یازدهمین جلسه از دوره دهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی کریمان به استادی همسفر صالحه، نگهبانی همسفر عارفه و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه«عدالت، آیا در کنکره همه افراد با هم برابرند؟» روز دوشنبه ۲٠ مرداد ماه ۱۴٠۴ ساعت ۱۶:٠٠ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز هم توانستم بعد از دو هفته تعطیلی به کنگره بیایم و شاهد نگاههای زیبای شما عزیزان باشم. خیلی دلتنگ نگاه شما بودم و این دو هفته واقعاً برای من جای قدردانی داشت تا بدانم کجا هستم و کجا دارم آموزش میگیرم و قدردان این مکان مقدس باشم و واقعاً دلتنگ نگاه تکتک شما عزیزان بودم. در رأس از آقای مهندس و خانواده محترمشان از ایجنت محترم شعبه و راهنمای عزیزم خانم محیا، مرزبانان محترم خانم طاهره و خانم سمیه تشکر و سپاسگزاری میکنم و قدردان زحمات این سه عزیز هستم و امیدوارم همیشه در صحت و سلامت باشند.
دستور جلسه در مورد عدالت است آیا همه افراد در کنگره با هم برابراند؟ جناب آقای مهندس در سیدی عدالت در کنگره میفرماید: ریشه و هم خانواده عدالت تعادل است. تعادل یعنی چه؟ یعنی اینکه هر چیزی باید سر جای خودش قرار بگیرد هر چیزی ما در زندگی داریم، باید سر جای خودش و محل مناسب خودش باشد به عنوان مثال: همین میزی که ما از آن استفاده میکنیم یا همین صندلیها که ما بر روی آن نشستیم اگر به جای چهار تا پایه، سه تا پایه داشته باشد هیچ وقت ما نمیتوانیم از آن استفاده کنیم؛ چون تعادل بر قرار نمیشود و با آن حس امنیتی که موقع نشستن روی چهار پایه داریم با سه پایه هیچ وقت ما حس امنیت نداریم و به همین دلیل هیچ وقت از آن استفاده نمیکنیم.
مهمترین اصول برای به دست آوردن تعادل معرفت، شناخت و آگاهی است. وقتی که به آرم کنگره که پشت سر من است نگاه کنیم این آرم تشکیل شده است از سه تا ضلع مثلث: عدالت، معرفت و عمل سالم ما هر کاری که بخواهیم انجام بدهیم، باید با شناخت و آگاهی کار را انجام بدهیم، اگر من آن کار را با شناخت و آگاهی انجام بدهم حتماً آن کار ختم به خیر میشود و اگر بر عکس من آن کاری که بخواهم انجام بدهم با شناخت و آگاهی لازم نباشد قطعاً شر آن کار دنبال من را میگیرد و قطعاً کار من به نتیجهای نخواهد رسید؛ بنابراین کاری که با شناخت و آگاهی انجام میشود عدالت در آن کار رعایت شود آن کار عمل نیک و سالمی است بر عکس، اگر ما نخواهیم در کاری که انجام میدهیم عدالت را رعایت کنیم و هیچ تفکری در مورد آن کار نداشته باشیم آن عمل شاید به ظاهر خوب باشد؛ ولی عمل به ظاهر نیک است.
آقای مهندس در صحبتهای خود مثالی زدند و گفتند: مثلاً در کنگره شخصی میآید و از ما تقاضای پول میکند و ما شاید در آن لحظه بگوییم خوب چه کار خوبی که بیاییم و به او کمک کنیم و کارش را راه بیندازیم میخواهد کرایه اسنپ باشد یا هر عامل دیگری داشته باشد به هر حال تقاضای پولی از ما کرده است ما آن پول را به او میدهیم بعداً آن شخص در خلوت خودش توان مالی کافی را ندارد که آن پول را بر گرداند و همین باعث میشود از کنگره دور شود و روی برگشتن و آمدن به کنگره را ندارد و این کار ما همان عمل به ظاهر نیک است و این درست نیست سعی کنیم همیشه کاری را انجام بدهیم که نتیجهاش به نفع خود ما و به نفع آن طرف باشد.
یک مثال خیلی قشنگ که آقای مهندس زدند و گفتند: که شخصی میآید و یک اسلحهای را نزد ما به امانت میگذارد و میگوید که این اسلحه را برای من نگه دارید و ما به عنوان امانت این اسلحه را نگه میداریم بعد از چند وقت طرف میآید و با عصبانیت این اسلحه را از ما میخواهد ما باید بشینیم فکر کنیم بگوییم، اگر این اسلحه را به او بدهم در هنگام عصبانیت حتماً به یک نفر یا به خودش صدمه میزند و ما نباید قبول کنیم و بدانیم در کمک کردن به دیگران و محبت کردن هم باید به تعادل برسیم، اگر تعادل نداشته باشیم هم به خودمان و هم به دیگران ضربه وارد میکنیم و دچار مشکل میشویم.
مطلب دوم در مورد دستور جلسه، اگر تمام افراد کنگره با هم برابرند طبق صحبتهای آقای مهندس میفرمایند: در یک قسمتهایی بله تمام اعضای کنگره با هر شغل و با هر منصبی که وارد کنگره میشوند تمام منصب و تمام مقام و تمام چیزهایی که در بیرون از کنگره دارند با آمدن به کنگره فقط با یک اسم کوچک در کنگره شناخته میشوند ما اینجا در کنگره کسی را با منصب آقای دکتر، خانم دکتر، آقای مهندس، خانم دکتر و آقای خانم مهندس نمیشناسیم. آقای مهندس فرمودند: فقط تنها نام مهندس روی من مانده است که دیگر هم نمیشود کاریش کرد اینجا فقط یکدیگر را به اسم خانم و آقا میشناسیم به اسم کوچک میشناسیم. خیلی کسانی هم هستند که در بیرون از کنگره بهترین مقام و منصب را دارند؛ ولی وقتی اینجا میآیند مقام و منصب به کارشان نمیآید فقط یک اسم کوچک دارند.
ما اعضای کنگره روی نقاط مشترک خودمان کار میکنیم و به نقاط شخصی دیگران کاری نداریم و تنها هدف در کنگره درمان و رهایی از اعتیاد است؛ اما از نظر مسائل دیگر با هم برابر نیستیم. مثلاً یک سفر اولی هیچ وقت با یک سفر دومی برابر نیست. کسی که برای خوش گذرانی به کنگره میآید تا فقط وقت خود را بگذراند، با کسی که روی برنامه است و به فرمان راهنمایش عمل میکند هیچ وقت با هم برابر نیستند. من رهجو هیچ وقت با راهنما یکی نیستیم همیشه مقام راهنما و جایگاه راهنما از من بالاتر است. در کنگره جایگاهها با هم متفاوت هستند. هیچ وقت یک رهجو با یک راهنما با یک مرزبان برابر نیست و همیشه ما باید به جایگاه بالاتر از خودمان احترام بگذاریم و موظف هستیم به جایگاه بالاتر چشم بگوییم.
آقای مهندس در یکی از سیدیهای خود مثال جالبی زدند فرمودند: یک رهجویی بوده است که راهنمایش استاد دانشگاه بوده است و راهنمای او؛ حتی دیپلم هم نداشته است رهجوی ایشان همیشه با رضایت قلبی میدانست که، باید حتماً به راهنمایش احترام بگذارد و همیشه جلوی پای راهنمایش بلند میشدند. در آخر طبق صحبت آقای مهندس میفرمایند: که عمل چه منفی یا چه مثبت باشد تمام بازتاب آنها به خودمان بر میگردد و هر کاری که ما انجام بدهیم و اگر ما عدالت را سر لوحه زندگیمان قرار دهیم قطعاً رستگار میشویم.

مرزبانان کشیک: همسفر سمیه و مسافر حسین
تایپیست: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
عکاس: همسفر سیما رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
ویرایش: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
109