یازدهمین جلسه از دوره هفدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گنجعلیخان کرمان با استادی همسفر زهره، نگهبانی همسفر سهیلا و دبیری همسفر عاطفه با دستور جلسه «عدالت، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟» روز دوشنبه ۲۰ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اجازه داد امروز در کنگره۶۰ در جمع شما دوستان با عشق و محبت باشم. به رسم ادب از آقای مهندس و خانواده محترمشان بسیار تشکر میکنم که بستری را فراهم کردند تا من زهره علم زندگی را بیاموزم و همچنین از راهنما مسافرم آقای نقدی و راهنما خودم خانم محیا تشکر میکنم. اگر امروز آرامش نسبی در زندگی داریم مدیون آموزشهای این عزیزان هستیم و همچنین تشکر میکنم و خدا قوت میگویم خدمت ایجنت شعبه خانم نجمه، مرزبانان محترم خانم محدثه و خانم زهرا عزیز و تشکر میکنم از نگهبان جلسه خانم سهیلا عزیز که بنده را لایق دانستند و امروز فرصت خدمتگزاری را به من دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. خیلی خوشحالم که امروز در این شعبه هستم؛ چرا که خواسته قلبی من از زمان سفر اول جایگاه استادی در شعبه گنجعلیخان بوده و همیشه تصویرسازی میکردم که در این جایگاه باشم؛ چون من سفر اول در همین شعبه بودم و زمانی که وارد سفر دوم شدم به شعبه کریمان منتقل شدیم؛ ولی خیلی این خواسته را داشتم که در این شعبه این جایگاه را تجربه کنم و خدا را شکر که امروز در خدمت شما عزیزان و ایجنت محترم شعبه این توفیق روزی من شد تا در این جایگاه قرار بگیرم و از حس و حال خوبتان برخوردار شوم؛
اما در مورد دستور جلسه، عدالت، آیا همه افراد کنگره۶۰ با هم برابرند؟ کلمه عدالت ریشه در عدل دارد؛ یعنی تعادل، یعنی پایداری، در واقع عدالت یعنی هر چیزی در جایگاه خودش قرار داشته باشد زمانی یک میز دارای چهار پایه است یعنی این در تعادل است و اگر بخواهیم یک پایه را برداریم از تعادل خارج میشود و کنگره۶۰ هم معتقد براین است برای رسیدن فرد به درمان باید سه ضلع جسم، روان و جهانبینی، همزمان رشد کافی و کامل را داشته باشد تا فرد به آن تعادل و آرامش برسد و مبحثی هم که در کنگره مهم است و زیاد صحبت میشود اینکه تمام کارکرد کنگره۶۰ بر منبای عدالت اجرا میشود.مثلثی که کنگره۶۰ دارد اگر به آرم کنگره۶۰ دقت کنیم، عدالت در رأس آن قرار دارد، سمت راست معرفت و سمت چپ عملسالم است و اینکه تمام اساس کار و آموزشهای کنگره هم برمبنای عقل، عشق و ایمان است و اگر کسی بخواهد به آن تعادل و آرامش برسد باید این سه پارامتر و سه زیر مجموعهاش که عدالت ،معرفت و عملسالم است را سرلوحه کارش قرار بدهد آن هم ممکن نمیشود مگر با سیدی نوشتن، مشارکت کردن، با حضور در کارگاههای آموزشی و لژیونها میتوانیم آن دانش و آگاهی خودمان را بالا ببریم و بتوانیم در زندگی کاربردیشان کنیم.
آقای مهندس میگویند: که عدالت به این راحتی نیست، کاردشواری است و هر شخصی توانایی رعایت عدالت را ندارد و باید دانشش را داشته باشد و عدالت بدون مقدمه نمیشود. اولین چیزی که برای رسیدن به نقطه عدالت بسیار مهم و مؤثر است معرفت است معرفت؛ یعنی شناخت و آگاهی اگر انسان از موضوعی در جهت خیر شناخت و آگاهی داشته باشد میشود معرفت در جهت خیر، درصورتی که آن شناخت و آگاهی را نداشته باشد نتیجهای جز شر به همراه ندارد و اینکه شخصی اجرا کننده یک عملی است باید کاملاً به نقاط خوب و بد این عمل آگاه باشد تا بتواند عملی را انجام بدهد که عمل سالمی باشد. در کنگره۶۰ ما میدانیم رابطه کاری و مالی ممنوع است، حالا بیرون از کنگره فردی از ما درخواست مالی میکند و برای اینکه این عمل را بخواهیم انجام بدهیم باید بدانیم که این پول را برای چه عملی میخواهد؟ اگر برای عمل ضدارزشی میخواهد باید از آن عمل خودداری کنیم و باید بدانیم که هیچ وقت نباید از روی ترحم و دلسوزی کمک کنیم؛
حتی برای کمک کردن هم آقای مهندس میگویند همیشه باید آن تعادل را در نظر بگیریم و اینکه شاید در بعضی موارد فکر کنیم که در ظاهر داریم عمل نیکی را انجام میدهیم؛ اما در باطن مشکلساز میشود؛ پس برای تشخیص عمل سالم باید معرفت و دانایی را کسب کنیم تا در پرتو آن دانش و آگاهی بتوانیم عملی را انجام بدهیم که عمل سالمی باشد و در بعضی موارد هم فکر میکنیم کار جوانمردانهای را داریم انجام میدهیم؛ ولی چون اندازههایش را نمیدانیم آن کار را انجام میدهیم و به مشکل بر میخوریم.اینکه آقای مهندس میگویند؛ باید بدانیم که چه جاهایی باید محبت کنیم و در کجا نباید محبت کنیم و تا زمانی هم که به معرفت نرسید، باز اندازههایش را نمیدانید تا بتوانید یک عمل درست را انجام بدهید و مسئله بعدی اینکه عدالتی که در کنگره است؛ حتی کنگره۶۰ یکسری مرزها و یکسری قوانین دارد که بسیار هم منطقی هستند و عدالت در کنگره به دو قسمت تقسیم میشود، زمانی که افراد وارد کنگره میشوند همه دارای یک نام کوچک هستیم؛ ولی در کنگره۶۰ داریم روی نقاط مشترک کار میکنیم کاری به نقاط غیرمشترک نداریم اینکه آقای مهندس میگویند؛ مسائل سیاسی و مسائلی که در کشور مطرح است ما اینها را در کنگره نمی آوریم؛چون که با هم در تضاد هستیم ممکن است باهم درگیر شویم و ناراحتیهایی بین ما پیش بیاید و موضوع بعد اینکه در کنگره به دین ،مذهب و نژاد افراد هم کاری نداریم میگوییم هر کس به این سرا درآمد نانش دهید از ایمانش نپرسید.
یکی از دوستیها و پیوند محبتهایی که بین افراد کنگره۶۰ برقرار است به واسطه همین نقاط مشترک است و اینکه نقطه مشترک در کنگره۶۰ هدف، درمان است و در نهایت به آن تعادل میرسند. مبحث بعدی نقطه مشترک ما در درمان اعتیاد است، ما به شخصیت بیرونی افراد هیچ کاری نداریم؛ یعنی آقای مهندس میگویند اگر شخصی با مدرک دکترا وارد این مکان میشود و با شخصی که مدرک دیپلم دارد از دیدگاه کنگره اینها باهم هیچ فرقی ندارند با هم برابرند و اینکه باید هر پست، مقام، جایگاه، چهره و مدرکی که دارید پشت در بگذارید و وارد شوید و در کنگره فقط یک اسم کوچک است و از این جهت با هم برابریم حالا آیا باز افراد کنگره۶۰ باهم برابرند؟ برمبنای عدالت بخواهیم بگوییم نه برابر نیستند برای اینکه آقای مهندس میگویند؛ آیا بینایان با نابینایان باهم برابرند، آیا دانایان با نادانان با هم برابرند، آیا کسانی که در زمین خدمت میکنند با کسانی که در زمین خیانت و فساد میکنند با هم برابرند؟ قدر مسلم نه برابر نیستند؛ پس نمیتوانیم در کنگره بگوییم همه چون مصرفکننده هستند با هم برابرند در کنگره جایگاهها با هم متمایز است و کاملاً فرق میکند این که به یک سفر اولی نمیشود هیچ خدمتی داد؛
چون برای سفر اول الویت آن فرد درمان است همیشه میگوییم تو اول برادریت را ثابت کن بعد سفرت را به پایان برسان بعد وارد جایگاه خدمتی شو و آقای مهندس میگویند: بچههای سفر اولی را گاهی تحویل نمیگیریم این نیست که دوستشان نداریم؛ چون دوستشان داریم تحویلشان نمیگیریم ما میخواهیم روشنشان کنیم که جایگاه خودشان را بدانند و به درمان برسند و این را هم آقای مهندس میگویند که ما در کنگره دو ابزار داریم و این ساز و کار، دست راهنما است یا به کسی حال خوب میدهند یا حالشان را میگیرند و این هم باز برمبنای عملکردی که آن طرف نشان میدهد باعث میشود که آن فرد چه رویی از آن راهنما و کنگره داشته باشد.در کنگره میگوییم کسی که روی برنامه است با کسی که روی برنامه نیست و گریز میزند با هم فرق میکنند و همان طور جایگاه کسی که تازه، وارد کنگره شده و با کسی که ۶ ماه سفر میکند با هم فرق میکند و حتی جایگاه کسی که ۳ سال دارد میآید به کنگره؛ اما هنوز به درمان نرسیده با کسی که ۶ ماه دارد سفر میکند و کاملاً روی برنامه است، گوش به فرمان راهنما است و آن قوانین را رعایت میکند باهم برابر نیستند.
آقای مهندس میگویند: جایگاه یک سفر دومی هم باز با جایگاه راهنما فرق میکند؛ چون یک راهنما ۴۰ الی ۵۰ نفر را از گردباد اعتیاد خارج کرده یک سفر دومی هنوز کاری نکرده است . آقای مهندس میگویند یک سفر اولی مصرفکننده است و سفر دومی هم تا خدمت نکند مصرفکننده است؛ پس بعضیها تولید میکنند و بعضیها مصرف میکنند. حالا آیا تولیدکننده با مصرفکننده با هم برابرند؟ نه برابر نیستند. جایگاههای کنگره چه سفر اول چه سفر دوم، راهنما، مرزبان حتی دبیر و نگهبان همه جایگاهها با هم متفاوت است؛ اما همه افراد قابل احترام هستند همیشه باید آن اخلاق، رفتار و آن نزاکت را رعایت کنیم و اینکه در مورد خدمت کردن هم آقای مهندس میگویند: هر کس بیشتر خدمت کند بیشتر معرفت کسب میکند؛ یعنی بیشتر خوش برخوردتر، مردمدارتر و حال بهتری دارد؛ پس در کنگره هم همه برمبنای آن تولید، خدمت، معرفتشان و آن کاری که انجام میدهند در جایگاهها قرار میگیرند و در کنگره هم بستری یکسان برای همه ما فراهم شده اینکه یک صندلی برای نشستن و یک مکان برای آموزش دادن برای همه ما داده شده است و این من هستم که باید تلاش کنم.
فردی است که در کنگره تلاش میکند در مسیر آموزش باقی میماند و در نهایت در جایگاههای خدمتی قرار میگیرد فردی هم هست که نه! کنگره را مثل پیکنیک در نظر میگیرد یک روز میآید یک روز نمیآید فرمانبردار راهنما نیست و آن حرمت و قوانین را رعایت نمیکند و این خودش به صورت خودکار از آن گردباد درمان اعتیاد بیرون پرت میشود؛ پس ما در کنگره در هر جایگاه قرار بگیریم نتیجه آن تلاش و عملکرد خودمان است. آقای مهندس میگویند آن چیزی هستیم که فکر میکنیم؛ یعنی اگر در قرآن آمده که هر گرفتاری و مصیبت که به شما وارد بشود مسبب و بانیاش خودتان هستید؛ پس این من زهره هستم که با تلاشی که دارم با عملکرد با آن تفکر و اندیشهای که دارم جایگاه فردای خودم را مشخص میکنم. انشاءالله قدر جایگاههایی که در کنگره۶۰ داریم را بدانیم و از آن قوانین تخطی نکنیم که اگر روزی بخواهیم از مثلث کنگره که همان عدالت،معرفت و عملسالم است خارج شویم اولین ضربهای که میخوریم خود ما هستیم و آقای مهندس میگویند اگر هیچ کاری نمیتوانید در کنگره کنید با زبانتان خدمت کنید اینکه شخصی تازه، وارد کنگره شده و میبینید یک جایی غریب و تنها نشسته بروید جلو به او سلام کنید، بغلش کنید تا بتوانیم یک محیطی بهوجود بیاوریم که صمیمیت و محبت باشد تا آن افراد به سلامتی به درمان برسند. امیدوارم که توانسته باشم حق مطلب را ادا کرده باشم از این که با سکوت زیبایتان و با نگاه گرمتان به صحبتهای من گوش کردید از همه شما عزیزان تشکر میکنم.
رهایی چهل سیدی همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر ساناز ( لژیون ششم )


مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر
عبدالرضا
عکاس: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
تایپیست: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سلیمه ( لژیون چهارم ) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه ( لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گنجعلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
226