مسئله عدالت موضوعی است که نمیتوان به راحتی درمورد آن سخن گفت. واژه عدالت دامنه وسیعی دارد. رفتار انسان از وظایفی که نسبت به خداوند دارد تا جزئیترین فعلی که از او در ارتباط با خود و دیگران سر میزند میتواند مصداق عمل عادلانه و یا ظالمانه باشد.
عدالت از ریشه تعادل میآید و تعادل از ریشه عدل است. معنای اصلی تعادل ایجاد عدالت و همخوانی میان امور مختلف است. در واقع تعادل به معنای ایجاد تناسب و هماهنگی در جنبههای مختلف یک چیز یا یک سیستم است، به گونهای که هیچکدام بر دیگری غلبه نکند و یا از بین نرود؛ به عبارت دیگر باید هر چیز به اندازه و در جای مناسب خودش باشد مانند پایههای میز که اگر یکی کم بشود میز تعادل نخواهد داشت.
در کنگره۶۰ هم مفهوم عدالت به شکل بسیار عمیق و کاربردی تعریف شده و با زندگی روزمره اعضاء گره خورده است. کنگره با هدف درمان اعتیاد و بازسازی شخصیت افراد فعالیت میکند و عدالت را نه فقط به عنوان یک اصل اخلاقی بلکه به عنوان تعادل در رفتار، تصمیمگیری و روابط انسانی معرفی میکند. اگر به مثلث کنگره۶۰ دقت کنیم حرکت ما در رسیدن به تعادل که مفهومی از عدالت است را نشان میدهد که از معرفت آغاز میگردد، از معرفت و کسب دانش و آگاهی به عمل سالم میرسد و از نتیجه عمل سالم عدالت پدیدار میشود.
میدانیم که اعتیاد در شهر وجودی انسان نظم و تعادل نیروهای درونی را برهم میزند و انسان را از حالت تعادل طبیعی خارج میکند. شخص مصرفکننده با ورود به کنگره و شروع سفر به تدریج سیستمهای درونی خود را بازسازی میکند و جسم، روان و جهانبینی وی به تعادل میرسد. عدل و اعتدال باید در درون و بین سیستمها و اندامهای بدن برقرار باشد تا فرد به درمان برسد. فرایند نظم و اعتدال درون انسان به طور حتم بر ارتباطات اجتماعی او تأثیرگذار است و به او کمک میکند تا در تمام رفتارهای خود میانهرو و متعادل باشد. بارها در کنگره این جمله را شنیدهایم که میگویند: هر کسی در هر جایگاهی قرار دارد عین عدالت است. شاید درک این جمله کمی سخت باشد، در واقع تعیینکننده عدالت خودمان هستیم.
قسمت دوم دستور جلسه «آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟»، اولین برداشتی که از عدالت در ذهن انسان به وجود میآید برابری و یکسان بودن است؛ اما باید گفت در بسیاری از مسائل زندگی این یکسان بودن صادق نیست؛ در واقع عدالت به معنای برابری مطلق نخواهد بود. در کنگره هم بر این اساس همه از نظر ارزش انسانی برابرند؛ اما از نظر جایگاه خیر. همه در استفاده از امکاناتی که در بدو ورود در اختیار افراد میگذارند برابر هستند و از آنها یکسان بهره میبرند؛ اما در ادامه خدمت کردن وظایفی که به افراد محول میشود مشخص میکند که آیا با هم برابری دارند یا خیر؟
هر انسانی با توجه به سطح دانایی، شناخت، خواست و تلاش خود جایگاهی برای خودش مهیا میکند که دقیقا نتیجه عملکرد اوست. اگر انسان در جایگاهی قرار گیرد که شایستگی آن را ندارد هم به خودش و هم به سیستم آسیب میزند. کسی که تازه وارد شده با کسی که ماهها و سالها خدمت کرده، آموزش دیده و رشد کرده در یک سطح نیست و این عین عدالت تلقی میشود. کسی که فرمانبردار راهنما است با کسی که از اجرای فرمان سرپیچی میکند یکسان نیست. کسانی که به کنگره میآیند باید تلاش کنند تا در مسیر خود به یک نقطه امن برسند و برای رسیدن به منطقه امن باید به نشانهها دقت کنند.
خالق کنگره مسیر را طراحی کرده، نشانهها که همان پیام سفر اول و سفر دوم هستند را تعریف کرده و راهنما را چراغ راه رهجو قرار داده است. تازهوارد که روز به روز حالش بهتر میشود باید درک کند و بفهمد وقتی زمان میگذرد زشتی و زیبایی وی مشخص میشود. گاهی تاخیر در دریافت نتیجه بیعدالتی نیست؛ بلکه بخشی از فرایند رشد و آموزش است .پس بایستی صبور بود و دست از تلاش برنداشت. الگوی ما طبیعت است، در طبیعت هم همه موجودات جایگاه متفاوتی دارند؛ اما در تعادل با هم زندگی میکنند و باید بدانیم در کل هستی عدالت جاری است؛ حتی اگر ما آن را درک نکنیم.
نویسنده: همسفر مهسا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم)
ویرایش و رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
95