همسفر فاطمه و مسافرشان امیر با آنتی ایکس مصرفی شیشه و تریاک وارد کنگره۶۰ شدند. به مدت ۱۲ ماه و ۱ هفته با راهنمایی مسافر علی و همسفر نرگس سفر کردند. در حال حاضر ۱۲ سال و ۱ ماه است که از دام اعتیاد آزاد و رها شدهاند. مسافر و همسفر در رشته ورزشی تیراندازی باکمان فعالیت میکنند.
از چه طریقی با جمعیت احیاء انسانی کنگره۶۰ آشنا شدید و مسیر درمان و رهایی شما چگونه شکل گرفت؟
سال ۱۳۸۲ یا ۱۳۸۳ بود که از طریق سریال مسافر با جمعیت احیاء انسانی کنگره۶۰ آشنا شدم. آن سالها باور ما نسبت به کنگره۶۰ چندان قوی نبود؛ شاید اذن سفر هم صادر نشده بود. آن سال نتیجهای نگرفتیم و از کنگره دور شدیم. سال ۱۳۹۰ بود که با تلاش و خواست مسافرم و با اذن خداوند دوباره وارد کنگره شدیم و من هم بهعنوان همسفر در کنار ایشان بودم. از آن سال تا به امروز تقدیر خوبی برای ما رقم خورده است. از آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترمشان کمال تشکر را بابت چنین بستری که مهیا کردهاند دارم.
چه خدمتهایی در کنگره۶۰ داشتهاید و در حال حاضر در چه جایگاهی خدمت میکنید. کدام یک برای شما شیرینتر است؟
فکر میکنم که اکثر خدمتها را تجربه کردهام. به نظر من همه خدمتها شیرین هستند به شرطی که هدف از خدمت مشخص باشد. هدف عشق باشد، صادقانه باشد و از همه مهمتر آموزش، تزکیه و پالایش باشد؛ ولی صادقانه بخواهم بگویم خدمت راهنمایی یک شیرینی خاصی دارد. آموزش دوطرفه است؛ باید جایگاه بیرونی با جایگاه درونیات یکی باشد که بتوانی از خدمت کردن لذت ببری و همین یکسان بودن درون و بیرون باعث میشود که شخص در رفتار و عملکرد خود هوشیار باشد و درست خدمت کند.
از زمان ورود بهعنوان یک تازهوارد در کنگره۶۰ تا به امروز که در جایگاه اسیستانت ورزش خدمت میکنید چه چیزی در شما رشد بیشتری داشته و خدمت در کنگره چه دستاوردهایی برای شما داشته است؟
در پاسخ به این پرسش شما باید بگویم من فکر میکنم انسان زمانی رشد میکند که ببیند چه کسانی برایش وقت و انرژی گذاشتند تا او را از تاریکیها، اضطراب، ترسها و آن گرههای کور که سالها درگیرش بوده است نجات دادند. انسان وقتی اینها را ببیند نمیتواند آرام بنشیند، دوست دارد حرکتی را انجام بدهد؛ چون میخواهد که این چرخه ادامه داشته باشد. آن حس همدردی نسبت به همنوعان در او بیدار شده، وارد پروسه خدمت میشود و ذرهذره رشد میکند. خدمت کردن در کنگره۶۰ در واقع خدمت به خود است و بهنوعی هم شکرگزاری است؛ چون باعث رشد و تکامل ما میشود. این ما هستیم که به خدمت کردن نیاز داریم؛ باید خدا را هزاران بار شکر کنیم که این اجازه را به ما داده است؛ چون اجازه خدمت به هرکسی داده نمیشود. من اگر بگویم که هیچ بودهام و هر چیزی که الآن هستم آن چیزی است که در کنگره۶۰ به دست آوردهام، اغراق نکردهام. همه شما میدانید برای هر پدر و مادری موفقیت فرزندانشان خیلی مهم و باارزش است. مهمترین دستاورد من هم در این سالها، به عقیده خودم همین حضور فرزندانم در کنگره است و اینکه در مسیر آموزش قرار گرفتهاند و انشاءالله بتوانند با کسب دانایی در ادامه انتخابهای درستی در زندگی داشته باشند.
ما چگونه میتوانیم از صحبتهای آقای مهندس حسین دژاکام و آموزشهای کنگره در استحکام بنیان خانوادهها استفاده کنیم؟
آموزشهایی که ما میگیریم در وهله اول این است که خانواده را مستحکم کند. آقای امین دژاکام هم در سیدی «خانواده» فرمودند: مهمترین بخش درخت ریشه آن است و خانواده حکم ریشه را دارد. ما زمانهایی از این نعمت محروم بودیم؛ چون خانوادههایمان درگیر اعتیاد بودند، ازنظر احساسی با هم مشکل داشتند، نمیتوانستیم با هم تعامل داشته باشیم و دچار اختلاف فاز بودیم. الآن که در مسیر درمان و آموزش قرار گرفتهایم؛ باید این اختلافها حل شود. به نظر من تنها راهی که میتواند این اختلافها را حل کند محبت است. زمانی ما میتوانیم پیوند محبت را قویتر کنیم که برای هم ارزش قائل شویم و روی نقاط مشترک کار کنیم و به خواستههای یکدیگر احترام بگذاریم. نقطه مشترک خانواده ما، ورزش تیراندازی باکمان بود و پیوند محبت را بین ما عمیقتر کرد. زمان بیشتری در کنار هم بودیم؛ درواقع تیراندازی با کمان گذراندن اوقات مشترک بین من و خانوادهام بود؛ بهطور کلی زمانی که حس اعتماد، همکاری و دوست داشتن باشد اینها باعث میشود که خانواده سالم و پایدار بماند و انسجام زندگی شکل بگیرد. به نظر من این انسجام مانند یک محافظ عمل میکند تا خانوادهها بتوانند در کنار هم مشکلات را حل کنند و آرامش و امنیت بیشتری داشته باشند.

شما چگونه در مسیر تیراندازی با کمان قرار گرفتید و چه اقداماتی در این مسیر انجام دادید؟
من ۷ ماه زودتر از مسافرم وارد کنگره۶۰ شدم. رشته ورزشی راهنمای من تیراندازی با کمان بود و به من پیشنهاد دادند وارد این رشته شوم؛ ولی مسافر من کنگره نمیآمد. آن سال مسافر علی مسئول ورزش تیراندازی با کمان بودند. ایشان به من اجازه ندادند و خواستند صبر کنم تا مسافرم هم به کنگره بیاید و خدا را شکر میکنم که مسافرم وارد کنگره شد. راهنمای درمان ایشان مسافر علی به ما این اجازه را دادند و ما وارد این رشته ورزشی شدیم و مثل بقیه اعضاء از تجهیزات باشگاه کنگره۶۰ که به رایگان در اختیار ما بود استفاده کردیم. بعد از ۱ سال کمکم تجهیزات کمان را خریداری کردیم و در حال حاضر همین ورزش را ادامه میدهیم. تیراندازی ورزش خیلی لذتبخشی است. پیشنهاد میکنم کسانی که واقعاً شرایطش را دارند بیایند و از این فرصتی که کنگره در اختیار آنها قرار داده استفاده کنند. این یک نعمت خیلی بزرگی است که باید قدردان آن باشیم.
چه پیامی برای تازهواردین و همسفرانی که میخواهند یکرشته ورزشی داشته باشند دارید؟
تازهواردینی که سه ماه در لژیون حضور دارند، میتوانند در پارک فعالیت ورزشی خود را شروع کنند. ما در پارکهای کل کشور رشتههای ورزشی زیادی داریم، آنها میتوانند بدون هیچ هزینهای هر رشته ورزشی را که دوست دارند انتخاب کنند؛ حتی به آنها آموزش هم داده میشود. همه ما میدانیم هزینهها چه قدر بالا رفته است؛ ولی کنگره۶۰ اقلام و وسایل ورزشی را در اختیار همسفران قرار میدهد. من فکر میکنم که ما باید ورزش را بهعنوان یکی از اولویتهای زندگیمان قرار دهیم؛ چون ورزش و داشتن برنامه منظم میتواند بر سلامتی جسم و روان ما تأثیر مثبتی داشته باشد.

بهعنوان اسیستانت ورزش چه مسئولیتهایی دارید؟
همانطور که در جریان هستید پارکها از ورزش جداشده است. اسیستانت پارک همسفر نرگس هستند که مسئولیت نظم قسمت مرزبانی و ایجنتی پارکها بر عهده ایشان است. من هم در قسمت مسابقات ورزشی خدمت میکنم. در طول سال ما دو مسابقه داریم. مسابقات عقاب طلایی و مسابقات جام سردار که قرار بر این شد در بهار و چهار ماه اول سال مسابقات سردار را برگزار کنیم؛ چون شرکتکنندگان از شهرستانها میآیند؛ باید مسیر رفتوآمدشان راحت باشد و سرما و یخبندان نباشد. در ادامه هم مسابقات عقاب طلایی راداریم که تعدادی از پارکها میزبان هستند. افراد در شهرهای مختلف به پارکهایی که نزدیکشان است میروند بعد از برگزاری مسابقات، فینال بازهم در تهران برگزار میشود.
اگر بخواهید مسیر یک همسفر را در چند جمله تعریف کنید آن جملات کدام هستند؟
در جواب پرسش شما میخواهم به پیام سفر اول اشاره کنم «همسفر تو بر مرکبی نشستهای که گرچه دیر به مقصد میرسی؛ اما سالم و کامیاب خواهی رسید پس عجله نکن» و در آخر پیام میگوید: وقتی این سفر تمام شد تو را پاداشی نیکو خواهد بود و آن پاداش بند عشقی است که بین تو و قدرت مطلق الله برقرار میشود. درواقع میگويد که عجله نکنید، مسیر سخت است، پستی و بلندیهای زیادی دارد؛ باید حرکت کنید. به این راه و مسیر باور و ایمان داشته باشید؛ اگر حرکت شما درست باشد به مقصد میرسید؛ زیرا وعده خداوند دروغ نیست به نظر من راهی که همسفر انتخاب میکند مسیر درستی است که طی کردن آن نیازمند صبر و آگاهی است. نباید عجله کند تا انشاءالله سالم به مقصد برسد.
طراح سؤال و مصاحبهکننده: همسفر نگار رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون اول)
تایپ: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر کیمیا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران باشگاه تیراندازی باکمان کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
567