English Version
This Site Is Available In English

کل جهان هستی بر اساس اعتدال است

کل جهان هستی بر اساس اعتدال است

عدالت، یک امر آسمانی است به همین علت همه انسان‌ها عدالت را دوست دارند؛ حتی انسان‌های بدون دین و اعتقاد.
کلمه عدالت از اعتدال می‌آید و اعتدال یعنی: مشغول داشتن به کاری و بازداشتن از کاری. عدل یعنی: میانه‌روی یعنی: نه افراط و نه تفریط، عدالت اعتدال بین امور است.
کل جهان هستی بر اساس اعتدال است و اگر این حد اعتدال وجود نداشته باشد، همه چیز فرو می‌ریزد. به عنوان مثال همین ساختمانی که در آن هستیم بر اساس یک اعتدالی پای برجا است؛ یا بین عناصر و سلول‌های تشکیل دهنده جسم یک اعتدالی برقرار است. بین عناصر تشکیل دهنده همه موجودات در طبیعت و عالم وحش و همه کائنات اعتدالی است، که اگر نباشد؛ چیزی برقرار نیست.
آیاعدالت است زمانی که حیوانی حیوان دیگر را شکار می‌کند؟
شاید از نگاه ما عدالت نباشد زیرا؛ عدل و عدالت در انسان معنی دیگری دارد.
اما یک حیوان چون بر اساس غریزه و نیازش این کار را می‌کند و در غریزه خطا نیست عین عدالت است و اگر این گونه نباشد اعتدال برقرار نمی‌شود.
عدالت در وادی انسانی معنای گسترده‌ای دارد. البته انسان‌های بسیاری دم از عدالت می‌زنند و همه مدعی عدالت هستند و هر کسی عدالت را از دیدگاه خودش بیان می‌کند؛ اما به علت گستردگی معنی عدالت آن را به درستی نمی‌فهمند.
گاهی عدالت را فقط مساوات معنی می‌کنند که البته؛ مساوات و برابری عدالت نیست.
اساس عدالت، عقل است آن جایی که عقل است عدالت هم است.
یک مسافر سال‌ها باعمل ناسالمی همچون مصرف مواد مخدر از عقل و عدالت به دور بوده و به همین علت در روابط بیرونی خود نیز چه در خانواده و چه در اجتماع نمی‌توانست انسان عادلی باشد.
اما همین مصرف کننده با ورود به کنگره و شروع سفر و تغییر تفکر و ایمان قوی و عمل سالم همچون درمان تدریجی به حس و عقل سالم می‌رسد و آن زمان به عدالت هم نزدیک تر می‌شود؛ اما باید بداند که سفر دوم هم نیازمند است که؛ مسافر بتواند در تمام امور به فرمان عقل و عدالت نزدیک‌تر شود.
حال شاید بتوانیم پاسخ این سوال را بیان کنیم که آیا همه افراد کنگره با هم برابرند؟
مسافر سفر اول و یا دوم، کمک راهنما و راهنما، مرزبان و دیده‌بان و ... در برابر قوانین و حرمت‌های کنگره‌۶۰ با یکدیگر برابرند اما؛ هر مسافری بر اساس میزان خواست و تلاش فکری و عملی خود به جایگاهی رسیده که عین عدالت است و همه افراد نسبت به جایگاهی که دارند با یکدیگر برابر نیستند. آیا عدالت حکم می‌کند که برخوردمان با یک مسافر که سفر خود را به خوبی طی می‌کند در مقابل مسافری که اینگونه نیست یکسان باشد؟
آیا عدالت حکم می‌کند با مسافری که خدمت بی‌توقع می‌کند در قبال مسافری که کوچک‌ترین خدمتی نمی‌کند برخوردی برابر شود؟
هر کدام جایگاه خاص خود را دارند و برخوردها با این جایگاه‌ها می‌تواند بسیار متفاوت باشد پس؛ در کنگره60 همه افراد با هم برابر نیستند.
در کنگره60 جایگاه دادنی نیست، بلکه گرفتنی است، که آن هم با کسب معرفت، سعی و تلاش و همت و قدمی که در مسیر عمل سالم برداشته شود، جایگاه خود به خود مطرح و اهداء می‌شود.
جایگاه: جایگاه محل استقرار و یا موقعیتی است، که موجود در آن به حیات خود ادامه می‌دهد. جایگاه را می‌توان همان نقطه، نقطه‌ای که هر موجودی اعلام موجودیت می‌نماید در نظر گرفت و برای رسیدن به نقطه‌های بعدی هر فرد ناگزیر است خطی را رسم نماید و این خط‌ها شرایط و موقعیت خاص خود را دارند زشت، زیبا، خوب، بد و می‌توانند نقش و هویت پنهان و آشکار خود را در قاعده‌ای به نام جایگاه ترسیم و مطرح نمایند و در این سطوح به تبع و موقعیت هر جایگاهی، دیگر برخورد و بازتاب دیگر انسان‌ها هم نسبت به رفتار، اعمال و هم متفاوت و فرق می‌گذارد.

نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر شایسته دبیرسایت رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی شوشتر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .