عدالت به مفهوم پایداری، موازنه و برقراری تعادل است؛ درواقع زمانی که هر چیزی در جای حقیقی خود قرار داشته باشد عدالت برقرار است؛ پس مفهوم عدالت الزاماً برابری نیست و بایستی گفت: اجرای عدالت اصلاً آسان نیست؛ چون باید برای رسیدن به آن ابتدا به معرفت دست یافته باشیم. معرفت به معنای کسب دانش و آگاهی و رسیدن به شناخت است و بدون معرفت، عدالتی وجود نخواهد داشت و لازمه حصول دانش، فعالیت بر روی سه مؤلفه تفکر، تجربه و آموزش که از اضلاع مثلث دانایی میباشد است. انسان متفکر، باتجربه، جویای آموزش و آموزش پذیر با سعی، تلاش و حرکت در جهت رسیدن به دانایی و عملیاتی نمودن دانستههای مفید در مسیر زندگی به شناخت لازم در مورد خود و جهان پیرامون خود میرسد. عملی کردن دانش همان دانایی مؤثر است؛ یعنی علمی که کاربردی باشد و تا زمانی که قادر نباشیم یافتههای خود را در زندگی پیاده کنیم هیچ جهشی در جهت تکامل ما صورت نخواهد گرفت؛ چون انسان جویای کسب معرفت و خواهان رسیدن به تعادل بایستی پویا باشد؛ یعنی همیشه در جریان باشد در رکود همه چیز از بین میرود و انسان هم برای پیوستن به دریای معرفت بایستی چون قطرهای فعال از میان سختترین سنگها عبور کند و امیدوار باشد که روزی به اقیانوس میپیوندد.
انسان موجودی بسیار پیچیده است و دارای احساسات متنوعی است که بدون شناخت صرفاً برحسب اندک دادهها و احساسات ناشناخته خود دست به انتخابهایی میزند که بدون قدرت تشخیص، تفکیک غلط و درست و عدم آگاهی مرتکب زیانهای بیشماری به خود و سایرین میشود. گفتیم عدالت یعنی؛ پایداری و تعادل، لذا برای برقراری حداقل تعادل نسبی در زندگی با داشتن معرفت یا آگاهی میتوانیم زندگی آسودهتر، متعادلتر و مشکلات کمتری داشته باشیم یا با وجود مسائل و مشکلات متعدد با بهرهمندی از دانش و آگاهی توانایی برخورد و حل مشکلات و در نهایت انجام اعمال سالم را خواهیم داشت. زندگی یک بازی شورانگیز است که برای لذت بردن از این بازی بایستی قوانین آن را به خوبی بیاموزیم و برای یادگیری از هیچ تلاشی فروگذار نکنیم و هر چه قدر قوانین را بهتر بدانیم؛ قطعاً بازی بهتری خواهیم داشت و در نهایت آنچه نصیب ما میشود بردی شیرین خواهد بود. عدالت یکی از قوانین جاری در هستی است. بین انجام عمل سالم و عمل نیک تفاوت بسیاری وجود دارد. یک عمل میتواند درست و نیک باشد؛ اما لزوماً سالم نباشد؛ یعنی انسان گاهی با وجود داشتن شناخت و آگاهی دست به اعمال نیکی میزند که به اصطلاح عمل خیر است؛ ولی در آینده ممکن است همین عمل خیرخواهانه تبدیل به عمل شر شود؛ بنابراین معرفت در جهت خیر و شر کاربرد دارد؛ همانطور که دانش، تفکر و تجربه که سه ضلع مثلث دانایی میباشد میتواند در جهت مثبت یا منفی مورد استفاده قرار گیرد، مثل شخصی که در آزمایشگاه تولید شیشه کار میکند و از دانش خود در جهت منفی استفاده میکند و این دانایی مؤثر میتواند ما را به راه راست و انجام عمل سالم یا راه کج و عمل ناشایست هدایت کند.
حال در کنگره موضوع عدالت در دو بخش رعایت میشود، موضوع مهم این است که مسئله مشترک همه ما در کنگره۶۰ درمان است؛ بنابراین به نقاط غیر مشترک کاری نداریم. مثلاً اینکه میزان ثروت و سواد اشخاص در اینجا اهمیتی ندارد و افراد فقط یک نام کوچک هستند که غیر از آن نام هر چه دارند در پشت در کنگره میماند تا به درمان برسند؛ زیرا تضادها و تفاوت عقاید و نظرات باعث بروز درگیری میشود؛ لذا بدون توجه برای عقاید هم احترام قائل بوده و برای رسیدن به هدف خود که درمان است معطوف میشویم؛ اما یک راهنما بیشک بهواسطه آموزشهایی که دیده است اینک در جایگاهی قرار دارد که لایق احترام است و وظیفه من در جایگاه یک رهجو ادای احترام به راهنما است و این را باید در نظر داشته باشم که جایگاه من و راهنما متفاوت است و این اصلاً بیعدالتی نیست؛ چون اگر به درستی آموزش گرفته و رشد کرده باشم با توجه به دانش و معرفتی که اندوختهام اینک آموختهام که چگونه احترام بگذارم و بدانم که در هر جایگاهی که قرار دارم این اصل عدالت است.
نویسنده، ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
عکس: همسفر سعیده مرزبان خبری
ارسال:همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون اول) نگهبان سایت
نمایندگی همسفران آزادشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
64