده است، لایو چهارشنبه را دیده، تمام سایت را از بالا تا پایین مطالعه میکند؛ خب آیا کنگره برای این فردی که به اینصورت دارد سفر میکند با کسی که حتی کلاسهای خود را دیر میآید آیا با هم برابرند؟
در قرآن هم داریم آیا دانایان با نادانان با هم برابرند؟ نه نیستند کسانی که اینجا میآیند و خدمت میکنند ۴۰ نفر، ۵۰ نفر را به رهایی میرساند حالشان را خوب میکند با کسی که میآید در کنگره فقط منتظر است ببیند که ایجنت کجا اشتباه کرده، راهنما کجا اشتباه کرده، مرزبان کجا اشتباه کرده، فقط ایراد آنها را بگیرد و حاشیه درست کند، غیبت کند، قضاوت کند، آیا با هم برابرند؟ نه اینطور نیست؛ یکی مرزبان میشود، یکی ایجنت میشود، یکی راهنما میشود و یکی هنوز در رهایی خودش مانده است چرا؟ چون درست سفر نکرده، قوانین را درست رعایت نکرده، قوانین کنگره۶۰ مثل قوانین الهی است.
قوانین الهی میگوید: دروغ نگو، غیبت نکن، قضاوت نکن، پول حرام نخور که در آسایش و آرامش باشید و در کنگره هم همین است. قوانین کنگره در صحبتهای نگهبان است، دروغ نگویید، شماره تلفن همدیگر را نگیریم، قضاوت نکنیم، تجسس نکنید در حرمت است و بین حرف دیگران نپرید همه اینها هست و اگر اینها را رعایت کردید درست سفر کردید، درست سیدی نوشتید و کار خودمان، وظیفه خودمان را انجام دادیم قطعاً به آن حالخوش و آرامش میرسیم و قطعاً جایگاهی که میخواهیم تجربه میکنیم.
پس این دستور جلسه دارد به ما میگوید عدالت یعنی چه؟ عدالت یعنی انسان چیزی نیست جز سعی و تلاش خودش و هر آنجایی که هستید همان چیزی است که خودمان کاشتیم. یک جاهایی ما شاکی میشویم، یک جاهایی حالمان بد میشود، ما داریم تلاش میکنیم خدمت میکنیم؛ پس چرا این اتفاقها دارد برایمان میافتد؟ اولاً خدمتتان باید بدون چشم داشت باشد؛ وقتی چشم داشت داشته باشید قطعاً به نتیجه نخواهید رسید و دوم ما از پشت پرده نمیدانیم که چه خبر است.
آقای مهندس همیشه میفرمایند که وقتی مسئلهای برای شما پیش میآید یا دارید آموزش میبینید که باید آن مرحله را رد کنید؛ وقتی آن مرحله را رد کردیم تازه متوجه میشویم که چهقدر قدرتمندتر شدید، چهقدر توانستیم، چهقدر توانایی داریم و یا اینکه داریم تقاص کارهایی میدهیم که از گذشته بوده است بعضی از ما قیاس میکنیم خودمان را با کسی که زندگی خوبی دارد، شرایط خیلی خوبی دارد؛ ولی نمیدانیم که چه مسیری را طی کرده و چه چیزها را پشتسر گذاشته است، چه این جهان و چه جهان بعدی؛ پس هر آنجایی که هستید این عین عدالت خداوند است.
.jpg)
مراسم تقدیر از ایجنت دوره قبل همسفر عاطفه و معرفی ایجنت جدید همسفر زینب
به نام قدرت مطلق الله
«فرامین الهی به دست آسمانی کسانی میرسد که تاب اجرای شایسته آنها را داشته باشند. انسانهایی که همواره اجرای عمل سالم را بر خواستههای شخصی خویش مقدم دانستهاند و پیام آور آرامش در مکانهایی هستند که به جهت انجام وظیفه حاضر میشوند».
.jpg)
.jpg)
تقدیر و تشکر از نگهبان و دبیر دوره قبلی

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر رضا
تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم) و همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون اول)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسر فاطمه (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر مونا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم) دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ملیحه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آزادشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
673