خدا را شاکرم که باز هم اجازه دارم در مورد دستور جلسه، در سایت مشارکت کنم.
دستور جلسهی این هفته، وادی پنجم است. مثل همهی وادیها، این وادی هم یک قانون ثابت است، و هر بار که آن را کاربردی میکنم، در هر موردی جواب میگیرم.
در چهار وادی گذشته، مخصوصاً وادیهای دوم و سوم، متوجه شدم که بار مسئولیت همهی کارها به عهدهی خود من است. حتی نمیتوانم آن را به گردن خداوند بیندازم.
در وادی پنجم، قانون میگوید:
«در جهان ما، تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل مینماید.»
یعنی باید حرکت کنم. وقتی فهمیدم که هیچکس حتی خداوند اگر من حرکت نکنم، تلاش نکنم، تدبیر نکنم و برای حل مشکلم قدم برندارم، به من کمکی نخواهد کرد؛ و مشکلم سر جایش باقی خواهد ماند یا حتی بدتر و بدتر خواهد شد... این فهم باعث شد که بلند شوم و حرکت کنم.
پس طبق وادی اول، باید ساختاری بسازم و نقشهای طراحی کنم که رو به عقب نداشته باشد و آن را اجرا کنم.
و طبق وادی دوم، نباید ناامید بشوم؛ چون در این جهان، من تنها و بدون پشتیبان نیستم.
وقتی با تمام وجودم تلاش میکنم و حرکت میکنم و روی هیچکس جز خداوند حساب باز نمیکنم، میبینم که دستهای آسمانی وارد عمل میشوند؛ با القائاتی کمک میکنند، قوت قلبی میشوند و میگویند:
«راه درست است، ادامه بده...» و در خواب و بیداری، به طریقی کمکم میکنند.
گاهی تلاش و حرکت انسان بیفایده است چون در مسیر درستی نیست.
اما من شک ندارم که کنگره، با راهنمایی نیروهای مافوق و با توکل به قدرت مطلق، در مسیر درست حرکت میکند.
پس این مسیر صحیح است و من باید در این مسیر تلاش کنم،
.jpg)
چرا که:
بهشت را به بها دهند، نه به بهانه.
در این وادی، من معنی صبر، قناعت و توبه را بهدرستی فهمیدم. باید تلاش کنم و از ضدارزشها دوری نمایم.
هفت موردی که آقای مهندس در این وادی فرمودند را باید کاربردی کنم تا به آرامش و آسایش برسم، و بتوانم در مسیر، حرکت مؤثر داشته باشم:
۱. بازگشت از ضدارزشها و پرداختن به ارزشها
۲. خودداری = وقتی به درست یا غلط بودن موضوعی شک دارم، از انجام آن خودداری کنم
۳. قناعت = با کمترین امکانات، بهترین محصول را ارائه بدهم
۴. صبر = تلاش و کوشش در کنار گذر زمان
۵. تجسس، قضاوت و غیبت
۶. پسانداز
۷. رضا، توکل و مقام تسلیم، که سخت است، اما شدنی است.
خدا را شاکرم که بزرگی چون آقای مهندس، نگهبان و آموزگار من است.
استاد امین را بسیار دوست دارم، و عاشق راهنمای خودم هستم.
اکنون که وارد سفر دوم شدهام و به سفر اولم نگاه میکنم، میبینم که این عشق بود که باعث شد تلاش کنم.
وگرنه من خیلی خسته بودم و هنوز هم هستم؛
اما عشق و ایمان به عالم غیب باعث شد ادامه بدهم و بر خستگی غلبه کنم.
حالا در سفر دوم باید تزکیه و پالایش کنم و شناخت بیشتری نسبت به خودم و نیروهایم پیدا کنم.
چرا که طبق فرمودههای آقای مهندس:
هرچه شناخت بیشتری از خودم و نیروها داشته باشم، نتیجهی بهتری خواهم گرفت.
استاد سیلور میفرمایند:
«انسان، مقام انسانی خود را در جایی جا گذاشته است و خود بر این آگاه نیست.»
من باید آن مکان را بیابم.
با تمام توانم تلاش میکنم و از خداوند میخواهم که کمکم کند تا آن مکان را بیابم، تا قلبم آرام گیرد.
خیلی ممنونم که مشارکت مرا خواندید.
نویسنده:مسافرآرش
خدمتگزارسایت:همسفررضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
69