سومین جلسه از دوره سوم لژیون سردار خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی ارکیده کرمان، با استادی مسافر فرزانه، نگهبانی مسافر فاطمه و دبیری مسافر اعظم، با دستور جلسه «وادی پنجم و تأثیر آن روی من» روز چهارشنبه ۱ مردادماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۰:۱۵ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان فرزانه هستم یک مسافر.
از نگهبان لژیون سردار سپاسگزارم که مسئولیت اداره لژیون را به من سپردند. دستور جلسه این هفته در مورد وادی پنجم است که میگوید: «در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید.»
در این وادی آموزش میبینیم و تمرین میکنیم که ساختارهای فکری خود را از قوه به فعل درآوریم و به آن دسته از افکارمان که منطقی و درست هستند، اجازه دهیم اجرایی شوند. برای عملی کردن این ساختارهای فکری باید ترس، اضطراب و ناامیدی را کنار بگذاریم تا در مسیر آرامش و آموزش قدم برداریم.
برای رسیدن به آرامش باید پاکسازی و سازندگی را ابتدا از خودمان شروع کنیم، اخلاق، گفتار و کردار خود را اصلاح کنیم و سه اصل پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک را همیشه در نظر داشته باشیم. مسلماً وقتی فکر و اندیشه ما سالم باشد، گفتار ما نیز سالم میشود و در نتیجه به سمت کردار سالم یا عمل صالح هدایت میشویم.
اگر بخواهم دستور جلسه امروز را به لژیون سردار ارتباط دهم، میتوانم بگویم یکی از عمیقترین مفاهیمی که در کنگره یاد گرفتهام، مفهوم بخشش واقعی است و اینکه برای بخشیدن باید آموزش صحیح ببینیم. در این وادی به ما آموزش داده میشود که گاهی اوقات باید از خواستهها و داشتههای کوچک بگذریم تا به دستاوردها و چیزهای بزرگ برسیم.
وقتی وارد کنگره شدم، چیزی که از من گرفته شد مواد مصرفیام بود که جز تخریب هیچ سود و فایدهای برایم نداشت، اما در عوض چیزی که به من داده شد سلامتی، تعادل جسمی و آرامش روحی بود.
بخشش در کنگره فقط مالی نیست. وقتی بخشی از درآمد خود را میبخشی یا از زمان، انرژی، زندگی شخصی و آسایش خود برای خدمت و رشد دیگری میگذری، آنچه به دست میآوری عشق، آرامش و برکتی است که در زندگیات جاری میشود.
بخشش یعنی گذشتن از هر آنچه که حق من است، بدون انتظار بازگشت، بیچشمداشت و بیتوقع. کسی میتواند ببخشد که به قدرت برتر، به خداوند ایمان داشته باشد و باور کند که وقتی چیزی را میبخشد، خداوند جایگزینی بهتر برایش فراهم میکند.
در لژیون سردار، اصل مهم ایمان به بخشش است. وقتی انسان با ایمان و با دل و جان میبخشد و درگیر شک، تردید یا محاسبه نمیشود، قطعاً نتیجهاش را خواهد دید. همه چیز در زندگیاش رنگ و بوی آرامش میگیرد و برکت یا پولی که وارد زندگی او میشود، از منبعی میآید که حتی تصورش را هم نمیکرده است.
از زمانی که وارد کنگره شدم، هر چه رزق و روزی، آرامش و حال خوب در زندگیام به دست آوردهام، اول از خداوند و بعد از سیستم کنگره ۶۰ بوده است. میدانم هر چه پرداخت کنم، جبران و قدردانی از کنگره نمیشود، چراکه کنگره همیشه چند قدم جلوتر از من است. توفیق داشتم با پرداخت مبلغ ۶ میلیون عضو لژیون سردار شوم و بعد از آن دنور، تا شاید بتوانم به اندازه سر سوزنی از چیزهای باارزشی که کنگره به من داده و جای خالیشان را در زندگی حس میکردم، جبران کنم؛ اما نتوانستم! کنگره اجازه نمیدهد مدیون کسی باشد، با این حال تمام تلاشم را میکنم تا چه در بحث مالی و لژیون سردار و چه در بحث معنوی، خدمتگزار کنگره باشم؛ هم خودم در کنگره بمانم و صندلیام را حفظ کنم و هم با یاری یکدیگر کاری کنیم تا روزبهروز به تعداد این صندلیها افزوده شود. امیدوارم همگی بتوانیم در مسیر مقدس آموزش، خدمت و بخشش گامهای مؤثر و استوار برداریم.
مشارکت راهنما همسفر سولماز:
سلام دوستان، سولماز هستم یک همسفر.
خداوند را شاکرم که یکبار دیگر توانستیم در خدمت شما عزیزان باشیم. آقای مهندس فرمودند در لژیون سردار، دستور جلسات را به لژیون سردار ربط دهیم. ایشان روز چهارشنبه در صحبتهایشان از ایمان گفتند. ایمان یک حرکت درونی و فکری است که وقتی به حرکت فیزیکی تبدیل شود، میشود عمل و میشود لژیون سردار.
در واقع لژیون سردار، لژیون افراد پولدار است. ما با عضویت در این لژیون اعلام میکنیم که پولدار هستیم. شاید در واقعیت چیزی نداشته باشم، ولی جرأت داشتم و وارد این جرگه شدم. این تصویر را به کائنات میفرستم، چراکه لقب خودم را خودم انتخاب میکنم. در کتاب «ادموند و هلیا» آقای مهندس فرمودند: القاب را هر کس خودش برای خودش انتخاب میکند. انتخاب با من است که در هستی، میخواهم لقب دنور، پهلوان یا سردار داشته باشم.
بخشندگی قواعدی دارد. وقتی عضو لژیون سردار میشوم و بخشندگی میکنم، باید بدانم که این کار باید از راه درست انجام شود. به خاطر دارم قبل از کنگره، در دورهای از زندگی از شرایط مالی بسیار خوبی برخوردار بودم و اگر به نرخ امروز حساب کنم، حدود پانزده هزار دلار درآمد ماهانه داشتم. بیحساب و کتاب پول خرج میکردم و فکر میکردم این یعنی بخشندگی. حتی همه اطرافیانم از این منبعی که در اختیار داشتم بهرهمند بودند و من متاسفانه با مداخله در قوانین هستی، به کنار بوته یا درختی آب میریختم که ثمرهای نداشت.
اما لژیون سردار درختی است که ثمره و بهره دارد و میوهاش زیبا، شیرین و آبدار است. این همان قناعتی است که وادی پنجم از طبیعت به ما میآموزد. مثل یک درخت که با مقدار مشخصی آب و کود، میوه شیرین میدهد. ولی درختی که من کاشتم، به تصادف برادرم ختم شد، چون هنوز ظرفیتی که باید در وجود خودش ایجاد میکرد، پیدا نکرده بود و من با دخالت در قوانین هستی و تصور اینکه مجرای خداوند هستم، برایش ماشین خریدم.
باید دقت کنیم پولمان را کجا خرج میکنیم. کنگره مثل یک باشگاه است؛ برای ورزشکار و ورزیده شدن باید وارد میدان شد و تمرین کرد. اگر فقط گوشهای بنشینیم، نتیجهای نمیگیریم. اگر فکر بخشندگی داریم باید وارد عمل شویم. لژیون سردار همان باشگاه است و ما باید با همان منابع مالی کوچک، تمرین بخشندگی کنیم تا بازدهیمان بالا برود.
آقای مهندس همیشه میفرمایند: «اگر یک سفر دومی هنوز مشکل مالی دارد، یعنی نتوانسته آموزشها را درست دریافت و اجرا کند.» امیدوارم همیشه در این چرخه بمانیم، جزء افراد پولدار باشیم و خودمان هستی و جهانمان را تعیین کنیم، نه اینکه فقط نظارهگر باشیم. همچنین امیدوارم در کرمان، روزبهروز به تعداد افراد این لژیون افزوده شود.
تایپ: مسافر اعظم، لژیون اول نمایندگی ارکیده کرمان
ویرایش: مسافر فرزانه، لژیون چهارم نمایندگی ارکیده کرمان
بازبینی و ارسال: راهنما همسفر سولماز
- تعداد بازدید از این مطلب :
41