هفتمین جلسه از دوره اول سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶٠، ویژه مسافران و همسفران نمايندگي میلاجرد با استادی راهنمای محترم مسافر محسن، نگهباني مسافر محسن و دبیری مسافر رضا با دستورجلسه «عدالت، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟» شنبه هیجدهم مرداد ماه ۱۴۰۴، ساعت ١۶:٠٠ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر، در ابتدا از جناب مهندس و خانواده ی محترمشان تشکر میکنم که بستری را فراهم نمودن که من وارد کنگره بشوم وبه درمان برسم و گره های خودم را باز کنم.
عدالت از تعادل میآید و اگر بخواهیم جزئیتر بیان کنیم یعنی قرار گرفتن هر چیز در سر جای خودش و به اندازه نیاز، اگر از آن اندازه بیشتر بشود تعادل به هم میریزد و دیگر تعادل و عدالتی در کار نیست. اگر خواسته باشیم با ترازو بسنجیم در مورد یک موضوع آن میتوانیم تصمیم گیری کنیم. در مورد چیزهای یک بعدی مثلا در یک کفه ترازو طلا قرار دهیم و در کفه دیگر پنبه یا آهن قرار دهیم خب من میتوانم این دو کفه ترازو را باهم مقایسه کنم و بگویم وزن هر دو کفه با هم برابر است ولی آیا خاصیتشان با هم یکی است؟ آیا ارزششان هم با هم یکی است؟ آیا کاربردشان در صنعت و در زندگی ما یکی است؟ قطعا خیر، پس من فقط میتوانم در مورد وزنشان بگویم که با هم از نظر وزن برابر هستند. ما درکنگره در مورد شناخت انسان صحبت میکنیم، انسان هزاران وجه دارد و دارای صور آشکار،صور پنهان،وزن و قد، ذهن و آرشیو و حسهای درونی و بیرونی است و ما نمی توانیم خودمان را با کس دیگر و انسان دیگر مقایسه کنیم چون از هزاران موضوع خبر نداریم به همین دلیل بحث عدالت بحثی پیچیده و گسترده است. خب چیزی که در ذهن ما راجب عدالت بود این بود که باید همه چیز باهم برابر باشد و همه چیز به یک میزان باشد.
چرا من باید زندگیام به روال نباشد قسط هایم عقب افتاده باشد و هزاران مشکل دیگر در زندگیام باشد ولی برادرم نه، بهترین ماشین را داشته باشد حالشان هم خوب باشد و بگویند و بخندند خب این عدالت است واقعا؟
خب اینها سئوالاتی بود که دائماً در ذهن من ایجاد میشد و باعث میشد مرا روز به روز بهطرف تاریکی ها، کینه، نفرت، انتقام سوق داده بشوم ولی وقتی در کنگره آمدم معانی کلمات و لغات را درک کردم این جهان و علت بهوجود آمدن انسان را درک میکنی و میفهمی که نه اینطور نیست و فهمیدم که آن آموزشهایی که من فرا گرفته بودم کاملا غلط بود و ذهن اشتباهی داشتم. درکنگره یک مثلث در مقابل ما قرار میدهند که دارای سه ضلع معرفت، عدالت، عمل سالم است من اگر بخواهم حداقل در مورد خودم به عدالت برسم باید از شناخت شروع کنم باید بیایم و انسان را بشناسم اگر به درمان میخواهم برسم باید فیزیولوژی و سیستم ایکس را بشناسم باید مواد مخدر را بشناسم و بدانم به چه قسمتی از جسم آسیب میزند و باعث تخریب چه سیستم هایی از جسمم میشود باید صور آشکار و پنهان انسان را بشناسم و شروع به انجام عمل سالم کنم عملی که منتهی به صلح و آرامش و سلامتی من بشود آن عمل سالم هست بعد میتوانم به عدالت نزدیک شوم.

آیا همه افراد در کنگره باهم برابرند؟ بله در ابتدا هیچ تبعیض و تفاوتی بین افراد نیست همه با یک آموزش با یک روش و انتخاب یک راهنما با یک دارو و تحت یک آموزش قرار میگیرند ولی در ادامه افراد با یکدیگر برابر نیستند و به تلاش و کوشش هر شخص جایگاه ها متفاوت میشود و تفاوت جایگاه هست بین یک عضو سفر اولی با یک مرزبان یا یک راهنما و همه چیز به خود آن فرد برمیگردد که در چه جایگاهی بخواهد قرار بگیرد و برای رسیدن به آن هدف و جایگاه تلاش و کوشش و اهتمام بهخرج بدهد.ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپو عکس: مسافر رضا
تهیهو تنظیم: مسافر علی
(مسافران وهمسفران نمایندگی میلاجرد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
191