English Version
This Site Is Available In English

نقش آگاهی در تحقق عدالت

نقش آگاهی در تحقق عدالت

دهمین جلسه از دور دوازدهم سری کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی گوجان با استادی مسافر پرویز ، نگهبانی مسافر ستار و دبیری مسافر فرشید با دستور جلسه «عدالت ، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند ؟»روز یکشنبه  1۹ مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود .

خلاصه سختان استاد:

موضوع جلسه امروز «عدالت» است. پرسش اینجاست که آیا همه در کنگره برابر هستند؟ عدالت از ریشه «عدل» یا همان «تعادل» می‌آید. هر چیزی برای داشتن عدالت، باید تعادل داشته باشد. اگر بخواهیم مثالی ظاهری بزنیم، مانند صندلی‌ها، اگر تنها دو پایه داشته باشند تعادل نخواهند داشت؛ برای حفظ تعادل باید چهار پایه داشته باشند. پس عدالت، در اصل، همان تعادل است. به بیان دیگر، همه ما مانند یکدیگر هستیم؛ همان‌طور که به قول مهندس، کسی که خدمت می‌کند با کسی که خیانت می‌کند، در ظاهر یکسان به نظر می‌رسند اما اینگونه نیست.

اما حقیقت این است که عدالت با افزایش آگاهی، مفهوم عمیق‌تری پیدا می‌کند. گاهی ممکن است من کاری انجام دهم که خواست قلبی‌ام نباشد و برخی آن را بی‌عدالتی بدانند، در حالی‌که دلیل اصلی، ناآگاهی من نسبت به آن کار است؛ چون شناخت کافی ندارم، نمی‌توانم آن را به‌درستی انجام دهم و نتیجه‌اش بی‌عدالتی می‌شود.
حتی در زندگی روزمره و شخصی، ممکن است عدالت را به‌طور کامل اجرا نکنیم. به نظر خودمان کار درست را انجام می‌دهیم، اما نتیجه خلاف آن است.در کنگره، پرسش این است که آیا همه برابرند؟ در گذشته، در دوران مصرف، یکی ممکن بود کار کند و مواد مصرف کند، دیگری شاید دزدی کند یا وسایل خانه را بفروشد، یا پول از جیب پدر بردارد و حتی دست به خشونت بزند. آن زمان هم برابر نبودیم. امروز هم در هیچ جایگاهی برابری مطلق وجود ندارد.

در ادارات، کارمندی که وظیفه‌اش را به‌درستی انجام می‌دهد با مدیری که مرتکب خطا می‌شود، یکسان نیست. در مراسم مذهبی هم چنین است: یکی به حج می‌رود تا به خدا نزدیک شود، دیگری برای خرید یا کار شخصی می‌رود. جایگاه این دو یکسان نیست. در کنگره، وقتی وارد سالن می‌شویم، امکانات ساده‌ای مثل یک فنجان چای در اختیار همه قرار می‌گیرد. اما کسی که خدمت می‌کند، مثل مرزبان‌ها یا راهنمایانی که از شهرهای دیگر می‌آیند، زحمت و تعهد بیشتری دارند. اگر من به‌جای خدمت، قوانین را رعایت نکنم، یا حتی به دیگران آسیب بزنم، قطعاً با فرد خدمتگزار برابر نخواهم بود. به یاد دارم روزی یکی از تازه‌واردان را دیدم که دوستی به او گفت: «فلانی، چند سال مصرف داشتی؟» و با لبخندی گفت: «دو سال مصرف داشتی؟ پس دو سال هم باید اینجا بمانی.» تازه‌وارد ناراحت شد و دیگر برنگشت. البته هر اتفاقی حکمتی دارد، اما نمی‌شود کار نادرست انجام داد و انتظار نتیجه خوب داشت.

در کنگره، کسی که خدمت می‌کند با کسی که خدمت نمی‌کند یا حتی خسارت وارد می‌کند، برابر نیست. مهم این است که من با خودم صادق باشم؛ نه برای راضی‌کردن نگهبان یا دیگران، بلکه برای اینکه خودم از خودم رضایت داشته باشم. وقتی از عملکرد خودم راضی باشم، دیگران هم از من رضایت خواهند داشت. همه ما سفر اول را گذرانده‌ایم؛ باید از خود بپرسیم: آیا این مسیر را همان‌گونه که باید و با رضایت قلبی طی کرده‌ایم؟ کنگره مانند یک دریاچه زلال است که هر کس به‌اندازه ظرفیت درونی‌اش از آن بهره می‌برد؛ یکی یک لیوان، دیگری یک پارچ.

خدا را شکر، من توانستم در اینجا خودم را درمان کنم؛ هم مواد، هم سیگار، و حتی قرص‌های سنگینی که مصرف می‌کردم. اما همه‌چیز به خواست فرد بستگی دارد؛ رضایت درونی یعنی خودت بدانی در چه جایگاهی هستی و چقدر به آنچه راهنما گفته پایبند بوده‌ای، حتی وقتی او کنار تو نیست. از اینکه به سخنانم گوش دادید، سپاسگزارم.

 

 

نگارش، ویرایش، تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر ابوالقاسم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .