همسفر فاطمه:
۱۴ وادی یا آبادی برای رسیدن به آرامش به نگارش درآمده است که این وادیها مسئلههای پیچیده را گویی رمزگشایی میکنند و با قرار گرفتن در این وادیها ذرهذره میتوانیم بحرانهای زندگی را شناسایی و برای حل آنها قدم برداریم. اکنون در وادی پنجم قرار داریم، این وادی میگوید؛ تنها تفکر در پیرامون مسائل نمیتواند آنها را حل کند و من که در ۴ وادی قبل تفکر صحیح را آموزش دیدم، الان بایستی قدم بردارم و شروع به حرکت کنم. برداشتی که من از وادی پنجم دارم، این است که تفکر صحیح بسیار حائز اهمیت است و نقش سازندهای برای پیشرفت و موفقیت ما دارد؛ ولی اگر من بهترین تفکرات را در ذهن خود داشته باشم ولی قادر به انجام آنها نباشم، درست مانند طلایی است که در زیر کوه پنهان است، مهمترین بخش برای شکوفایی تواناییها، جامه عمل پوشاندن به تفکراتی است که در سر میپرورانیم و البته این قدم برداشتن هم خود اصولی دارد که در وادی پنجم، با آنها آشنا میشویم که اولین اصل، برگشت از ضدارزشها است که انجام بعضی از کارها شاید از نظر من یک کار عادی باشد؛ ولی با این وادی آموزش دیدم که با دیدی وسیعتر به کارهای خود بنگرم و برای شروع حرکت سعی در اصلاح اعمال خود داشته باشم.
همسفر لیلا:
در جهان ما، تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل میکند، در این وادی باید از نقطه تفکر به عمل وارد شویم. از وادی اول در مورد تفکر، فکر و اندیشه یاد گرفتیم و در وادی پنجم ما قصد به اجرا در آوردن تفکرات خود را داریم و اینکه فکر به تنهایی نمیتواند ارزش داشته باشد و برای عملی کردن باید از آرامش نسبی برخوردار باشیم و ذرهذره از اضطراب و ناامیدی خارج شویم. برای تبدیل شدن انسان به هم ریخته فقط یک راه وجود دارد و آن هم دوری از ضدارزشها و پرداختن به ارزشها است. برای خروج از تاریکیها چند پله وجود دارد که به صورت خلاصهوار بیان میکنم: برگشت از ضدارزشها، خوداری، قناعت، صبر، تجسس، قضاوت و غیبت، پس انداز، توکل، رضا و تسلیم امیدوارم با کاربردی کردن این نکتهها به آرامش و آسایش برسیم.
همسفر مهدیه:
در جهان ما تفكر، قدرت مطلق حل نيست بلکه توأم با رفتن و رسيدن آن را كامل مینماید. در این وادی انسان را به حرکت و تلاش رهنمون میکند و میگوید: وقتی انسان با تفکر ساختارها را بنیان نهاد و دانست که خودش مسئول کارهای خویش است، پس باید حرکت کند و دانستههایش را از قوه به مرحله فعل تبدیل کند، مثلاً من راه کنگره را پیدا کردم و فهمیدم که راه درمان من همین روشDST است و متوجه شدم که باید خودم خواستار رهایی باشم تا با کمک راهنمایان و منابع کنگره به هدفم برسم؛ ولی اگر حرکت نکنم، به رهایی خواهم رسید؟ یا این دانستهها من را به هدفم خواهند رساند؟ طبیعتا خیر! پس در هر جایگاهی که هستم برای اینکه به آنچه تصور میکنم دست یابم باید قدم بردارم و تلاش کنم. در زندگی قبل از کنگره نمیدانستم اشکال کار من کجاست که نمیتوانم به خواستههایم برسم و چرا همیشه در اول راه خسته میشوم؟ با ورود به کنگره دریافتم که یا تفکر نکرده و راه را بیخود و بیجهت شروع میکنم و یا اینکه نقشه را خوب میکشم ولی بلد نیستم حرکت کنم. کنگره به من جرأت حرکت داد و من بعد از چندین سال توانستم به آرزوهایی که در سر داشتم برسم، امیدوارم بتوانم درست تفکر کردن را ادامه دهم و با امید و توکل بر قدرت مطلق از سکون به حرکت رهنمون شوم.
همسفر فاطمه:
وادی پنجم به ما میگوید؛ تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل میکند. از وادی اول تا چهارم یاد گرفتیم که در همه کار تفکر کنیم و اکنون به وادی پنجم رسیدیم. در این وادی باید ساختار ذهنی خود را به ساختار عملیاتی تبدیل کنیم و این را بدانیم که بین حرف تا عمل فاصله بسیار زیادی وجود دارد؛ اما با تمرین و آموزش ذرهذره یاد میگیریم.
در این وادی ۷ راهکار آموزش میدهد که در ادامه به هر کدام اشاره میکنم. اولین مورد برگشت از ضدارزشها است، وقتی روان آدمی به ضدارزشها آلوده میگردد بیقرار میشود، بنابراین برای اینکه آرامش و آسایش داشته باشیم، باید از هرگونه ضدارزشها دوری کنیم. دومین بند از وادی پنجم، خودداری است وقتی در کاری که میخواهیم انجام دهیم، شک میکنیم که آیا درست یا نادرست است؟ باید از انجام آن خودداری کنیم.
سومین مورد قناعت است، یعنی با حداقل امکانات، بهترین شرایط را به وجود آوریم و از داشتههایمان بهترینها را خلق کنیم. چهارمین پله صبر است، یعنی پشت سر گذاشتن یا فاصله زمانی برای رسیدن به هدف که همراه با تلاش و کوشش است. بند پنجم تجسس، قضاوت و غیبت است، در کنگره آموختیم جستجو کردن در زندگی دیگران و قضاوت و حکم صادر کردن ممنوع است و غیبت کردن به تکیه بر دیوار شکسته تشبیه شده است.
بند ششم از وادی پنجم به پس انداز کردن اختصاص دارد، پس انداز کردن، مختص افراد فقیر و ثروتمند نیست بلکه برای تمام انسانها لازم و ضروری است. مرحله هفتم و آخرین بند وادی پنجم توکل، رضا و تسلیم است. وقتی از مرحله توکل و رضا عبور کنیم، وارد مرحله تسلیم میشویم که در این مرحله جز خواست قدرت مطلق خواسته دیگری وجود ندارد، بنابراین در این وادی تا نتوانیم ساختارهای ذهنی خود را به ساختارهای عملیاتی تبدیل کنیم به نتیجه نخواهیم رسید.
همسفر رویا:
مهمترین بخش دستور جلسه، بخش تأثیر وادی روی من است، اینکه از موضوع وادی پنجم که در جهان تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید یعنی چه؟ در متن وادی که از چندین مرحله یا پله صحبت شده است، من چه دریافتی داشتهام؟ آیا توانستهام موضوع را درک کرده و قدم به قدم پلهها را بالا بروم؟
وقتی غرق در تاریکی و مشکلات فراوان بودم، ناامیدی تمام وجودم را فرا گرفته بود و مانند سدّی حتی انجام کارهای روزمره زندگی را از من گرفته بود. شخصی بودم سرشار از تشویش، نگرانی و ترس، ترس از تغییر حرکت، ترس از نتیجه کاری که آیا انجام یا انجام ندادن آن چه بر سرم خواهد آورد؟ به کار گرفتن دانش و علم درونی کار راحتی نیست و نمیتوانم بگویم صددرصد همه را در زندگی پیاده کردهام؛ ولی بیشترین تأثیر این وادی آنجا بود که فهمیدم توکل و تسلیم من در مسائل سخت و طاقتفرسا مانند؛ از دست دادن عزیزترین فرد زندگی، اصلاً قلبی و درونی نبوده است.
یاد گرفتم توکل و تسلیم قلبی چیزی است که مرا به آرامش برساند، در حالیکه فقط بر زبان من جاری بود و هیچ آرامشی نصیبم نمیشد. در این وادی انسان با تلاش، زحمت، درد و رنج است که به آرامش میرسد و بر عکس با تنبلی و سکون روزبهروز به قعر تاریکیها فرو میرود. یاد گرفتم در انجام هر عملی بعد از تفکر لازم؛ اگر دیدم خوب یا بد بودنش را نمیدانم، آن کار را انجام ندهم. قناعت را آموختم، هرچند که قبل از کنگره هم انسان ولخرجی نبودم؛ ولی در کنگره علم قناعت را آموختم که زیادهروی و اسراف نکنم، پسانداز کنم؛ چون اصلاً اهل پسانداز نبودم و همیشه فکر میکردم مسافرم وظیفهاش تأمین مخارج زندگی من است.
همسفر سحر:
در وادی پنجم یاد گرفتیم، تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل میکند. پس برایاینکه خواستههایمان را عملی و اجرایی کنیم باید حرکت کرده و تزکیه، پالایش را شروع کنیم. فکر خالی ارزش ندارد، مانند طبل غازی بلندآواز و میان تهی است، حرکت است که تفکر ما را کامل مینماید و ما را به مقصود میرساند. در کنگره۶۰، کسانی موفق هستند و به درمان و رهایی و حال خوش میرسند که آموختههای خود را به اجرا گذاشتهاند. در وادی پنجم به سه جهان اشاره شده است، یک جهان فیزیکی یا خاکی که برای همه ما محسوس است و به صورت خودآگاه در آن زندگی میکنیم، دوم جهان خواب که به صورت ناخودآگاه در آن زندگی میکنیم، سوم زندگی در جهان ذهن است. در وادی پنجم ما حرکتمان را آغاز میکنیم؛ اما برای اینکه حرکت، درست و اصولی داشته باشیم و ما را به مقصود برساند، هفت راهکار برایمان بیان میشود،برگشت از ضدارزشها، خودداری، صبر، قناعت، تجسی،غیبت و قضاوت نکردن، پسانداز، توکل و رضا و تسلیم است.
رابط خبری راهنمای تازهواردین: راهنمای تازهواردین همسفر رویا رهجوی راهنما همسفر لیلا(لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر رباب رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون اول) دبیر سایت
نمایندگی همسفران صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
110