English Version
This Site Is Available In English

جامی مملو از عشق

جامی مملو از عشق

«بسم الله الرحمن الرحیم» عدالت؛ آیا همه افراد در کنگره۶۰، برابرند؟ عدالت از واژه عدل می‌آید؛ عدالت؛ یعنی: عدل و انصاف، دادن حق به هر صاحب حقی، هر چیز و هر کس در جای درست خود قرار داده شود، تناسب، قدر، ارزش و منزلت هر کس با جایگاهی حفظ شود؛ عدالت، می‌تواند معنای این شعر باشد «تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی» عدالت؛ یعنی بدانم اگر از جایگاه خود بیرون آیم، آسیب می‌بینم! سوالی که پیش می‌آید این است: آیا عدالت و برابری به یک معنا است؟ شاید در یک زمان و یک مکان، عدالت به معنای برابری باشد؛ ولی عموماً عدالت و برابری نقطه مقابل هم هستند! چه زمان عدالت و برابری به یک معنا است؟ وقتی بخواهیم حق و حقوقی را بین افراد همجنس، هم قدر، هم اندازه، هم سطح و افرادی که سطح دانایی و فلز وجودی آنها یکسان است، تقسیم کنیم؛ آن‌موقع شاید بتوان با برابری عدالت را بین آن‌ها برقرار کرد؛ اما در کنگره۶۰، یاد گرفتم: افراد قابل قیاس کردن نیستند؛ هر انسانی منحصر به فرد است؛ من انسان نمی‌توانم جایگاه افراد را تعیین کنم و فلز وجودی آنها را تشخیص بدهم؛ اما چیزی که مسلم است به قول مهندس «قدر و ارزش هر شخص در کنگره و در هستی به میزان خدمتی است که انجام می‌دهد» افراد بر مبنای خدمات، کارها، شخصیت، مهربانی‌، محبت، صداقت و انسان بودنشان، ارزش‌گذاری می‌شوند؛ آن چیزی که جایگاه انسان را تعیین می‌کند، بازتاب گفتار، رفتار و اعمال او هست یا به عبارتی دیگر طبق آیات کلام الله به گفته استاد امین «لیس للانسان الا ما سعی» برای انسان چیزی نیست مگر سعی و تلاش او؛ اگر تمام انسان‌ها با یکدیگر برابر بودند، دیگر جایگاه معنایی نداشت! استاد، شاگرد، معلم، دانش آموز، راهنما و رهجو معنایی نداشت! اختلاف پتانسیل معنایی نداشت! تلاش برای رسیدن به جایگاه‌های مختلف، معنا و مفهومی نداشت!

سوالاتی که با فکر کردن به آن پاسخ دستور جلسه، شفاف‌تر می‌شود؛ این است: «آیا کسانی که خدمت می‌کنند با کسانی که خیانت می‌کنند برابرند؟» آیا دانایان با نادانان برابرند؟ آیا بینایان با نابینایان برابرند؟ آیا مراتب نفس با هم برابرند؟ معیار جایگاه در کنگره۶۰، خدمات صادقانه و عمل سالم است؛ جایگاه افراد در کنگره نه تنها به صور ظاهر، بلکه خیلی بیشتر به صور پنهان انسان‌ها بستگی دارد؛ هرچه صور ظاهر و صور باطن با هم منطبق و همسو باشند و شخص در صراط مستقیم باشد، جایگاهش در کنگره ارزشمندتر می‌باشد؛ به قول مهندس «ارزشمندی جایگاه در کنگره به منزله فخرفروشی نیست؛ بلکه این ارزش‌گذاری به دلیل خدمتگزار بودن به افراد داده می‌شود» و «درخت هر چقدر پربارتر، افتاده‌تر» خدمتگزاران کنگره در پیمانی که با خداوند می‌بندند به خود متذکر می‌شوند «آقا و سرور کسی نیستند» ارزشمندی این جایگاه صرفاً به واسطه خدمت به خلق خداوند است؛ چرا که خداوند فرصت خدمت را به هر کسی نمی‌دهد و این عشق و محبت را بدون پرداخت بها, به کسی نمی‌دهند؛ چرا که انسان به بالاترین هدف خلقت که آموزش و خدمت است، دست پیدا می‌کند و ظرف تهی خود را از عشق مملو می‌سازد؛ از هیچ و حبابی توخالی بودن به رهایی می‌رسد «آنچه هست عشق و محبت است و آنچه نیست ظروف تهیست»

سوالی دیگر، ممکن است ذهن را درگیر خود سازد: چرا خداوند بین بندگان خود تبعیض قائل شده و به هر کسی جایگاهی متفاوت داده است؟! با اندکی تامل متوجه می‌شوم، صورت مسئله اشتباه است! خداوند جایگاه مختلف، جایگاه بالا یا پایین به کسی نداده، انسان‌ها هستند که جایگاه‌ را می‌سازند؛ طبق صحبت‌های استاد امین «در ابتدای خلقت، هیچ فرقی بین انسان‌ها نبوده؛ به همه حس، عقل، نفس و روح داده شده؛ ولی آن‌چه باعث تفاوت‌ها می‌شود، آن‌چیزی که جایگاه‌ها را می‌سازد، من انسان هستم؛ تلاش‌ من هست که جایگاه من را در هستی تعیین می‌کند؛ عدالت، چیزی نیست جز بازتاب رفتار، گفتار و کردار انسان به خودش؛ عدالت معنای آیه‌ای است که می‌گوید: «اگر ذره‌ای خوبی کنی به خودت برمی‌گردد و ذره‌ای بدی کنی به خودت برمی‌گردد» با این تفاسیر من چطور انتظار دارم پاسخ کائنات، جهان هستی, قدرت مطلق و نیروهای مافوق در مقابل خیر و شر، یکی باشد؟! فرد خدمتگزار و خیانتکار یکی باشد؟! همه افراد در کنگره و در جهان هستی, برابر نیستند؛ آیا کسی که فرمانبردار است با کسی که نقض فرمان می‌کند، برابر است؟ در محضر خداوند بندگان به واسطه اعمالشان یا به عبارتی همان تلاش در مسیر رشد و تکامل خود، برابر نیستند؛ وقتی اسم جایگاه می‌آید، ممکن است با قضاوت‌های ذهنی و نادرست خود، جایگاه‌های فرضی به حق، ناحق، با عدالت یا با بی‌عدالتی به انسان‌ها اختصاص بدهم و ملاک من برای سنجش افراد معیارهای نادرستی چون مقام، منصب، ثروت، تحصیلات، جایگاه اجتماعی و غیره باشد؛ اما عدالت خداوند، عدالتی است که مو، لای درز آن نمی‌رود؛ جایگاه انسان‌ در محضر خداوند، فارغ از هر معیار نادرستی، به دانایی و مراتب نفس او بستگی دارد؛ عدالت خداوند، یعنی: بستر رشد و تکامل، بستر آموزش و خدمت برای هر شخص با تلاش خود او، فراهم می‌شود؛ عدالت خداوند یعنی: می‌شود یک فرد بی‌سواد گمنام، منزلت و جایگاهی به مراتب بالاتر از یک شخص ثروتمند، مشهور و تحصیل‌کرده داشته باشد؛ چرا که نزدیک‌ترین افراد به خداوند خدمتگذارترین افراد هستند.

اما ارتباطی که واژه عدالت می‌تواند با ورزش داشته باشد، چیست؟ در جهان ما هیچ چیز بی‌ارتباط با عدالت وجود ندارد و این عدالت است که جایگاه هر چیزی را مشخص می‌کند؛ این عدالت است که مشخص می‌کند اگر من ورزش می‌کنم، تندرست و سالم باشم؛ این عدالت است که به سیستم ایکس من دستور می‌دهد زمانی فعالیت ورزشی انجام می‌دهم، هورمون‌های شادی، ترشح شود؛ بر سلول‌های بدن من فرمان می‌دهد، دوپامین، دینورفین و اندورفین تولید کند؛ بین خلق و خو و احوال شخصی که ورزش نمی‌کند و بعد از طلوع آفتاب هنوز در خواب است با شخصی که صبح جمعه، تنها روز تعطیل از خواب لذت‌بخش صبح می‌گذرد و به لذتی بالاتر و حال خوشی بهتر دست پیدا می‌کند؛ این عین عدالت است که شخصی که ورزش می‌کند، تن سالم داشته باشد و شخصی که با ورزش بیگانه است، جسمی بیمار داشته باشد! قبل از ورود به کنگره، از بی‌عدالتی و گله و شکایت در مورد ورزش شنیده بودم؛ اما در ورزش کنگره عدالت را داور بازی برای من تعیین نمی‌کند؛ فارغ از این‌که قضاوت داور عادلانه باشد یا نباشد! عدالت برای من همان حال خوشی است که سیستم خلقت بر من عطا می‌کند و هیچ کسی نمی‌تواند این عدل خداوند را برای من به بی‌عدالتی تبدیل کند؛ عدالت یعنی سیستم ایکس، مجاز به ترشح هورمون‌های شادی است که ورزش می‌کند و اما نه هر ورزشی! ورزشی باعث سلامتی روان و حال خوش من می‌شود که توام با جهان‌بینی و آگاهی باشد؛ ورزش کنگره یعنی حضور در جمع، اجرایی کردن ساختارهای فکری به عملی، تبادل انرژی، جاری بودن، حال خوش، از قوه به فعل در آوردن آموزه‌ها، تزکیه و پالایش، صبوری «باختی در کار نیست یا می‌بریم یا می‌آموزیم» من تعیین کننده حق و یا ناحق نیستم، من ملاک عدالت و بی عدالتی را تعیین نمی‌کنم، احترام به رای داور، هر چه که باشد؛ اگر قضاوت داوری حال من را خراب می‌کند! این بی‌عدالتی داور نیست، این عین عدالت است و عدالت در ورزش یعنی، کسی که جهان‌بینی او رشد نکرده، محکوم به تجربه حس و حال خراب است!

منبع: سایت کنگره، سخنان آقای مهندس و استاد امین

رابط خبری: مرزبان پارک ملت بروجن همسفر صغری
نویسنده:، راهنمای تازه‌واردین همسفر فاطمه (رشته ورزشی والیبال)
ویرایش و ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر اعظم از نمایندگی غزالی مشهد (دبیر سایت)
گروه ورزش همسفران کنگره۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .