English Version
This Site Is Available In English

در جهان ما تقکر قدرت مطلق حل نیست

در جهان ما تقکر قدرت مطلق حل نیست

یازدهمین جلسه از دوره چهل و هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی حر به استادی راهنمای محترم مسافر هاشم، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «وادی پنجم و تاثیر آن روی من» در روز شنبه بیست و هشتم تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۴۰ آغاز به کار کرد

سخنان استاد :

سلام دوستان هاشم هستم یک مسافر، خدا را شکر می‌کنم امروز در خدمت شما عزیزان هستم از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم دستور جلسه امروز وادی پنجم است و تولد راهنمای محترم و پهلوان عزیز مسافر احمد است من متن وادی ها را تا وادی پنجم مرور کردم تا وادی پنجم که به جایی رسیدم وادی دوم که اشاره می‌کند به سیستم کائنات که سازمانی است بسیار پیشرفته که همه مسائل با نظم خاصی پیش می‌روند و انسان هم جزئی از این هستی است و یک خلق محسوب می‌گردد و نکته جالب این است که خود انسان هم می‌تواند خالق باشد و این در درون هر انسانی وجود دارد و فقط باید به مرحله ظهور برسد و انجام شود تمام وادی ها یک نقشه و یک راهی است برای اینکه ما به آن سر منزل مقصود برسیم و برای هر کدام از ما می‌تواند هر چیزی باشد وادی اول با تفکر شروع می‌شود و در ادامه نوع تفکر و بیشتر تفکراتی که به نوع منفی هستند کنار زده می‌شوند و به همه ما گوشزد می‌شود در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست و باید کارهایی را که به آنها فکر می‌کنم را به عمل در بیاوریم و یک مثالی هم از قدیم بود که می‌گفت با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی‌شود و اگر می‌خواهیم دهانمان شیرین شود باید از حلوا بخوریم و در کنگره 60 در بحث درمان اعتیاد و همه مطالبی که در مورد جهان‌بینی گفته می‌شود تا زمانی که شخص به آنها عمل نکند هیچ اتفاقی نمی‌افتد، در مورد تولد راهنمای محترم احمد عزیز که چندین دوره پهلوان بوده است و نشان بی‌نشانی هم کسب کرده است و همچنین در ساختمان سی‌مرغ هم خدمتگزار است و همه آنچه که می‌دانید یک روزی به عنوان سفر اولی بوده است و اینکه وادی پنجم مصادف با تولد احمد شده است

احمد زمانی که به لژیون آمد تفکراتش تفکرات بیرونی بود و نسبت به خیلی مسائل مثل سی‌دی نوشتن مقاومت می‌کرد ولی من در آن زمان یادم هست که سه ماهی از سفر احمد گذشت و یکباره رویه‌اش تغییر کرد و خدمت کردن و سفر کردن از آنجا در احمد شروع شد و آنجا بود که احمد فهمید تفکر قدرت مطلق حل نیست و باید حرکت کند و ادامه بدهد و آموزش ببیند و خدمت کند و خدا را شکر همه این مسائل را عملی کرد تبریک می‌گویم به خودش و همسفرش و راهنمای همسفرش تبریک می‌گویم و امیدوارم بهترین‌ها برایش رقم بخورد از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید از همه شما تشکر می‌کنم.

مشارکت راهنمای محترم مسافر احمد :

سلام دوستان احمد هستند یک مسافر خدای بزرگ را به جهت کسب این جایگاه شکرگزار هستم از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر می‌کنم و خداوند را بار دیگر شکر می‌کنم که در بُعدی هستم که آقای مهندس حضور دارند و از راهنمایی‌های ایشان استفاده می‌کنم از آقا هاشم راهنمای عزیزم تشکر می‌کنم چون خیلی ایشان را اذیت کردم و همچنین تشکر می‌کنم از راهنمای همسفرم خانم ستاره و همچنین از همسفر عزیزم و امیدوارم خدماتی را که این جا انجام می‌دهند برکاتش در زندگی ایشان حاصل شود تشکر می‌کنم از ایجنت محترم و گروه مرزبانی که مراسم جشن تولد من را برگزار کردند اگر بخواهم از گذشته خودم بگویم به این ترتیب است که در گذشته خیلی آدم شکاکی بودم و هر چیزی را نمی‌توانستم قبول کنم و هرچه بیشتر فکر می‌کردم ناامیدتر می شدم و درونم حال خوبی نداشتم و گاهی اوقات بیرون از شعبه ساعت‌ها با آقا هاشم صحبت می‌کردم و نمی‌توانستم خودم را راضی کنم و گاهی ساعت‌ها اشک می‌ریختم به خاطر اینکه حالم خوب نبود و با اینکه رها شده بودم حالم روز به روز بدتر می‌شد و مشکلاتم هم بیشتر می‌شد تا آن موقع که شروع کردم به خدمت کردن و در لژیون سردار برای خودم و همسفرم شرکت کردم و نشان پهلوانی را هر دو دریافت کردیم اولین باری که آقای مهندس اعلام نشان در بی نشانی کردند من هم مشارکت کردم و متوجه شدم هر چه بیشتر گذشت می‌کنم حالم بهتر می‌شود این مسائل را برای کسانی می‌گویم که مشکل من را دارند چون من در آن زمان سه بار تا مرز خودکشی رفتم چون حال خوبی نداشتم ولی امروز خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار گرفتم امیدوارم که همه سفر اولی ها و سفر دومی ها بتوانند روزی این جایگاه را کسب کنند از اینکه به صحبت های من گوش دادید از همه شما تشکر می‌کنم

مشارکت همسفر ستاره:

سلام دوستان ستاره هستم همسفر، خدا را شکر می‌گویم که یک بار دیگر توانستم این جایگاه را تجربه کنم این روز قشنگ را به آقای مهندس و خانواده محترم ایشان و خدمت راهنمای محترم آقا هاشم تبریک می‌گویم و همچنین خدمت پهلوان معصومه عزیز و پهلوان احمد تبریک می‌گویم امیدوارم همیشه حال دلشان خوب باشد در مورد خانم معصومه باید بگویم که از آن عزیزانی هستند که وقتی در کنارشان هستم از آرامش ایشان انرژی می‌گیرم و چون چند سال بعد از مسافرش وارد کنگره شد تا حدودی از قوانین کنگره خبر داشت و توانست خیلی خوب در مسیر آموزشهای کنگره حرکت کند و با تلاش و زحمتی که کشید توانست در آزمون راهنمایی قبول شود و شال زیبای راهنمایی را دریافت کرد امیدوارم در ادامه هم بتواند در مسیر کنگره پر قدرت ادامه دهد، از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید از همه شما تشکر می‌کنم.

مشارکت همسفر معصومه :

سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر، خداوند بزرگ را سپاسگزارم که این فرصت را به من داد تا امروز بار دیگر توانستم این جایگاه را کسب نمایند و حضورم در این مکان موهبتی است از طرف خداوند که امروز نصیب من شد به فرموده جناب مهندس از آنجایی که شانس معنایی در کنگره ندارد من خیلی آدم خوشبختی هستم من ورودم در کنگره با تولد سه سالگی مسافرم بود و خیلی برای من حس و حال خوبی بود و از آنجایی که آقای مهندس یکسری از تولد ها را رد می‌کردند تولد ما انجام شد و امروز هم که توانستیم این جایگاه را بار دیگر کسب کنیم خیلی خوشحال هستم و تشکر می‌کنم از آقای مهندس، خانواده محترم ایشان و تشکر می‌کنم از راهنمای خودم خانم ستاره امیدوارم که حق شاگردی را درست بتوانم برای ایشان ادا کنم و همچنین از راهنمای مسافرم آقا هاشم که خیلی زحمت کشیدند برای مسافرم کمال تشکر را دارم و امیدوارم برکت این خدمات همیشه نوری در زندگی ایشان باشد، از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید از همه شما تشکر می‌کنم.

مسافر محمد رهجوی راهنمای محترم مسافر مهدی ( از بند اعتیـاد )

مسافر امیرحسین رهجوی راهنمای محترم مسافر رضا ( از بند اعتیـاد )

مسافر حسن رهجوی راهنمای محترم مسافر سعید ( از بند اعتیـاد )

مسافر جواد رهجوی راهنمای محترم مسافر هاشم ( از بند اعتیـاد )

مسافر حسین رهجوی راهنمای محترم مسافر امین ( از بند اعتیـاد )

تایپ:مسافر میلاد

ویراستاری:مسافر مهدی

عکس/بارگزاری:مسافر سعید

مرزبان کشیک : مسافر رضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .