English Version
This Site Is Available In English

وادی پنجم، یک نردبان در اختیار من می‌گذارد تا آرام‌آرام و به‌مرور زمان، پله‌ها را بالا روم و به رشد و تکامل لازم برسم. (نمایندگی نسترن اصفهان)

وادی پنجم، یک نردبان در اختیار من می‌گذارد تا آرام‌آرام و به‌مرور زمان، پله‌ها را بالا روم و به رشد و تکامل لازم برسم. (نمایندگی نسترن اصفهان)

اولین جلسه از دوره سوم کارگاه‌‌های آموزشی_ خصوصی کنگره ۶۰، ویژه خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی نسترن اصفهان، با استادی مسافر مینا، نگهبانی مسافر رویا و دبیری مسافر زینب با دستور جلسه «وادی پنجم و تأثیر آن روی من» روز چهارشنبه ۱ مردادماه ۱۴۰۴ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان، مینا هستم یک مسافر.

خدا را شاکر و سپاسگزارم بابت این لحظه زیبا. در ابتدای سخنم، لازم می‌دانم که از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان قدردانی کنم، به‌واسطه فراهم کردن این بستر ارزشمند و کشف متد DST. از ایجنت محترم، مرزبانان عزیز و راهنمای خوبم، خانم مریم سپاسگزارم که فرصت خدمت کردن را به من دادند.

دستور جلسه امروز، وادی پنجم و تأثیر آن روی من است. در جهان ما، تفکر قدرت حل مشکلات نیست، بلکه باید توأم با حرکت و تلاش باشد. بعد از سپری کردن چهار وادی، می‌رسیم به سرزمین وادی پنجم؛ اگر من تفکرات خود را تغییر بدهم، می‌توانم ساختاری نو پدید بیاورم، وارد عمل شده و ساختار ذهنی را به مرحله اجرا درآورم.

در این وادی در مورد اهمیت عمل کردن صحبت می‌شود. باید تفکرات خودم را، که در راه درست است، به عمل تبدیل کنم. وادی به من می‌آموزد که تنها با تفکرات، به آن هدف مورد نظر نخواهی رسید.

با وجود اینکه در چهار وادی قبل، تفکر کردن را یاد گرفتیم و دانستیم که به چه چیزهایی نباید فکر کرد و یاد گرفتیم که پایه و اساس هر ساختاری، تفکر صحیح می‌باشد، در وادی پنجم یاد می‌گیریم که ساختارهای ذهنی را به مرحله عمل و اجرا دربیاوریم. با توجه و در نظر داشتن سه اصل مهم و اساسی به این وادی نزدیک می‌شویم: پندار سالم، گفتار سالم و عمل سالم. اگر من پندار سالمی داشته باشم، در نتیجه گفتاری سالم و کرداری سالم هم خواهم داشت.

وادی پنجم، یک نردبان در اختیار من می‌گذارد تا آرام‌آرام و به‌مرور زمان، پله‌ها را بالا روم و به رشد و تکامل لازم برسم. هر پله از این نردبان، ویژگی‌های خاص خود را دارد که با آموزش، تمرین و ممارست آن را پشت سر می‌گذاریم.

اولین پله، برگشت از ضد ارزش‌ها، دوری کردن از آن و پرداختن به کارهای ارزشمند است. ضد ارزش‌ها مانند درختی است که تمام میوه‌های آن زهراگین و تلخ می‌باشد. من باید تمام شاخه‌ها را اصلاح کنم.

پله بعدی، خودداری کردن است. گاهی در مسیر زندگی، به کارهای مختلفی برخورد می‌کنم که نمی‌دانم انجام آن صحیح است یا خیر. بنابراین از انجام آن خودداری می‌کنم، زیرا از سرانجام آن آگاه نیستم؛ مگر اینکه به مرحله‌ای از دانایی مؤثر برسم و قدرت تشخیص پیدا کنم.

پله بعدی، قناعت کردن است. معنی قناعت، مفلس بودن و زندگی فقیرانه داشتن نیست؛ باید از اندوخته‌ها و وسایلی که در زندگی دارم، درست استفاده کنم. صرفه‌جویی و نحوه صحیح استفاده از داشته‌ها، به معنای خساست و مفلس بودن نیست. باید از امکانات موجود، نهایت استفاده را برد و با کمترین امکانات، بهترین راندمان را داشت.

پله بعدی، صبر کردن، تحمل داشتن و تلاش است. برای رسیدن به یک هدف و یا یک خواسته، باید صبر را پیشه خود کنیم، در عین حالی که دست از تلاش و کوشش برنمی‌داریم، از شکست نمی‌ترسیم و هدف خود را با جدیت ادامه می‌دهیم تا به نتیجه مطلوب برسیم.

مورد بعدی، تجسس، قضاوت و غیبت است. من قبل از ورود به کنگره، خیلی راحت قضاوت می‌کردم و حکم صادر می‌نمودم و به راحتی حکم صادره را به اجرا درمی‌آوردم و بعد از مدتی، شاهد نتایج شوم قضاوت در زندگی خود می‌شدم. تجسس در کار دیگران و قضاوت کردن، قبل از ورودم به کنگره، یک چیز خیلی عادی و طبیعی بود. اما وقتی وارد کنگره شدم و توانستم آموزش بگیرم، به اشتباهات خود پی بردم و دانستم که قضاوت، تجسس، حسادت، کینه، دروغ‌گویی و همه کارهای ضد ارزش، بیشترین آسیب را به خودم می‌زند. بنابراین، همه را یک‌جا کنار گذاشتم.

موضوع مهم دیگری که وادی پنجم آن را تأکید کرده، پس‌انداز است که یک اصل بسیار مهم و اساسی در زندگی ما به شمار می‌آید. در مورد پس‌انداز کردن، جناب مهندس فرمودند: معجزه‌ای در پس‌انداز کردن است که شما به‌مرور زمان، پی به حکمت و موهبت آن خواهید برد.

در آخر می‌رسیم به پله توکل، رضا و تسلیم. بر اساس نظم حاکم بر جهان هستی و آنچه که بر من مقدر شده، باید تلاش کنم و به خداوند توکل نمایم و در مسیر مستقیم باشم،
اما نتیجه را به خداوند مهربان بسپارم و راضی باشم به رضای او.
تسلیم در مقابل حکمت الله، رعایت قوانین و مطیع فرامین الهی بودن، آرامش و آسایش را به زندگی من هدیه می‌کند.

من باید تسلیم باشم، گله و شکایت نکنم، از مشکلات نهراسم و ببینم حکمت و فرمان خداوند در برابر خواسته من چیست؟ حکمت خداوند در برابر عملکرد من چه هست؟

تأثیر مهمی که وادی پنجم روی من داشت، صبر و تحمل کردن را به من آموخت و از من یک فرد صبور و بردبار ساخت. من نقطه تحملِ بسیار پایینی داشتم و بسیار عجول بودم. می‌خواستم خیلی زود به نتیجه برسم. هر کاری که انجام می‌دادم، انتظار داشتم خیلی سریع به نتیجه مطلوب برسم. اما از زمانی که وارد کنگره شدم، روی خودم کار کردم و نتایج مفید صبر کردن را دیدم.

من در اوایل سفر با تعطیلات تابستانی مواجه شدم. در نظر بگیرید یک سفر اولی که نیاز به راهنما و لژیون دارد تا انرژی لازم را کسب نماید، ناگهان با دو هفته تعطیلی مواجه می‌شود و این برایش دشوار است. وقتی با راهنمای عزیزم، خانم مریم، در این مورد صحبت می‌کردم، ایشان به من گفتند: "اگر خواسته تو درمان باشد و به این راه و روش ایمان داری، نگران هیچ چیز نباش و روی پروسه درمان، به مسیر خودت ادامه بده. با متد DST و استفاده از داروی OT و خودداری کردن و سی‌دی نوشتن، می‌توانی خیلی راحت این مدت را سپری کنی..."

من در تعطیلات، شش تا سی‌دی نوشتم و هیچ مشکلی هم برایم پیش نیامد. خدا را شکر می‌کنم بابت وجود پربرکت آقای مهندس و بابت کنگره ۶۰. از همه شما ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ: مسافر مرضیه، لژیون سوم، نمایندگی نسترن اصفهان
ویرایش: مسافر کبری، لژیون یکم، نمایندگی نسترن اصفهان
بازبینی و ارسال: راهنما همسفر سولماز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .