مصرف‌کنندگان شیشه یا صفر است یا صد

جلسه دوازدهم از دوره پنجاه وششم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی سمنان، با استادی راهنمای محترم مسافر حبیب، نگهبانی مسافر محمدعلی و دبیری مسافر مهدی، با دستورجلسه «تخریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» در روز پنج‌شنبه 26 تیر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حبیب هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم بابت این جایگاهی که به من داده شد تا خدمت کنم، از نگهبان و دبیر جلسه تشکر می‌کنم، تولد آقا محمد عزیز را تبریک می گویم که باعث شد تا این جایگاه را دوباره تجربه کنم. دستور جلسه تخریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST، من تجربه مصرف شیشه را نداشتم، حتی در زمان تخریبم، مصرف‌کنندگان شیشه را دوست نداشتم، من دوبار قرص اکس مصرف کردم و تخریبی که به من وارد کرد باعث شد از مصرف‌کنندگان شیشه متنفر شوم و حتی اگر بهترین دوستم هم شیشه مصرف می‌کرد او را ترک می‌کردم؛ اما در این ده سالی که در کنگره حضور دارم، توانستم ارتباط سالمی با افراد شیشه‌ای بگیرم و آن‌ها را دوست داشته‌ باشم. مصرف‌کنندگان شیشه یا صفر هستند و یا صد، یعنی یا درمان نمی‌شوند یا اگر درمان شوند به بهترین درجات خدمتی دست پیدا می‌کنند، افراد شیشه‌ای اگر علم کنگره را به دست بیاورند خیلی راحت به درمان می‌رسند، وقتی به درمان برسند افراد برجسته‌ای می‌شوند که در شعبه و کنگره آن‌ها را مشاهده می‌کنیم.

مهم این است که آن باور در ما شکل بگیرد، چه شیشه چه مواد مخدرهای جدیدی که در بازار است، موادی هستند که باعث توهم زدن می‌شود و اصولاً انسان ‌دوست دارد این نوع مواد را مصرف کند تا وارد دنیایی خارج از دنیای فعلی شود و دقیقاً این کار را شیشه و مواد مخدر جدید انجام می‌دهد. تریاک و مورفین دوپامین سیستم جسم را سه برابر می‌کند، اما شیشه دوپامین بدن را تا ۱۱ برابر افزایش می‌دهد و این مواد باعث می‌شود که هیجان فرد بالا می‌رود و دنیای جدیدی برایش باز می‌شود که برگشت به دنیای فعلی را دشوار می‌کند. افراد شیشه‌ای لذت شیشه را نمی‌توانند با شربت OT جایگزین کنند و تحمل آن برایشان سخت است ولی اگر بتوانند زمان دهند و تحمل کنند به‌راحتی به درمان می‌رسند.

در مورد دستور جلسه صحبت زیادی نمی‌کنم و اما در مورد تولد آقا محمد باید بگویم یکی از بهترین رهجوهایی بود که داشتم، به‌واسطه همکارش که در لژیون حضور داشت وارد لژیون شد، با اینکه دوز مصرفش پایین بود ولی در دل تاریکی‌ها قرار داشت و این تاریکی باعث شد تا بتواند روش DST و کنگره را بپذیرد. محمد در به‌ موقع آمدن، سی‌دی نوشتن بسیار منظم بود چون خواسته داشت و آن خواسته و باور دست‌به‌دست هم می‌دهد تا خدمتگزار شود. محمد بااینکه مرزبان نیست اما همیشه پا به‌پای مرزبانان در تمام خدمات شعبه حضور داشت. امیدوارم اتفاقات بهتر و زیباتری برای محمد بیافتد و جایگاه‌های مختلفی را در کنگره تجربه کند، بدون شک مطمئنم که این‌چنین خواهد شد زیرا محمد پیام کنگره را دریافت کرده است، تولد محمد عزیز را به خودش و خانواده گرامی‌اش تبریک عرض می‌کنم. متشکرم از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید.

خلاصه سخنان مسافر:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر. ابتدا از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند تا رها شوم. از ایجنت محترم و مرزبانان شعبه تشکر میکنم، از راهنمای سفر اولم آقا حبیب و راهنمای سفر دومم آقا محمدرضای عزیز سپاسگزارم. این لطف خداوند است که رهجو دوتا راهنما داشته باشد، از راهنمای همسفرم تشکر میکنم، از همسفرانم تشکر میکنم که کمک کننده من در این مسیر بودند، از تمام خدمتگزاران کنگره تشکر میکنم که باعث میشوند من به حال خوب برسم و باید این خدمتگزاران را الگوی خود قرار بدهم. اگر این خدمتگزاران نباشند شعبه در حالت سکون می‌ماند پس من سفر دومی باید خدمت کنم تا چرخ کنگره بچرخد. من محمد خداروشکر میکنم که به حال خوب رسیدم و این حال خوب را باید بتوانم جبران کنم، من محمد در قبال کاری که مهندس انجام می‌دهد باید مسئول و قدردان باشم. انشالله که بمانم و خدمت کنم تا بتوانم یک خدمتگزار خوبی باشم. از تمام اشخاصی که لطف داشتند از ما تعریف کردند تشکر میکنم. متشکرم از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان شقایق هستم راهنمای یک همسفر. خدا را سپاس که امروز در این جایگاه حضور دارم، از جناب مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم. از راهنمایم تشکر میکنم که هرچه دارم از ایشان است، این تولد را در راس به جناب مهندس تبریک میگویم و در ادامه به ایحنت و مرزبانان مسافران و همسفران شعبه تبریک میگویم، به راهنمایان محترم آقا حبیب و آقا محمدرضا تبریک میگویم، به محمد عزیز و همسفرشان خانم مهناز و به دو فرزند عزیزشان این روز زیبا را تبریک میگویم. همانطور که آقا حبیب گفتند: همسفر ایشان دیر به کنگره آمدند اما خدمتگزار هستند، به خاطر نمی‌آورم خانم مهناز بدون سی‌دی و تکلیف وارد کنگره شده باشند، خداراشکر میکنم که همچین رهجوی منظمی دارم و امیدوارم شال های خدمتی رنگی را بر گردن ایشان و مسافرشان ببینم.

خلاصه سخنان همسفر مهناز:
سلام دوستان مهناز هستم همسفر. از جناب مهندس تشکر میکنم، از ایجنت و مرزبانان قسمت مسافران و همسفران سپاسگزارم، از راهنمایان گرامی آقا حبیب و آقا محمدرضا تشکر میکنم. از راهنمای خوبم خانم شقایق تشکر میکنم که صادقانه و مادرانه به ما آموزش داد تا بتوانم در مسیر نور در حرکت باشم. از بچه های گلم تشکر میکنم که در زمانی که در تاریکی اعتیاد مسافرم بودیم صبوری کردند و همراه ما بودند. در رابطه با محمد هم اگر بخواهم بگویم: محمد عاشق کنگره است و خیلی خوب خدمت میکند، امیدوارم شال‌های راهنمایی را دور گردنش بیینم.

خلاصه سخنان همسفر:
سلام دوستان علی هستم یک همسفر. ابتدا از جناب مهندس سپاسگزارم که این بستر را فراهم کردند تا انسان‌هایی همانند پدرم که مسیر خود را گم‌کرده‌اند، بتوانند راه خودشان را پیدا کنند. شخصی که درگیر اعتیاد است و هنوز نتوانسته درمان شود، همانند ابر تیره است و کنگره ۶۰ مانند یک نسیمی است که این ابر تیره را کنار می‌زند و این نور کنگره بود که مثل خورشید که لازمه حیات است بر زندگی ما تابید و موجب پیشرفت شد، از ایحنت و مرزبانان قسمت مسافران و همسفران، از راهنمایان گرامی و تمامی خدمتگزاران شعبه تقدیر و تشکر می‌کنم، محیط کنگره آن‌قدر صمیمی و دوست‌داشتنی است که به دل آدم می‌نشیند و فرد دوست دارد مداوم حضورداشته باشد. از مادر عزیزم کمال تشکر و قدردانی را دارم که در زمان اعتیاد پدرم با تمام قوا در کنارمان ایستاد و به‌خوبی ما را تربیت نمود.

عکاس: مسافر میلاد لژیون چهارم
نگارش متن : مسافر علی‌رضا لژیون هشتم
ارسال مطلب : همسفر قادر لژیون ششم 

مرزبان خبری : مسافر رامین