برداشت مسافر علیرضا رهجوی راهنمای محترم آقای حسین لژیون چهارم نمایندگی شیروان پیرامون سی دی "پرده" مهندس دژاکام
“بیدار کردن نیروی خفته درون” نیروی خفته موهبتی است که تنها در وجود انسان نهفته است، برخلاف حیوانات. این نیروی عظیم تنها با “حرکت” و “تلاش” بیدار میشود، و نه صرفاً با دعا، روزه یا عبادت. اگرچه دعا ارزشمند است، اما بدون عمل ثمری نخواهد داشت؛ همانگونه که خداوند فرموده است: «از تو حرکت، از من برکت». برای دستیابی به هر هدفی، باید بهای آن را پرداخت و تلاشی واقعی و بیوقفه انجام داد. تاریخ گواه این حقیقت است؛ نمونهای روشن از این امر، دوران شاه سلطان حسین صفوی است که به جای مقابله با دشمن، تنها به دعا مشغول شد و نتیجهای جز شکستی کامل نداشت.
مسیر رشد دوگانه: مادی و معنوی زندگی و نیروی حیات انسان باید بهطور همزمان در دو مسیر مکمل رشد یابد:
مادی: بهرهگیری از دانش، آگاهی و امکانات موجود برای پیشرفت در زندگی دنیوی.
معنوی: توجه به ارزشهای والای انسانی و رشد روح.
همانطور که دل زمین سرشار از نیروها و منابعی نهفته (مانند الماس، فیروزه و طلا) است که برای استخراجشان باید کار و زحمت کشید، نیروی درونی انسان نیز تنها با اراده، حرکت و عمل آشکار میشود.
بیدار کردن نیروی خفته و درمان اعتیاد: بیدار کردن نیروی خفته، همانند استخراج گوهرهای گرانبها از دل زمین است؛ نیازمند تلاش و شجاعت برای غلبه بر خطرات احتمالی. اما این حرکت نباید بدون تفکر باشد؛ همانند کاشتن خرما در تبریز که به ثمر نمیرسد، حرکت بدون اندیشه نتیجهای نخواهد داشت. ابتدا باید فکر کرد و سپس با برنامهریزی گام برداشت.
در مسیر درمان اعتیاد نیز، باید با صبر و پشتکار به حرکت ادامه داد و شکستها را نه پایان راه، بلکه “پلهایی برای پیروزی” پنداشت. عشق واقعی به خداوند، در واقع همان حرکت در صراط مستقیم و تلاش مستمر برای رسیدن به کمال است.
“کنگره ۶۰” بهعنوان کلید گشاینده درهای بسته درمان اعتیاد، راهی را آشکار کرد که سالها ناشناخته باقی مانده بود. امروزه این روش درمانی به موفقیت چشمگیری دست یافته و باید این موفقیت به همهجا منتقل شود، زیرا آزادی واقعی در انتظار همگان است.
رهایی از پرده اعتیاد و محبت: پرده اعتیاد و باورهای غلط، همچون پردهای پوسیده، مانع از پیشرفت و رهایی انسان میشوند. باید از پس این پرده بیرون آمد و با “محبت” زندگی کرد؛ زیرا محبت تنها عامل بقا و درمان واقعی است.
محبت، این عشق واقعی و بیقید و شرط، دوای همه دردها و پیونددهنده همه انسانهاست. فهم و درک عمیق محبت دشوار است، اما همین محبت، کلید اتصال ما به هستی و راه نجات ماست. پس، بیاییم انسانها را با محبت درک کنیم و از گمان بد، حسادت، دشمنی و کینه دوری جوییم.
محبت؛ گوهری بیهمتا و راز آرامش واقعی:هیچ چیز شیرینتر و گواراتر از محبت نیست. “دوست داشتن”، گوهری است بیاندازه ارزشمند. اینکه دوست داشته شوی و خودت نیز دوست بداری، نعمتی بزرگ است که والاتر از آن گوهری یافت نمیشود. اما افسوس که گاهی این محبت ناب را به کینه، دشمنی و حسادت تبدیل کردهایم. تعصبات و برداشتهای نادرست، محبت را دگرگون کرده و آن را به هزار شکل ناپسند درآورده است.
محبت تنها چیزی است که میتواند ما را نجات دهد و آرامش و آسایش واقعی را به زندگی ما هدیه کند. تنها پیوندی که ماندگار است و بقا دارد، محبت است. اما باید دانست که محبت بدون دانایی، میتواند آسیبرسان باشد. محبت باید آگاهانه باشد؛ بدانیم برای چه و به چه کسی محبت میکنیم. محبت نباید اجباری یا تحمیلی باشد؛ عشق باید از درون و به صورت طبیعی و خودکار شکل گیرد.
عشق و محبت جنسیت نمیشناسد؛ ممکن است عشق به استاد، به همجنس، یا به کل هستی باشد. عشق پاک و خالص، نیرویی است که دل را آرام میکند و بیقراریها را فرو مینشاند.
معجزه هستی و ارتباط انسان با آن:همانطور که استاد میفرمایند: “دل ما در جان بیجان تنگ میشود”، یعنی با همه هستی در ارتباطیم اما این ارتباط هنوز کامل نیست. ما “پیدای ناپیداییم”؛ در بُعدی با هستی و جان همه موجودات همپیوندیم و در بُعدی دیگر، گویی جدا و ناشناخته. این ارتباط و حضور در همه هستی، خود معجزهای شگفتانگیز است.
اگر به هر نقطهای در هستی بنگریم، معجزه خواهیم دید؛ بهعنوان مثال، یک موتورسیکلت که از فلز ساخته شده، پس از چند سال خراب میشود، اما قلب انسان که از بافت زنده تشکیل شده، سالها بیوقفه کار میکند و هر سلول آن پس از پایان عمر، جایگزین میشود. این روند بازسازی و تداوم، خود شگفتی و معجزه حیات است.
در عمق هر ذره و مولکول، آتشی نهفته است؛ انرژیای عظیم و رازآلود که ما تنها بخش کوچکی از آن را میتوانیم درک کنیم. درست مانند سیمهای سهتار که اگر از هم جدا شوند، نغمهای زیبا نمیتوان نواخت، ما نیز باید با وجودهایمان متصل و هماهنگ باشیم تا صدای زندگی را به گوش جهان برسانیم و زیبایی هستی را متجلی سازیم .
مرزبان خبری : مسافرصادق
تایپ : مسافر علیرضا لژیون چهارم
ویراستاری : مسافر محمد لژیون چهارم
ارسال : مسافر محمدرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
508