English Version
This Site Is Available In English

وادی پنجم حرکت از سخن به طرف عمل

وادی پنجم حرکت از سخن به طرف عمل

سومین جلسه از دوره سیزدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی کاشمر با استادی مسافر رسول، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «وادی پنجم و تاثیر آن روی من» روز سه شنبه 31 تیر ماه 1404 ساعت 16 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رسول هستم یک مسافر
از نگهبان جلسه مهدی آقا تشکر می کنم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه (وادی پنجم و تاثیر آن روی من) می باشد.
این وادی می گوید: در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توام با رفتن و رسیدن آن را کامل می نماید.
از وادی اول تا پنجم روی مبحث تفکر صحبت می شود و باید بدانیم این تفکر چگونه و در چه زمینه ای است، آیا تفکر من تفکری  ارزشی و درست و یا ضد ارزشی است؟ قبل از ورود به کنگره و زمان مصرف من فکر می کردم و دوست داشتم ترک کنم ولی راه و روش آن را پیدا نمی کردم به همین دلیل به نتیجه دلخواه نمی رسیدم زیرا تفکر من افیونی بود اما با قرار گرفتن در مسیر آموزش ها ساختارهای گذشته کم کم با تفکر سالم به نتیجه مطلوب رسید و توانستم با خواسته ای قوی به رهایی برسم و اکنون در این جایگاه بنشینم. این سیستم از من حمایت کرد و تمام کمبود های من را در زمینه اعتیاد جبران کرد تا به این حال خوش برسم این وادی می گوید چگونه می توانیم در این مسیر سبز ثابت قدم باشیم و گام های محکم تری برداریم، یکی از کار هایی که باعث لغزش و دوری از کنگره می شود مسائل ضد ارزشی است.

نکته بعدی خود داری است یعنی در کاری که تردید داری آن را انجام نده و آن را رها کن. مورد بعدی صبر است که من در گذشته نداشتم و می خواستیم در طی مدت 10 روز خودم را به درمان برسانم و تظاهر می کردم که حالم خوب است در حالی که اصلا خوب نبودم اما در کنگره 60 یاد گرفتم که باید 10 ماه صبر کنم تا به رهایی برسم. نکته بعدی قناعت است که الان من آن را درک می کنم، قناعت همیشه مالی نیست مثلا این رهایی و درمان که برای من اتفاق افتاده باید قدر آن را بدانم چون یکی از داشته های من است. صبح بدون هیچ استرس و حال بد از خواب بیدار می شوم، حالم خوب است و به تمام کارهایم می رسم.
نکته بعدی تجسس و غیبت است که این کار را در سفر اول من انجام می دادم و همیشه با خودم درگیر بودم و حالم بد بود. مورد بعدی توکل است که باید به خداوند داشته باشیم و به قول آقای مهندس که می گویند اگر سفر می کنید درست سفر کنید، خیانت نکنید و اگر خواسته ای ندارید پس به کنگره نیایید و بگذارید کسی دیگر روی این صندلی بنشیند و به رهایی برسد. در آخر تسلیم و رضا است که ما نمی توانیم در همه کار ها دخالت کنیم باید تسلیم شویم من پدرم را از دست دادم و اگر آموزش نمی گرفتم این غم را نمی توانستم تحمل کنم، خیلی برای من سخت بود چون من با پدرم خیلی رابطه نزدیکی داشتم. پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگری است و امیدوارم همه ما بتوانیم با خدمت کردن و آموزش گرفتن در مسیر سبز کنگره ماندگار باشیم.
از این که سکوت کردید و به صحبت های من توجه نمودید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر حسین لژیون یکم راهنما مسافر احمد
تایپ: مسافر احمد لژیون هشتم راهنما مسافر امید
ویراستار: مسافر جواد لژیون دوم راهنما مسافر مرتضی
ارسال خبر: مسافر علی لژیون یکم راهنما مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافر مهدی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .