به نام قدرت مطلق
ریشه عدالت تعادل است؛ تعادل یعنی هر چیز در جایگاه درست خود قرار گیرد و موازنه برقرار باشد؛ به عنوان مثال، یک میز چهار پایه دارد؛ اگر تنها یک پایه آن برداشته شود، از تعادل خارج خواهد شد.
بنیان کنگره، بر این اساس است که میخواهد ساختارش بر مبنای تعادل باشد؛ عدالت بدون مقدمه قابل درک و اجرا نیست.
نخستین گام برای رسیدن به عدالت، معرفت است؛ معرفت میتواند در جهت خیر یا شر به کار رود؛ اگر آگاهی و شناخت در مسیر خیر باشد، منجر به عمل سالم میشود؛ اما اگر بدون معرفت کافی بخواهیم عمل خوبی انجام دهیم، آن عمل صرفاً در ظاهر نیک است.
عمل سالم در حقیقت همان عمل نیک است که انجامدهنده آن، از تمام جنبههای مثبت و منفی آن آگاه است؛ در مقابل، اگر عملی بدون شناخت کافی انجام شود، ممکن است ظاهری نیکو داشته باشد اما در باطن مشکلآفرین باشد.
برای مثال؛ بازگرداندن امانتی مانند پول یا سلاح به کسی که میدانیم قصد انجام کار نادرست یا خطرناک با آن را دارد یا ضامن شدن برای فردی که توان یا قصد پرداخت اقساط وام را ندارد و در نهایت باعث برگشت خوردن چک ما میشود و شراکتهایی که به جای سود، روابط خانوادگی و دوستی را نابود میکنند.
همه اینها ممکن است در ظاهر نیک به نظر برسند اما در حقیقت عمل ناسالم هستند؛ بنابراین، باید در کمک به دیگران تعادل را رعایت کنیم تا روابط خانوادگی و دوستانهمان آسیب نبیند؛ حتی در محبت کردن نیز باید تعادل داشت و این اندازه را تنها با معرفت میتوان آموخت.
هرگاه معرفت به دست آوریم و عمل سالم انجام دهیم، به عدالت خواهیم رسید.
بخش دوم سخنان؛ آیا همه افراد در کنگره باهم برابراند؟ در کنگره، همه افراد از نظر جایگاه انسانی برابرند؛ ما بر نقاط مشترک تمرکز میکنیم و به نقاط غیرمشترک مانند مسائل سیاسی که باعث اختلاف و درگیری میشود، ورود نمیکنیم.
نقطه مشترک ما مواد مخدر است؛ هر کس در این سرا آمد، نانش بدهید و از ایمانش نپرسید؛ شخصیت بیرونی افراد برای ما اهمیتی ندارد، برای ما یک فرد نانخشکی و کسی که خودروی مرسدس بنز چند صد میلیونی دارد، تفاوتی ندارند؛ هر دو وسیله کار یا ماشین خود را بیرون کنگره میگذارند، روی یک صندلی کنار هم مینشینند و بدون القاب خاص با یکدیگر برخورد میکنیم.
اما از جنبهای دیگر، افراد در کنگره با هم برابر نیستند؛ همانگونه که نابینا و بینا، دانا و نادان، یا خدمتگزاران و فسادکنندگان برابر نیستند.
در کنگره، سفر اولی و سفر دومی برابر نیستند؛ زیرا سفر اولی مصرفکننده است و سفر دومی خدمتگزار، جایگاهها نیز برابر نیستند؛ راهنما، مرزبان و دیگر مسئولین، هرکدام احترام ویژه خود را دارند.
جایگاه افراد را خدمت و معرفت آنها تعیین میکند و هرچه این دو بیشتر باشد، جایگاه بالاتری خواهند داشت؛ البته نیازی نیست همه از میزان خدمتها باخبر باشند؛ چرا که اگر هیچکس نداند، خداوند و رنگ دست میداند.
منبع: سیدی عدالت در کنگره
نویسنده: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر بدریه (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر بدریه (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
60