عدالت، مفهومی است که بشر از آغاز تمدن خود با آن آشنا بوده است. عدالت در لغت به معنی انصاف داشتن، عادل بودن و یکی از صفات خداوند است. ما باید به عدالت خداوند باور داشته باشیم و بدانیم که خداوند نتیجه هیچ عملی را هرچند ناچیز و کوچک ضایع نمیکند. باید سعی کنیم در هر جایگاهی که هستیم، وظایف خود را به درستی انجام دهیم و عدالت را رعایت کنیم. عدالت، به مفهوم قرار گرفتن هر چیزی در جای خودش است.
در کنگره۶۰، اساس کار بر سه اصل عدالت، معرفت و عمل سالم استوار است. افرادی که به عنوان تازه وارد به کنگره۶۰ ورود میکنند، همه از آموزش، محبت و عشق برخوردار میشوند. مقام و جایگاه اشخاص در بیرون از کنگره۶۰ اهمیتی ندارد و همه افراد با هم برابرند. آموزشها در کنگره۶۰ برای همه یکسان است و هیچ تبعیضی در مورد بیان، انتشار دانش و آگاهی وجود ندارد؛ اما این روند در ادامه، بستگی به دریافتکننده و میزان عملکرد وی دارد که جایگاه مرزبان، دیدهبان و راهنما را مشخص میکند.
اگر شخصی بیتوجه و بیهدف در کنگره۶۰ حضور یابد، پس از چند ماه از دایره کنگره۶۰ خارج میشود؛ بنابراین تعیین جایگاه بر اساس تلاش، آگاهی و عمل سالم است و جایگاه افراد در کنگره۶۰ با هم برابر نخواهد بود. آیا کسانی که در زمین فساد میکنند با افرادی که با پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک آن را آباد میکنند با هم برابرند؟ نقطه رسیدن به عدالت، معرفت، شناخت و آگاهی است که اگر معرفت و آگاهی در جهت خیر باشد، تبدیل به عمل سالم میشود.
ما انسانها زمانی میتوانیم به عدالت دستیابیم که آن را در زندگی و جامعه رعایت کنیم، سپس در راه درست قدم بگذاریم تا در نهایت به تعادل و عدالت برسیم. اگر انسان به تعادل درونی دستیابد، قطعا در زندگی خود در جامعه نیز به تعادل خواهد رسید.
شخص در بدو ورود خود به کنگره۶۰، به دلیل قرار گرفتن در مسیر ضدارزشها، تمام حسهای او بسته شده است و این انرژی منفی باعث میشود که مطالب را به درستی درک نکند، دائماً از خداوند و دیگران طلبکار بوده و تصور کند، عدالتی در کار نیست؛ اما با تلاش، صبر، بردباری و کسب آگاهی در مییابد که با تلاش خود میتواند عدالت را برای خویش به ارمغان آورد.
در کنگره۶۰ نیز مانند تمام هستی، همه چیز در جای خودش قرار دارد و اگر چنین نباشد، نظمی به وجود نمیآید. پیش از آنکه به کنگره۶۰ ورود کنم، برداشت من از عدالت، چیز دیگری بود؛ اما در اینجا با مفهوم واقعی آن آشنا شدم. من در گذشته، اتفاقات خوشایند را عین عدالت و اتفاقاتی را که باعث ناراحتی من میشد، بیعدالتی میدانستم، در صورتی که عدالت خدا، برای همه بندگانش به یک اندازه است.
زمانی که انسان خلق شد، قدرت اختیار به او داده شد تا هم تاریکی و هم روشنایی را تجربه کند؛ بنابراین بخشی از سرنوشت ما نتیجه تلاش خود ما انسانها است که در چه جایگاهی قرار بگیریم. ما در کنگره۶۰ آموختیم که هیچ کار خداوند بیعلت نیست.
منابع: سایت، سیدی عدالت در کنگره ۶۰
نویسنده: همسفر شیما، رهجوی راهنما همسفر شبنم(لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر سمیرا، رهجوی راهنما همسفر زهرا(لژیون هفتم)
ارسال: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
50