English Version
This Site Is Available In English

راه ارزش؛ رسیدن به فرمان عقل

راه ارزش؛ رسیدن به فرمان عقل

پنجمین جلسه از دوره‌ پنجاه و ششم کارگاه‌‌های آموزشـی خصوصی کنگـره‌ ۶۰، ویژه‌ مسـافـران نمایندگی حکیـم هیـدجی، با استادی راهنما مسافر سعید، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسـافر مهدی با دستور جلسه‌‌ « وادی ششم و تاثیر آن روی من »  روز یکشنبه ٢٦ مرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان سعید هستم مسافر خدا را شاکرم که یک بار دیگر در این جایگاه هستم و خدمت می‌کنم و آموزش می‌بینم و همینطور تشکر می‌کنم از همه کسانی که در شعبه حکیم هیدجی خدمت می‌کنند. دستور جلسه امروز وادی ششم‌، حکم عقل را در قالب یک فرمانده کاملا اجرا نماییم است.

زندگی کردن خیلی مهم است، ما بعضی وقت‌ها کار می‌کنیم، زحمت می‌کشیم، پول در می‌آوریم که زندگی کنیم، این طور نباشد که زندگی کرده تا  پول در آوریم، زندگی کنیم که پس انداز کنیم و آخر هم هیچ. خود زندگی کردن هم واقعا یک معجزه است.

در کتاب حال شما چطور است دیالوگ یا نجوایی وجود دارد که درون انسان که در حال اتفاق افتادن است، این دیالوگ بین همه ما انسان‌ها وجود دارد که امروز چکار کنم، صبح که از خواب بلند شدم تا شب که بخوابم این دیالوگ با من است.

این دیالوگ یا نجوا امروز به من می‌گوید  که امروز به کنگره ۶۰ بروم یا نروم؟  سر کار بروم یا نروم؟ امروز این کار را انجام دهم یا ندهم؟ و این دیالوگ‌ها خیلی مهم است و تاثیری را که روی من می‌گذارد که من به چه فکر می‌کنم به خدمت کردن فکر می‌کنم یا خیانت کردن؟

وقتی من مصرف کننده وارد کنگره ۶۰ می‌شوم خیلی نجواها در درون من وجود دارد. دارم با خودم صحبت می‌کنم، با خودم درد دل می‌کنم که آیا من در کنگره ۶۰ می‌توانم درمان شوم یا نمی‌شوم.

آیا می‌توانم شربت OT را  کنار بگذارم  یا نمی‌توانم؟ تمام این دیالوگ‌ها در درون من است و من با خودم حرف می‌زنم. در کتاب ادموند و هلیا، من دوتا شخصیت جن و روح در درون خود دارم و روح درون به من می‌گوید که مسیر خودم را پیدا کنم و کارم را انجام دهم و اگر نیروی منفی من یا همان جن، کارهای ضد ارزشی را به من القا می‌کند و از فرمان عقل دور می‌شوم.

ولی زمانی که می‌خواهم به فرمان عقل برسم زمانی است که کارهای ارزشی را انجام می‌دهم به فرمان عقل نزدیک می‌شوم و اینجا نیازی به انجام کارهای بزرگ وعجیب نیست، در درمان اعتیاد در کنگره ۶۰، حکم عقل این است که روی صندلی نشسته و به غیر از درمان، به هیچ چیز دیگری فکر نکنم، به حرف‌های راهنما گوش دهم و همین طور در انجام کارهای روزمره‌ام سر وقت باشم.

درکنگره ۶۰ همه چیز تعریف خودش را دارد، آیا من که می‌خواهم درمان شوم به حرف‌های راهنمایم گوش داده‌ام، سی‌دی‌هایم را نوشته‌ام یا نه؟ برای درمان سیگار اقدامی کرده‌ام؟

من در دوران مصرف ۱۵ سال در اعتیادم هر روز می‌گفتم خدایا چه موقع من به درمان می‌رسم؟ به فرمان عقل نرسیده بودم تا این که در کنگره ۶۰ با فرمان عقل به درمان رسیدم؛ چون به فرمان عقل نزدیک شویم و یک زندگی خوبی داشته باشیم روی تعادل باشیم. این وادی ها نقشه راه است وخیلی مهم است و اگر من این‌ها را عملی کنم به حکم عقل خواهم رسید.ممنون که به صحبت های من گوش دادید.

صدابردار : مسافر محسن
عکس: مسافر مجید
تایپ: مسافر سعید
ثبت: مسافر مهدی
مسافران نمایندگی حکیم هیدجی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .