English Version
This Site Is Available In English

عملکرد نادرست عقل با حقه‌های نفس

عملکرد نادرست عقل با حقه‌های نفس

راهنما همسفر شیرین
در «سی‌دی حقه نفس1» این موضوع برای ما روشن شد که حقه چیست؟ قبل از ورود به کنگره هر کاری را انجام می‌دادم به خودم نسبت می‌دادم؛ این من هستم که فراموش‌کارم، ناسپاسم، تنبلم و ... چون اطلاعات و آگاهی نداشتم همه را از خودم می‌دیدم. الآن هم همین است که این شخصیت من است که این کار را انجام می‌دهد؛ ولی به‌واسطه یک‌سری حقه‌ها هدایت می‌شود. اگر همه یا بخشی از این کارها را انجام می‌دادم و آن را جزء شخصیت خودم می‌دانستم، مثلا: فلان فرد ناسپاس است و هر کاری برای او انجام دهی فراموش می‌کند یا من فردی تنبل هستم؛ اگر راجع‌به خودم یا دیگران این نظرات را داشتم، با این سی‌دی می‌‌بینم که پشت پرده یک‌سری چیزهایی هست که باید به کارهای خودم با دقت بیشتری نگاه کنم و این حقه‌ها را بشناسم.

حقه یک ذره که هم برای نیروهای مثبت و هم منفی کاربرد دارد، حقه‌ مهمی است. در مسائل ضد‌ارزشی مهم‌ترین مسئله قدم اول است؛ اگر قدم اول را برداریم‌، بقیه راه در دست ما نیست و به دست نیروهای منفی می‌افتد و اگر این حقه را بشناسیم باعث می‌شود گام اول را برنداریم. برای نیروهای مثبت شناخت این حقه به شدت برای ادامه مسیر درست به ما کمک می‌کند مثلا: همین یک صفحه از کتاب را بخوان، همین یک روز را ورزش کن و ...

در «سی‌دی حقه نفس2» به مابقی حقه‌ها اشاره می‌شود. نیروهای منفی، نیروهای اصراری هستند و چند حقه را باهم به‌کار می‌برند به طور مثال: یک روز در خانه هستیم و مشغول کارهای روزمره، نیروهای منفی به ما با حقه افکار ناگهانی اصرار می‌کنند که به فلانی زنگ بزن و اگر هم قبول نکنی، با حقه تو نمی‌توانی حرف خود را بزنی ادامه می‌دهند. در نهایت زنگ می‌زنی و شروع می‌کنی به غیبت کردن و مابقی ماجرا؛ پس برای هر کاری یا حرفی باید تفکر کنیم، روی خودمان کار کنیم، نسبت به حقه‌ها دید خوبی پیدا کنیم و همچنین نسبت به کارهایی که قرار است انجام دهیم برنامه و دقت بالایی داشته باشیم.

همسفر عالمه:
انتقال صفات تابع فعل است، تابع فاعل نیست؛ یعنی این‌که وقتی از قبول شدن کسی در دانشگاه خوشحال می‌شوی آن توانایی و علم به تو منتقل می‌شود؛ اما برعکس اگر از خوشبخت شدن دیگران ناراحت شدی، در اینجا از خوشبخت شدن بهره‌مند نمی‌شوی. همین‌طور در قانون چشمه می‌گوید: اگر نقطه‌ای بخواهد در فضا تابش داشته باشد، هیچ ارتباطی به‌وجود بارهای مثبت یا منفی اطرافش ندارد، فقط بستگی به خود آن نقطه دارد که دارای بار مثبت، منفی یا خنثی باشد. پس محیط چه نقشی دارد؟ اگر انسان اندیشه‌ای مثبت داشته باشد، روی بارهای مثبت متمرکز می‌شود و آن‌ها را جذب می‌کند و بالعکس؛ پس موفقیت هر فردی تابع خودش است و محیط در مرحله دوم قرار دارد.

مسئله حقه خیلی ظریف و مهم است. حقه، یعنی این‌که در نگاه اول متوجه نمی‌شویم که اشتباه است؛ اما با کمی دقت معلوم می‌شود که کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است. عقل معمولاً در جهت درست حرکت می‌کند؛ ولی گاهی عقل هم اشتباه می‌کند و این موضوع دو دلیل دارد: اول آلوده شدن حس و دوم اشتباه بودن اطلاعات. نفس خواسته دارد و گاهاً که می‌خواهد به خواسته‌های نامعقول خود برسد؛ باید حقه بزند و  چون عقل خواسته او را قبول نمی‌کند، با لباس پاکی و زیبا وارد می‌شود و عقل تصمیم اشتباه می‌گیرد. احساس تابع سطح انرژی است اگر سطح انرژی شخص زیاد باشد، توانایی او هم در سطح بالایی قرار دارد و بالعکس. ارزش تصمیم‌گیری‌ها بر اساس سطح انرژی‌شان تغییر می‌کند، حقه می‌تواند سرنوشت فرد را تغییر بدهد‌؛ ولی اگر فرد به تعادل، ثبات و سطح انرژی بالا برسد حقه دیگر کاربردی نخواهد داشت؛ پس سعی کنیم حس‌هایمان را درست کنیم تا سطح انرژی بالایی داشته باشیم و از همه مهم‌تر هدف و برنامه‌ریزی درست داشته باشیم تا بتوانیم تصمیمات درست بگیریم.

همسفر سهیلا:
حقه یک ذره در «سی‌دی حقه نفس1» ذکر شد که بسیار مهم بود و در حقه نفس2 نیز سایر حقه‌ها ذکر شدند که عبارتند از:

حقه عصیان: شخص برای یاد گرفتن و برای مطلع شدن از مسائل و مطالب، خیلی اشتیاق و علاقه زیادی دارد؛ ولی این اشتیاق و علاقه زیاد فقط با یک‌بار یا دو بار خواندن یا نگاه کردن یا گوش دادن و ... ختم می‌شود و فرد زود خسته می‌شود. شخصی که می‌خواهد عصیان در او به‌وجود بیاید با مطالب و آموزش‌ها مثل روزنامه برخورد می‌کند و آموزشی که برای شخص در نظر گرفته‌شده با آن مطلب به‌صورت اطلاعات روبه‌رو می‌شود. علت آن است که اگر آن مطالب را تکرار کند، مفهوم اصلی را متوجه می‌شود و اگر مفهوم اصلی را متوجه شد و در وجودش رسوخ و درک کرد آن موقع به دانایی نزدیک می‌شود و این با عصیان هماهنگی ندارد. مطالب را خیلی سرسری و به‌صورت اطلاعات می‌خواند و تصور می‌کند که مطالب را درک کرده و با آن‌ها آشنا شده و تصور می‌کند اطلاعاتش کامل است؛ درصورتی‌که انسان با هر بار مطالعه مفاهیم جدیدی را درک می‌کند.

حقه فراموشی: این حقه خیلی آرام و بی‌سروصدا؛ ولی اثر آن خیلی زیاد است، یعنی باید حواسمان جمع باشد زمانی‌که ما دچار فراموشی می‌شویم خیلی آرام و راحت داریم زندگی می‌کنیم؛ اما تمام مطالب مهم حذف‌ شده است.

حقه وسوسه: یک کشش یا یک جاذبه است که ممکن است خیلی نیرومند و قدرتمند باشد؛ اما زمان آن کوتاه است؛ اگر زمانی‌که وسوسه به‌وجود آمد به آن زمان بدهیم می‌بینیم آن وسوسه محو می‌شود و از بین می‌رود.

همسفر مینو:
حقه نفس زمانی اتفاق می‌افتد که نتواند خواسته نامعقول خود را به عقل بگوید؛ پس حقه به کار می‌برد. اگر رک و پوست‌کنده به عقل بگوید که من دلم می‌خواهد مواد مصرف کنم، عقل آن‌ را نمی‌پذیرد؛ ولی با یک شکل زیبا و قشنگ می‌آید و وارد می‌شود و کار خود را می‌کند، یعنی از حقه استفاده می‌کند. هیچ کار غیر مقدس، زشت و بدی انجام نمی‌شود، مگر لباسی از پاکی و تقدس بودن بر آن پوشانده شود یا به قولی هیچ ضدارزشی صورت نمی‌گیرد مگر بر آن لباس ارزش‌ها پوشانده شود. در سی‌دی حقه نفس2 به این حقه‌ها اشاره شده است.

حقه تو نمی‌توانی: خیلی از افراد می‌خواهند ثابت کنند که می‌توانند به جسم و سیستم خودشان آسیب برسانند. اکثر انسان‌ها  که دچار مصدومیت شده‌اند به‌خاطر همین حقه است.

حقه افکار ناگهانی: افکاری که به‌صورت ناگهانی به ذهن انسان القاء می‌شود. در این‌گونه موارد همیشه در مورد اجرا کردنش شک کنید.‌ افکاری که به‌صورت ناگهانی به ذهن می‌رسند، یعنی قبلش هیچ‌چیزی نبوده و ما در یک فکر دیگر بودیم و به موضوع دیگری فکر می‌کردیم یک‌دفعه یک جرقه در ذهن ما زده می‌شود‌. ممکن است چیزهای مثبت هم باشند؛ ولی تا وقتی‌که به یک شناخت کامل‌تر نرسیده‌ایم بهتر است اجرای آن‌ها را متوقف کنیم و اجرا نکنیم.

همسفر سارا:
آخرین حقه، حقه قدرت است و تمام مسائلی که ما درگیرش هستیم به‌خاطر قدرت است؛ چون قدرت به ما امکان اجرای خواسته‌هایمان را می‌دهد و اگر قدرت نداشته باشیم، خواسته‌هایمان اجرا نمی‌شوند. پس برای اجرای خواسته‌هایمان چه معقول و چه نامعقول قدرت لازم است.

به کار انداختن قوه عقل و تکامل عقل دو عنوان مختلف و دو مقوله کاملاً متفاوت هستند. به کار انداختن قوه عقل، یعنی این‌که بتوانیم اختیار و فرمان عقلمان را در دست بگیریم. همه ما عقل داریم؛ ولی گاهی اوقات فرمان عقل دست ما نیست و از دست ما خارج‌شده و دست کس دیگری است؛ به همین دلیل فرمان‌های غلط متعددی صادر می‌شوند؛ چون زمان زیادی اشتباه کرده و تخریب ایجاد شده است. برای این‌که به عقل نزدیک شویم؛ باید از خیلی کارهای ضدارزشی دوری‌کنیم و خیلی از چیزها را نباید انجام دهیم و باید ایمان را در خودمان تقویت کنیم. وقتی انسان به عقل نزدیک شد، آن موقع  می‌تواند خیلی از کارها را انجام دهد. تفاوت عقل در قدرت حل مسائل است، یعنی عقلی که تکامل پیدا کرده قدرت حل مسئله‌اش بالاست و می‌تواند یک مسئله بزرگ را تجزیه‌ و تحلیل کند و در موضوعی که اطلاع ندارد اظهار نظر نمی‌کند.

ویرایش و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ستارخان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .